شاخصهاي نگرانكننده اشتغال در يك دهه گذشته، به خوبي روايتكننده علل بروز پديده بحران بيكاري و اضافه شدن ۸ ميليون نفر به متقاضيان شغل است.
به گزارش مهر، بررسي شاخصهاي جمعيت در جستوجوي شغل، جمعيت شاغل و بيكار نيروي جوان، نرخ مشاركت و جمعيت بيكار تحصيلكرده در ۱۰ سال گذشته حاكي از آن است كه طي اين مدت مجموع آنچه كه بايد در نهايت منجر به ايجاد اشتغال شود، ناكام بوده است.
آمارهاي رسمي نشان ميدهد طي يك دهه اخير يعني بازه زماني ۸۴ تا ۹۴، حدود 4/9 ميليون نفر به جمعيت كشور افزوده شده و از اين تعداد، نزديك ۸ ميليون نفر نيز به جمعيت در سن كار (جمعيت ۱۰ سال و بيشتر) اضافه شده است.
در عين حال، تحولات يك دهه اخير منجر شده تا نرخ مشاركت از ۴۱ درصد در سال ۸۴ به 2/38 درصد در سال ۹۴ برسد؛ بنابراين به تناسب افزايش جمعيت و عدم ايجاد اشتغال در اين دوره، نرخ بيكاري افزايش چنداني نداشته است و نرخ مشاركت نيز روند نزولي نشان ميدهد.
علاوه بر اين، بر اساس جداولي كه در گزارشهاي مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي منتشر شده، با توجه به تعريف فرد شاغل مبني بر ۴۴ ساعت كار در هفته، بخش مهمي از جمعيت شاغل كشور داراي اشتغال ناقص هستند؛ به اين معنا كه زير ۴۴ ساعت در هفته كار ميكنند و مايلند كار بيشتري انجام دهند. در اين زمينه نيز بررسيها و آمارهاي رسمي حاكي از آن است كه شاغلان ناقص عموماً در شغلهاي ناپايدار اشتغال دارند و هر لحظه امكان بيكار شدن آنها وجود دارد كه از آن ميتوان به عنوان بيكاري پنهان نام برد.
مقايسه سهم افراد داراي تحصيلات عالي در بين بيكاران و شاغلان نيز نشان ميدهد كه سهم تحصيلكردگان آموزش عالي در بين بيكاران به صورت معناداري از اين سهم در بين شاغلان بيشتر است.
ريزش ۲ ميليون نيروي كار جوان در يك دهه اخير!
در دهه ۸۴ تا ۹۴ جمعيت شاغل نيروي جوان كشور در گروه سني ۱۵ تا ۲۹ سال كاهش پيدا كرده است؛ به طوري كه اين نرخ از ۷ ميليون و ۴۰۰ هزار نفر نيروي شاغل در سال ۸۴ به ۵ ميليون و ۴۰۰ هزار نفر در سال ۹۴ كاهش پيدا كرده است.
اما برخلاف ثبات نسبي تعداد بيكاران طي دهه گذشته، تركيب تحصيلي جمعيت بيكار تغييرات قابل توجهي داشته؛ به طوري كه درصد جمعيت بيكار داراي تحصيلات دانشگاهي از ۲۰ درصد در سال ۸۴ به نزديك ۴۰ درصد در سال ۹۳ رسيده است. پيش از اين مركز پژوهشهاي مجلس پيشبيني كرده بود كه به زودي نيمي از بيكاران را افراد داراي تحصيلات عالي تشكيل ميدهند.
سقوط ۷ پلهاي نرخ مشاركت زنان!
در بخش نرخ مشاركت بانوان نيز آمار حكايت از آن دارد كه ايران يكي از پايينترين نرخهاي مشاركت در دنيا را دارد به طوري كه نرخ مشاركت زنان در ايران تنها بالاتر از شش كشور فلسطين، اردن، عراق، سوريه، الجزاير و افغانستان است. بر اين اساس طي يك دهه اخير نرخ مشاركت مردان از ۶۵ درصد به ۶۳ درصد و نرخ مشاركت زنان نيز از ۲۰ درصد به 3/13 درصد رسيده است.
شكاف نرخ بيكاري شهري و روستايي
به استناد گزارشهاي مركز آمار ايران، در مقايسه نرخ بيكاري روستايي كه معادل 1/8 درصد در پايان سال ۹۴ بود، نرخ بيكاري زنان شهري برابر 8/23 درصد است كه نشان ميدهد زنان شهري بسيار بيشتر از اقشار ديگر در معرض بيكاري هستند.
همچنين بررسي گزارشهاي مركز آمار ايران طي يك دهه اخير حكايت ميكند كه طي اين مدت، ميان نرخ بيكاري شهري و روستايي همواره شكاف وجود دارد. در دوره ۸۴ تا ۹۴ متوسط نرخ بيكاري در مناطق شهري حدود ۱۳ درصد و در مناطق روستايي نيز 8/7 درصد بوده است.
با اين وجود پيشبيني ميشود بخش زيادي از بالا بودن نرخ بيكاري مناطق شهري از مناطق روستايي به دليل مهاجرت روستائيان به دلايل مختلف به ويژه نبود اشتغال باشد.
بر اساس اين گزارش، اگر امروز كشور با پديده بحران بيكاري مواجه شده، معلول همين شاخصها و عدم برنامه مدون و غيرقابل پيشبيني است.
پديده بيكاري تا حدي با بحران مواجه شده كه سران سه قوه از تريبونهاي رسمي كشور از آن به عنوان مهمترين مشكل و مسئله كشور ياد ميكنند. پديده بيكاري نه فقط در بُعد اقتصادي، بلكه پيامدها و آسيبهاي اجتماعي را ميتواند در پي داشته باشد.