کد خبر: 837590
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
«بلك فرايدي» سوغات جديد نفوذ فرهنگي
چند سالي است روزهاي آخر هر سال ميلادي كه مي‌رسد در شبكه‌هاي اجتماعي تصاويري از حراج‌هاي متفاوت آخر سال فروشگاه‌هاي بزرگ اروپايي و امريكايي دست به دست مي‌شود...
سيمين جم
چند سالي است روزهاي آخر هر سال ميلادي كه مي‌رسد در شبكه‌هاي اجتماعي تصاويري از حراج‌هاي متفاوت آخر سال فروشگاه‌هاي بزرگ اروپايي و امريكايي دست به دست مي‌شود. البته كساني كه از قبل عضو گروه‌هاي اينترنتي بودند تجربه ديدن اين تصاوير را پيش از ورود اپليكيشن‌ها از طريق ايميل و سايت‌ها نيز داشتند اما اين سال‌ها با ورود اپليكيشن‌ها تقريباً همه با اين تصاوير آشنا هستند و كم و زياد نسبت به آن شناخت دارند. تصوير كشيده شدن موي يك زن توسط يك مرد براي گرفتن نمايشگر، تصوير زد و خورد يك كودك و مرد بر سر يك بازي كنسولي يا حتي در اتفاقي نادر تصاوير كساني كه حاضر شدند به خاطر ورود به يك هايپرماركت غذايي برهنه شوند.


همه اين تصاوير تنها گوشه‌اي از اتفاق‌هاي ناراحت‌كننده‌اي است كه از بلك‌فرايدي‌ها منتشر مي‌شود.  عوامل برگزاري «بلك فرايدي» يا جمعه سياه در تمام كشورهاي اروپايي و امريكايي با حراج‌هاي بزرگ و متفاوت تلاش مي‌كنند فروش‌هاي فوق‌العاده‌اي را براي خودشان دست و پا كنند. در حقيقت جمعه‌هاي سياه يك روز بعد از روز شكرگزاري است و برخلاف استقبالي كه از آن مي‌شود يك روز كاملاً كاري در بين روزهاي هفته است.  اگر به بلك فرايدي‌ها به عنوان يك رفتار متفاوت اجتماعي نگاه كنيد، مي‌توانيد به راحتي دريابيد كه سكه اين حراج‌ها دو رو دارد.


رخ اول آن مربوط به حضور و رفتار بسيار متفاوت و اغلب زننده مردم است و رخ دوم آن نفع و اصل اتفاقي است كه فروشگاه‌ها از اين حراج مي‌برند.  دقيقاً در بلك فرايدي به طور كاملاً خيره‌كنند‌ه‌ای فضاي مجازي، رسانه‌هاي مكتوب، تصويري و حتي صوتي به ويژه در امريكا تصاوير بسيار تعجب‌آوري از رفتار مردم منتشر مي‌كنند. شايد بگوييد چون اين نوع حراج مختص كشورهاي امريكايي و اروپايي است لازم نيست در موردش بدانيم اما نكته نگران‌كننده رواج حراج‌هايي به سبك بلك فرايدي در كشور ما است. حراج‌هايي كه هر سال شب عيد شروع مي‌شوند، نسبت به سال قبل رشد فزاينده‌اي دارند و هر سال با لطايف‌الحيلي مردم را بيشتر به خودشان جلب مي‌كنند. با اين توصيف ديگر نمي‌توان نسبت به موضوع بي‌تفاوت بود چراكه مثل خيلي از رفتارهاي وارداتي كه تناسبي با فرهنگ ما ندارد اين تقليد نيز مي‌تواند آسيب زا و نمونه‌اي بارز از نفوذ فرهنگي باشد. فكر كنيد بلك فرايدي‌هاي غربي كم‌كم جاي جمعه‌بازار‌هاي باصفاي خودمان را بگيرد!


اختلال در يك روز كاري



چند روز پيش در يك جست‌و‌جوي اينترنتي ساده متوجه شدم كه بلك فرايدي آنقدر وسوسه‌كننده است كه مردم براي اينكه زودتر از سايرين وارد فروشگاه شوند و خريد مورد نياز خود را انجام دهند از شب قبل پشت در فروشگاه‌ها مي‌خوابند و تأمل برانگيزتر اينكه در بين همين مردم خوابيده مي‌توان خواننده‌ها، بازيگران و حتي ورزشكاران معروف امريكايي را هم ديد.


اگر شما هم مثل من تجربه ديدن تصاوير اين روز را در فضاي مجازي داشته باشيد درك مي‌كنيد كه مخاطب ممكن است در نگاه اول فكر كند «خب اين همه استقبال به اين دليل است كه روز تعطيل مردم در خانه بوده‌اند و چون حراجي هم بوده پس هجوم برده‌اند به فروشگاه‌ها». ولي واقعيت اين است كه بلك فرايدي يك روز كاملاً كاري است و در يك دهه اخير به دليل حجم بالاي ترك‌كنندگان محل كار در اين روز، ادارات خودبه‌خود تصميم گرفته‌اند اين روز را نيمه تعطيل يا قابل مرخصي رفتن اعلام كنند به اين ترتيب اختلال در كار و زندگي از تبعات اين موضوع بوده است.


اجناس باد كرده را به راحتي مي‌فروشند


تصور كنيد شما در آخرين قدم‌زني مايحتاج‌سنجي كه از خانه داشته‌ايد به اين نتيجه رسيديد كه به يك نمايشگر يا تلويزيون حدوداً 7 ميليون توماني نياز داريد. درست در روزهاي عيد كه انتظار مي‌رود قيمت‌ها چند برابر شود چند فروشگاه اين كالا را با تخفيف‌هاي 30، 40، 50 و حتي 70 درصدي به فروش مي‌رسانند. شما از بين همه فروشگاه‌ها تخفيف بيشتر را انتخاب مي‌كنيد. موجودي فروشگاه براي اين كالا حدوداً 100 مورد است و با جمعيتي كه در شهر شما وجود دارد مي‌دانيد چند صد نفر ديگر ممكن است در همان دقيقه‌هاي اول تمام موجودي اين فروشگاه را بخرند پس چاره چيست؟ شما صبح و در آغاز كار فروشگاه بايد به عنوان اولين نفرها وارد آن شويد پس هيچ راهي نداريد مگر اينكه شب پشت در فروشگاه بخوابيد.



بنجل و گران به اسم حراج!



تا اينجاي اين كار ظاهراً هيچ اتفاق بدي نيفتاده است. شما چيزي كه لازم داريد را مي‌خريد اما از اين به بعد كمي ماجرا متفاوت مي‌شود. چون شما قطعاً به محض ورود و ديدن ساير قيمت‌ها ممكن است حتي كالاهايي را بخريد كه نياز نداريد اما تخفيف آنها شما را وسوسه مي‌كند و اين دومين ترفند نهفته در حراج است. شما در قدم اول كالاي فروشگاه را مي‌خريد و پول به صندوق آن مي‌ريزيد ولي در قدم بعد كالايي را مي‌خريد كه نه تنها نياز نداشتيد بلكه جزو كالاهايي بوده كه چون يك سال كسي به آن نياز نداشته در انبار فروشگاه مانده و به اصطلاح خودمان روي دست فروشنده باد كرده است.


هيجان خريد منطق را تعطيل مي‌كند


بدون شك هيچ كسي با نفس تخفيف مشكلي ندارد چون با تخفيف شما بخش مهمي از پولتان را ذخيره مي‌كنيد اما قطعاً خريدهاي بعدي شما را به مصرف‌گرايي سوق مي‌دهد و همين يك آسيب بزرگ است. در عكس‌هايي كه از بلك فرايدي‌ها منتشر مي‌شود شما مي‌توانيد خانواده‌هايي را ببينيد كه با تمام اعضاي خود وارد فروشگاه شده‌اند. تصور كنيد وقتي چهار نفر از اعضاي يك خانواده هركدام دو كالا براساس نياز و دو كالا بر اساس فريب بخرند چه مي‌شود؟ بماند اينكه اغلب اوقات حتي يك نفر بر اساس فريبي كه از رفتار خريد ديگري مي‌خورد چندين كالاي غيرضروري مي‌خرد. به اين ترتيب هيجان خريد جاي خريد واقعي را مي‌گيرد و اين اتفاقي است كه در فروشگاه‌هاي بزرگ و هايپرماركت‌هاي شهرهايمان شاهد آن هستيم.


بنجل و گران به اسم حراج!


بلك فرايدي در حقيقت نمونه عيني و ملموس از رفتارهاي خرده اقتصادي ما در سطح شهر و در طول زندگي‌مان است. اين روزها كه همه ما در كوچه و خيابان اطراف محل كار و زندگي‌مان با تعدد فروشگاه‌هاي بزرگ زنجيره‌اي مواجه مي‌شويم تجربه متفاوتي از خريد را تجربه مي‌كنيم كه براي خودمان شيرين است اما با يك تأمل كوتاه متوجه مي‌شويم كه تا چه اندازه دردناك است.


بياييد يك رفتار اقتصادي كوچك خودمان را در فروشگاه «فلان مال»(!) منطقه‌مان بررسي كنيم تا بتوانيد درك كنيد در بلك فرايدي چه اتفاقي مي‌افتد؟ من اگر تا پيش از اين وقتي يك بسته چاي مي‌خواستم به بقالي قديم مراجعه و از فروشنده همين خريد را مطالبه مي‌كردم و در نهايت با يك خريد ديگر به خانه باز‌مي‌گشتم اما الان به قصد خريد يك بسته چاي وارد فروشگاه محله‌مان مي‌شوم و در كنار قفسه چاي شكلات مي‌بينم، چون دوست دارم مي‌خرم، در قفسه كناري بيسكويت مي‌بينم چون حراج خورده مي‌خرم، در يك قفسه پايين‌تر آجيل مي‌بينم چون در خانه كمي باقي مانده است پس اين را هم مي‌خرم و... من با يك هدف وارد فروشگاه شده‌ام اما در نهايت سبد خريدم نشان مي‌دهد كه چقدر فريب خورده‌ام. به طور كلي احساس كاذب نياز به داشتن كه با ديدن اسم «حراج» به سراغ ما مي‌آيد در طول سال يا آخر سال باعث همه خريدهاي بي‌هدف در ما مي‌شود.


ولع خريد در فرايند مصرفگرايي و مد‌گرايي


اين رفتار ما صرفا مصرفگرايي است؛ اتفاقي كه به آن ولع خريد هم مي‌گويند اما خريد ما در فروشگاه به همين موارد ختم نمي‌شود. چند بار براي شما پيش آمده كه در فروشگاه كالايي ديده‌ايد كه نه لازم داشتيد و نه تخفيف خورده اما چون فلان دوستتان داشته يا مد شده است خريد كرده‌ايد و صدالبته چنين خريدهايي چون براساس مد هستند، تاريخ انقضاي بسيار نزديكي هم دارند. اين هم رفتار ديگري از ما كه نشانه‌اي از مدگرايي است.


حالا بياييد تبليغات فروشگاه‌ها در فضاي مجازي و رسانه‌ها را نيز در كنار رفتارهاي خودمان بگذاريم و بعد كارت‌هاي اعتباري خريد با بازپرداخت چند ماه بعد را هم اضافه كنيد به همه اينها. يك بار زاويه ديدتان را از خريدهاي روزمره مثل خوراكي‌ها كنار بكشيد و به اين فكر كنيد كه شما با مجموع همه اين رفتارها لباس‌هايي ماركدار، وسايل الكتريكي مانند تلفن همراه و كامپيوتر همراه يا لوازم صوتي و تصويري بخريد. مي‌دانيد فقط سه مورد از اين سبد خريد چه هزينه‌اي به شما تحميل مي‌كند؟
نكته بعدي در مورد حراج‌هاي به سبك بلك فرايدي زمان برگزاري آنهاست. در حراج‌هاي شب‌هاي عيد، تعطيلات و حراج‌هاي فصلي معمولاً شما چند روز تا چند هفته فرصت خريد داريد. مثلاً در حراج‌هاي شب عيد شما از اول اسفند تا آخرين شب سال فرصت داريد خريد كنيد و همين حس امنيت زمان باعث مي‌شود كه با آرامش خاطر بيشتر و يك بررسي جزئي خريد عاقلانه‌تري داشته باشيد. حالا در نظر بگيريد به شما بگويند كه از امروز صبح تا قبل از غروب آفتاب زمان حراج است و با توجه به اينكه شما از اقلام موجود در فروشگاه خبر نداريد پس طبيعي است كه زمان ورود به فروشگاه به تصور اينكه هر لحظه ممكن است زمان از دست برود يا ديگري اين كالا را انتخاب كند به هر خريدي كه دم دستتان مي‌رسد چنگ بزنيد. هر لحظه اين حس نگراني از زمان يا از دست دادن كالا باعث خريدهاي بيشتر خواهد شد و اين اتفاقي است كه در بلك فرايدي‌هاي به اصطلاح وطني ولي در اصل وارداتي دارد اتفاق مي‌افتد!


به اين ترتيب ما هر دقيقه ماندنمان در فروشگاه را با رفتارهايي اقتصادي (و در واقع ضداقتصادي) نشان مي‌دهيم كه يكي از ديگري فاجعه بار‌تر است. حالا تصور كنيد مجموع همه اين رفتارها در فاجعه‌اي به اسم حراج آخر سال جمع شود.


بلك فرايدي با رونوشت ايراني!


5 آذرماه بود كه تقريباً همه ما روي موبايل‌هايمان پيامكي با اين مضمون «بلك فرايدي همزمان با ديگر كشورهاي دنيا»، «بلك فرايدي را با حراجمعه ايراني تجربه كنيد» را دريافت كرديم. فروشگاه‌هاي معتبر و صاحبنامي كه اغلب برندهاي خارجي بودند با فروشندگان ايراني صرفاً بر اساس يك كپي‌برداري غلط اقدام به برگزاري بلك فرايدي كردند آن هم در ايران كه نه روز قبل روز شكرگزاري بوده است و نه آن روز برايش روز حراج است! اين حراج و كپي‌برداري آنقدر ناشيانه بود كه حتي برگزاركنندگان به اين فكر نكردند كه آذرماه شب عيد ما ايراني‌ها هم نيست پس مناسبت اين حراج در كشور ما چيست!


بلك فرايدي چه نسبتي با اقتصاد مقاومتي دارد؟


درست در سال‌هايي كه ما به گفته مسئولان اقتصادي كشور بر اثر تحريم‌هاي اقتصادي بايد به الگوهاي اقتصاد مقاومتي و اصلاح سبك زندگي روي بياوريم نكته جالب اينجاست كه فروشگاه‌هاي بزرگ كه اغلب الكترونيكي و پوشاك هستند صرفاً بر اساس فروش بيشتر اين آزادي عمل را پيدا مي‌كنند كه حراج‌هاي بي‌مناسبتي آن هم به تقليد از جامعه مصرفگراي امريكايي برگزار كنند. درست در زماني كه ما مطمئن هستيم نفوذ فرهنگ غلط غربي در حوزه سبك زندگي ما ايراني‌ها از بزرگ‌ترين هدف‌هاي اقتصادي جامعه غرب است «بلك فرايدي» را كه از بدترين سنت‌هاي غربي است بدون هيچ توجيه اقتصادي به راه مي‌اندازيم. سنتي كه جز الگوبرداري كوركورانه از فرهنگ غربي هيچ مزيت ديگري ندارد و البته اگر مسئولان حساسيت جدي در اين زمينه نداشته باشند اين سنت غلط در سال‌هاي آينده به‌جاي برگزاري «فروش اينترنتي بلك فرايدي» به صورت گسترده‌تر در شهرهاي كشور برگزار مي‌شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر