کد خبر: 837591
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
سندروم خريد كاذب، آفت سبك زندگي سالم
سبك زندگي مردم هر جامعه‌اي شكل‌دهنده رفتارهاي فردي، اجتماعي، عاطفي، انساني و اقتصادي آن جامعه است...
دكتر مجيد ابهري
سبك زندگي مردم هر جامعه‌اي شكل‌دهنده رفتارهاي فردي، اجتماعي، عاطفي، انساني و اقتصادي آن جامعه است. متأسفانه مردم ما هرچه بيشتر از فضاي مجازي و شبكه‌هاي ماهواره‌اي استفاده مي‌كنند، از سبك زندگي ايراني - اسلامي بيشتر دور مي‌شوند. يكي از نمادهاي سبك زندگي غربي از منظر اقتصادي و اجتماعي رواج پديده‌اي به اسم حراج در فصول مختلف سال در اعياد و مناسبت‌ها و حتي در زمان تغيير شغل است. در هر كدام از اين زمان‌ها فروشگاه‌ها براي گذران اقتصادي خود اقدام به برگزاري حراج مي‌كنند كه ساز وكارهايي هم براي اين موضوع درنظر گرفته مي‌شود.


در كشور ايران صرفاً بر اساس يك الگوگيري غلط و خام، حراج‌هايي در زمان‌هاي خاص از سال مانند شب عيد يا آخر فصل برگزار مي‌شود كه مهم‌ترين هدف آنها صرفاً رد كردن اجناس و كالاهاي بدرد نخور، غيراستاندارد، بي‌كيفيت و حتي داراي نقص است. از آنجايي كه حراج در كشور ما كلاً بر اساس سازوكار بين‌المللي نيست نتيجه آن تنها قالب كردن يك مشت جنس بنجل به مردم است، چون صرفاً يك رفتار غربي تقليد شده است و در نهايت همچون ما خريدي را در حراج انجام مي‌دهيم كه نيازي به آن نداريم پس در نهايت ما به يك سندروم خريد كاذب مبتلا مي‌شويم كه آفت سبك زندگي سالم است.


سندروم خريد كاذب در حقيقت نياز مصنوعي نسبت به بسياري از كالاهايي است كه ما هيچ نيازي به آن نداريم مثلاً اتفاقي كه در حراج‌ها رخ مي‌دهد اين است ما با هدف خريد يك بسته ماكاروني مي‌رويم اما در نهايت با يك يخچال سايد باي سايد برمي‌گرديم!


ايجاد حرص و ولع براي خريد كردن كه همان حس مصرف‌گرايي است، از مهم‌ترين عوارض روحي و رواني حضور در حراج‌هاي بي‌كيفيت است.


زشت‌ترين و شرم‌آورترين صحنه‌ها را اين اواخر مي‌توان در معروف‌ترين حراج‌هاي امريكايي به اسم بلك فرايدي ديد. دعوا، زد و خورد، فحاشي و حتي تهديد زمان برداشتن كالايي كه ديگري هم قصد خريد آن را داشته است در بلك فرايدي‌ها عادي شده است. آنقدر اوضاع رفتار در اين نوع حراج‌ها اسفناك است كه در بسياري موارد حتي مردان با زنان تا سرحد مرگ برسر خريد يك كالا در حراج كتك‌كاري مي‌كنند.


در حقيقت رقابت و مسابقه‌اي كه بر اساس حرص خريد شكل مي‌گيرد باعث شكل‌گيري صحنه‌هاي آزاردهنده و شرم‌آور مي‌شود، در حالي كه اگر منطقي و عاقلانه به دو طرف دعوا نگاه كنيم متوجه مي‌شويم كه هيچكدام از دوطرف نيازي به كالا نداشته‌اند و تنها به‌خاطر حرص خريد انتخابش كرده‌ و در نهايت براي حفظ خريد به جان هم افتاده‌اند.



بدتر از همه اينكه تجربه متوالي برگزاري حراج‌ها و خريد كردن ما از آنها باعث شده است كه دچار اشتهاي كاذب خريد شويم. تنها با اين خوش خيالي كه حراج است، قيمت‌ها تخفيف چشمگير دارد و... مي‌خريم، در حالي كه هيچ نيازي نداريم و خريد كردنمان هم ضرورتي ندارد.


مسئله اين است كه برگزاري حراج در كشورهايي كه فاقد فرهنگسازي و بسترسازي لازم در اين زمينه هستند نه تنها تبعات منفي اقتصادي و اجتماعي دارد بلكه ممكن است رفتارهاي متضاد با فرهنگ ما را در كشورمان شكل بدهد كه قطعاً نتيجه خوبي نخواهد داشت.


اينكه امريكا حراج دارد، انگلستان حراج دارد و ما براي اينكه مثل كشورهاي پيشرفته رفتار كنيم بايد حراج بگذاريم دليل خوبي نيست. ما بايد بدانيم حراج ساز و كاري دارد و اگر قرار است در كشور حراجي برگزار شود بايد زيرنظر نهادها و سازمان‌هاي مسئول اجتماعي و اقتصادي باشد و بر اساس ضوابط و مقررات.


نبايد در حراج‌ها كالاهاي غيرقابل مصرف و بي‌كيفيت به مردم فروخته شود و حراج بايد به نحوي برگزار شود كه محقق‌كننده بخشي از اهداف اقتصادي در جهت فروش كالاهاي ضروري و گردش مالي صحيح در جامعه باشد. حراج در كشور ما به‌جاي اينكه كاذب و تقليدي باشد بايد به حراج منطقي و عقلاني تبديل شود.


در موضوع سبك زندگي هم بايد فرهنگسازي شود. ما بايد در مقوله خريد كاملاً اقتصادي و منطقي رفتار كنيم خصوصاً در شرايطي كه جامعه امروز ما در آن قرار دارد لازم است تجديدنظر جدي در حوزه اقتصاد مقاومتي داشته باشيم. ما بايد يادبگيريم در حراج‌هايمان كالاهاي بسيار خوب را در چارچوب قانون و به اندازه كافي ارائه كنيم.‌


* آسيب‌شناس اجتماعي

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر