در آستانه اولين سفر بنيامين نتانياهو نخستوزير توسعهطلب و ضد صلح رژيم صهيونيستي به امريكا، مايكل فلين مشاور امنيت ملي دونالد ترامپ به علت افشاي رسوايي ناشي از ساخت و پاخت با روسيه از مقام خود استعفا داد و با توجه به گرايش ضدايراني فلين اين تصور در محافل رسانهاي و تحليلي شكل گرفت كه سفر نتانياهو موفقيتآميز نخواهد بود اما اظهاراتي كه دونالد ترامپ در مصاحبه مطبوعاتي مشترك با نتانياهو بر زبان راند، همه از جمله خود نتانياهو را غافلگير كرد. وي حرفي زد كه در واقع حرف دل راستگرايان صهيونيستي به رهبري نتانياهو است. به تعبير عبدالباري عطوان، نويسنده سرشناس اردني نتانياهو بيشتر از آنچه ميخواست، از ميزبان امريكايياش گرفت. او تأييد ترامپ را درباره مرگ راهحل تشكيل دو كشور مستقل [فلسطيني و صهيونيستي] گرفت. همچنين، چراغ سبز امريكا را درباره تشديد شهركسازي در اراضي اشغالي به دست آورد. افزون بر آن، امريكا وعده داد كه طرف فلسطيني را براي به رسميت شناختن اسرائيل به عنوان «كشوري يهودي» تحت فشار قرار دهد كه به معناي محروم كردن يك ميليون و 500هزار فلسطيني اراضي اشغالي سال 1948 از حقوق شهروندي، برابري و تأكيدي بر نژادپرستانه بودن اسرائيل است. ترامپ با حمايت كامل از سياست شهركسازي اسرائيل و شعلهور كردن آتش دودستگي طايفهاي و نژادي در منطقه خاورميانه [غرب آسيا] و نگاه بر اين منطقه از منظر اسرائيل، سراسر اين منطقه را روي آتشفشاني از تندروي، خشونت و تروريسم قرار داد. با مرگ و دفن حل و فصل مبتني بر تشكيل دو كشور مستقل، تشكيلات خودگردان تمام شد و ترامپ آن را به تشكيلات «رابطان روستاها» [مزدوران رژيم صهيونيستي در روستاهاي فلسطيني كه در دهه 80 قرن گذشته فعال بودند] و بلكه سياهتر از آن تبديل كرد. نقش تشكيلات خودگردان محدود شده است به ايجاد هماهنگي امنيتي براي حمايت از اشغالگران و شهركنشينها. از اين رو، تعجب نميكنيم كه تعيين كردن مجدد اين وظيفه براي آن هدف اصلي سفر مايك پومپئو، رئيس سازمان اطلاعات مركزي امريكا (سيا) به رام الله و ديدارش با محمود عباس و تعيين كردن وظايف جديد او باشد.
همچنين در جريان مصاحبه مطبوعاتي مشترك با ترامپ، نتانياهو از اين فرصت استثنايي استفاده و شروط قبلي خود را تكرار كرد و گفت در هر گفتوگويي به تعبير وي، صلح نخست آنكه فلسطينيها بايد اسرائيل را به رسميت بشناسند و به خواست خود براي نابودي اسرائيل پايان دهند. دوم آنكه در هر توافق صلحي، اسرائيل بايد همچنان برقراري و كنترل امنيت را در كل منطقه غرب رود اردن در اختيار داشته باشد. با قيد اين شروط ديگر موضوعي براي مذاكره باقي نميماند زيرا پذيرش شرط اولي به اين مفهوم است كه فلسطينيها هم از حق بازگشت آوارگان به اراضي اشغالي سال 1948 موسوم به اسرائيل صرفنظر ميكنند و هم اينكه مجوز اخراج بيش از يك ميليون و 700هزار فلسطيني ساكن اين اراضي را به اين رژيم ميدهند و پذيرش شرط دوم نيز به اين مفهوم است كه فلسطينيها حاكميت و اشغال دائمي رژيم صهيونيستي را بر اراضي اشغالي سال 1967 ميپذيرند و در عين حال اقدامات شهركسازي اين رژيم را در اين مناطق تأييد ميكنند و هيچ مخالفتي با استمرار شهركسازيها در اين مناطق نخواهند داشت. نكته قابل توجه ديگر در اين زمينه اين است كه نتانياهو هرچند در ظاهر در اقدامي فريبكارانه گفت كه اين رژيم قصدي براي ورود به جنگ سوريه ندارد اما مجوز الحاق دائمي اراضي اشغالي جولان به فلسطين اشغالي را نيز از ترامپ گرفت و در كل نتانياهو ترامپ را به اعطاي امتيازي وادار كرد كه برخلاف قطعنامههاي سازمان ملل و مذاكرات صلح طي نزديك به سه دهه گذشته مبني بر خروج رژيم صهيونيستي از اراضي اشغالي سال 1967 از جمله كرانه باختري و نوار غزه در فلسطين و اراضي اشغالي جولان در سوريه بوده است. رويكردي كه نتانياهو، ترامپ را به اتخاذ آن وادار كرده، برخلاف مواضع اعلامي امريكا مبني بر اجراي طرح تشكيل دو دولت در فلسطين است كه تاكنون هردو حزب دموكرات و جمهوريخواه خود را به اجراي آن متعهد ميدانستند. درست پنج روز پيش از آنكه دونالد ترامپ به عنوان رئيسجمهور امريكا سوگند ياد كند، امريكا از جمله 70 كشوري بود كه اين موضوع را در كنفرانس صلح پاريس تصويب كردند. يك ماه پيش از آن، نماينده امريكا در سازمان ملل با تصويب طرحي كه شهركسازي اسرائيل را مورد انتقاد قرار ميدهد موافقت كرد بدون اينكه امريكا از حق وتوي خود استفاده كند. جان كري وزير امور خارجه سابق امريكا در كنفرانس اسرائيل و امريكا در ماه دسامبر شهركسازي اسرائيل را مانعي در برابر پيشبرد روند صلح خواند. در دوره رياست جمهوري ترامپ، چنين ديدگاهي ناكارآمد به نظر ميرسد و واشنگتن با رژيم نتانياهو و هوادارانش در جناح راست كه از شهركسازي حمايت ميكنند متحد شده است.
البته طرح راستگرايان اسرائيلي مبني بر طرح يك دولت با دو ملت در بطن خود چالشها و خطرات بالقوه زيادي را با خود به همراه دارد كه از هماكنون نگراني حاميان اسرائيل در غرب و حتي چپگرايان را در داخل برانگيخته است. به باور آنها اين اقدام باعث شعلهور شدن درگيريها و افزايش انزواي بينالمللي او خواهد شد به ويژه آنكه بيشتر كشورهاي دنيا كشور فلسطين را به رسميت شناختهاند. اسرائيل همچنين با مخالفت جدي از سوي طرفهاي متعدد از جمله اتحاديه اروپا روبهرو خواهد شد كه نتانياهو در قانع كردن مهمترين كشورهاي آن نسبت به منطق خود در سياست شهركسازي يا دست برداشتن از راهحل ايجاد دو كشور ناموفق بوده است. اما مسئلهاي كه احتمالاً اسرائيل را به طور جدي نگران خواهد كرد، همان موضوعي است كه بسياري در داخل و خارج از اسرائيل مطرح ميكنند مبني بر اينكه لغو راهحل دو كشور، اسرائيل را در مقابله با چالشي بزرگ در چگونگي تعامل با فلسطينيها در محدوده يك كشور يكپارچه قرار ميدهد و پديدهاي با عنوان بمب جمعيتي ايجاد خواهد شد و آن زماني است كه فلسطينيها اكثريت را تشكيل دهند و نظام اسرائيل يك نظام اقليت يهودي مانند نظام آپارتايد سابق در آفريقاي جنوبي يا زيمبابوه - رودزياي سابق- شود و در آن زمان اسرائيل با انزواي واقعي مواجه خواهد شد. خيليها داخل و خارج اسرائيل گفتند كه تلآويو بايد انتخاب كند كه يا دمكرات باشد يا يك نظام آپارتايد واقعي، به بيان ديگر يا مساوات كامل با فلسطينيها را در يك كشور واحد بپذيرد يا به عنوان يك نيروي اشغالگر و نژادپرست بر آنان حكومت كند. صاحبان اين نظر معتقدند كه اسرائيل در هر دو حالت ضرر خواهد كرد. با اين حال اوضاع زماني خطرناكتر ميشود كه راستگرايان صهيونيستي براي رفع اين نگرانيها نيز طرحي داشته باشند و آن اينكه اقدام به كوچاندن همه فلسطينيها چه از اراضي اشغالي سال 1948 و چه از اراضي سال 1967 به سمت اردن داشته باشند و از اين طريق به تغييرات مرزي دست بزنند. برخي شاخصها حاكي از اين است كه ساخت و پاختهاي اوليه ميان راستگرايان صهيونيستي، بازهاي سعودي و محافظهكاران انگليسي صورت گرفته و پروژه ترامپيسم در اين مسير بهكار گرفته شده است و اين بدين مفهوم است كه برخي از كشورهاي عربي و در رأس آن عربستان نيز در قرباني كردن فلسطين همراه و همگام شدهاند.