چند روز پيش با يكي از دوستان مذهبي مقيم بيروت در لبنان صحبت ميكردم. بحث ما به وضعيت زنان در لبنان كشيده شد و اينكه برخي از زنان بازيگر و خواننده عرب در لبنان ساكن هستند كه تواب شدهاند و حجاب خوبي دارند. اسم حجاب و پوشش كه به ميان آمد، درد دل دوستم باز شد و از وضعيت حجاب اين روزهاي زنان لبناني گلايه ميكرد، اينكه زماني حجاب دختران و زنان شيعه لبناني براي خيليها جالب و تأثيرگذار بود، ولي حالا اوضاع خوبي ندارد و اين زنگ خطري براي زنان محجبه مسلمان محسوب ميشود كه اينگونه گرفتار تهاجم نرم فرهنگي دشمن شدهاند. گفتم مگر حزبالله در لبنان، فروشگاه لباس و حجاب مناسب ندارد تا بانوان بتوانند در ميان فروشگاههاي رنگارنگ پوشاك، لباس و پوشش مناسبي تهيه كنند؟ گفت نه. و در واقع يكي از مشكلات عمده بانوان در لبنان هم همين است كه آنجا فروشگاه مجزا و مناسبي براي لباس و پوشش زنان وجود ندارد.
دغدغه ديگري كه دوستم بعد از سالها سكونت در لبنان داشت اين بود كه يا مردم نسبت به اين وضعيت هنجارشكنانه بيخيال و بيتفاوت شدهاند و توجهي به چنين پوششهاي غلط بين بانوان مسلمان ندارند يا اگر هم حساسيتي به خرج ميدهند به شيوه بسيار نامناسب و غلطي فرد را نهي از منكر ميكنند، طوري كه او از دين و اعتقاد زده ميشود و حتي شايد براي لجبازي هم كه شده حجابش را بدتر ميكند و اين رويه درست نيست چون در لبنان گروههاي مذهبي فراواني هستند كه به نام آزادي دين و مذهب تبليغات ميكنند و اگر امر به معروف شيوه درستي نداشته نباشد، ناخواسته افراد جذب آنها ميشوند. تعجب كردم، چراكه در لبنان همه اديان و فرق حضور دارند و هر كدام با اشكال مختلف لباس ميپوشند و در جامعه حاضر ميشوند، پس نوع برخورد فرهنگي و ارشادي آنها بايد بهتر و بيشتر از ما در ايران باشد چه آنكه اگر سختگيري شديد و بدون پشتوانه فكري و فرهنگي داشته باشند، جوانان به راحتي جذب آنها ميشوند و اين يعني ريزش غلط و ناشيانه كه نيروهاي خودي انجام ميدهند.
ظاهراً در لبنان هم همان وضعيتي وجود دارد كه در كشور ما كم و بيش جاري است و اين وضعيت ناهمگون فرهنگي بين جوانان مسلمان و شيعه ناراحتكننده است، نه ميتوان بيتفاوت بود و نه اينكه به شيوه غلط افراد را متوجه اشتباهشان كرد. در بحث امر به معروف و نهي از منكر يك اصل مهم و اساسي وجود دارد و آن اينكه اول امر به معروف و بعد از آن نهي از منكر بايد باشد، چراكه اول وظيفه ما معرفي و شناساندن درست اسلام و ارائه زيبايي آن است (چيزي كه متأسفانه تاكنون ناموفق بودهايم و نتوانستهايم زيبايي اسلام را به خوبي نشان بدهيم.) بايد احكام و دستورات الهي را آن هم با محبت و حسن خلق به شيوه نبوي و علوي مطرح نمود، بعد از آن در مراحل بعدي و البته به سبك خاص با رعايت شرايط، نهي از منكر انجام ميشود.
در اغلب اوقات برخوردهاي سلبي ناشيانه به نام نهي از منكر بيشتر از برخوردهاي درست امر به معروف صورت ميگيرد به طوريكه رفتارهاي غلط و غيرتعمدي به نام نهي ازمنكر ناخواسته نتيجه معكوس ميدهد، به خصوص اينكه فرد در سن نوجواني و تأثيرپذيري از گروه همسالان خود هم باشد كار حساستر است و بايد با ظرافت و دقت امربه معروف صورت بگيرد، بنابراين چه خوب است تا درباره مسائل ديني، حوزههاي علميه برادران و خواهران به ياري مدارس بيايند و با شيوه درست و اصولي مسائل ديني را به آنها گوشزد كنند.
البته در اين ميان يك اصل مهم و اساسي وجود دارد و آن هم اين است كه گزينش طلاب و روحانيون براي حضور در مدارس بايد به دقت صورت گيرد، زيرا بچهها در حساسترين موقعيت سني هستند و هرگونه اشتباه رفتاري و اخلاقي روحانيون باعث تأثير منفي در شخصيت ديني آنها چه بسا تا پايان عمر ميشود، به همين خاطر بايد از طلاب جوان مطلع با سيره علوي و نبوي كه اخلاق و رفتارشان مناسب است براي اين امر استفاده كرد و نه افراد كمسواد، تند مزاج و ناآشنا به روانشناسي دوران نوجواني و شبهات رايج و صدالبته نه متكلمان وحدهاي كه حاضر به شنيدن سخنان افراد مقابل و مخاطبان خود نيستند، چه آنكه حضور و فعاليت اين افراد در فضاي مدارس خود بهترين روش حمله به اسلام و حكومت اسلامي است؛ افرادي كه به صرف تحصيل در حوزه علميه به گرفتن مدرك بسنده كردهاند و تنها شغلي كه ميتوانند داشته باشند، امام جماعت و روضهخواني است، هرچند امام جماعت هم بايد شرايط مهم و مختلفي داشته باشد.
بههر طريق در فضاي كنوني كه دنياي شبهات، سؤالات، محيط آلوده رسانههاي ديجيتالي، شبكههاي ماهوارهاي و فناوريهاي موجود در تلفنهمراه از هر سو به فرد بهخصوص نوجوانان ما هجوم ميآورند، حضور يك روحاني كارشناس متبحر در مدارس ميتواند مأمني براي آرامش خاطر دانشآموزان و فرهنگسازي ديني شود؛ مأمني كه محرم اسرار آنها و راهنماي رازهاي مگويشان باشد و زيباييهاي حجاب و پوشش در اسلام را برايشان معنا كند تا بدون امر و نهي كردنهاي غلط به داشتن حجاب گرايش پيدا كنند.