«رئيسجمهور جديد امريكا ميگويد بايد از اوباما متشكر باشيد! چرا؟ متشكر باشيم بهخاطر داعش و آتش در عراق و سوريه و حمايت علني از فتنه ۸۸؟ او بود كه تحريمهاي فلجكننده براي ملت ايران آورد، البته به خواستش نرسيد و هيچ دشمني نميتواند ملت ايران را فلج كند» اين بخش مهمي از سخنان مهم رهبر معظم انقلاب اسلامي در روز گذشته و در ديدار فرماندهان و كاركنان نيروي هوايي است كه نشان ميدهد ايشان كماكان تطهير مقامات امريكايي احساس خطر كرده و آن را يك خط تبليغي انحرافي براي جامعه اسلامي ميدانند.
در طول 42 ماه گذشته يكي از تلاشهاي عمده جريان غربگراي داخلي « تطهير چهره مقامات امريكا» بود، به گونهاي كه بسياري از شخصيتها و رسانههاي وابسته به اين طيف، حضور باراك اوباما و تيم مذاكرهكننده قبلي اين كشور را فرصتي مغتنم براي ايران عنوان كرده و با ايجاد هراس در جامعه نسبت به تغيير شرايط در انتخابات رياست جمهوري اين كشور در سال اخير دوران دشمني امريكا با ايران را پايانيافته ميدانستند.
در خلال مذاكرات هستهاي در طول سالهاي 92 تا 94 نيز بارها رهبرمعظم انقلاب اسلامي نسبت به تطهير چهره امريكاييها هشدار داده و آن را مسيري هزينهزا براي نظام اسلامي و جامعه اسلامي عنوان ميكردند، به عنوان نمونه رهبري در ديدار سال گذشته خود با خانوادههاي شهداي حادثه هفتم تير بيان ميكنند: «كساني كه ميخواهند دشمني خباثتآلود امريكا و برخي دنبالهروهاي آن را با بزك تبليغاتي و رسانهاي بپوشانند در واقع به ملت و كشور خيانت ميكنند»، اين سخنان نيز بر اين اساس از سوي معظمله مورد تأكيد قرار گرفت كه جريان غربگراي داخلي تلاش ميكند به بهانههاي مختلف از جمله ديدارهاي مستقيم وزير امورخارجه كشورمان با وزير امور خارجه امريكا و حتي مكالمه تلفني رئيسجمهور با باراك اوباما ضمن تخطئه روحيه استكبارستيزي و فاقد دستاورد بودن چنين رويهاي، لزوم تجديدنظر در نگاه به امريكاييها را به عنوان يك اصل مهم در شرايط فعلي مطرح كنند.
در همين سخنراني كه قبل از روز امضاي برجام صورت گرفته بود، ايشان «دشمنشناسي» را يكي از نيازهاي اساسي امروز كشور ميدانند و نمونههايي از اقدامات تروريستي امريكا و عوامل آن عليه ملت ايران را اينگونه بيان ميكنند: «حادثه هفتم تير سال 1360»، «بمباران شيميايي سردشت در هفتم تير 1366»، «ترور شهيد صدوقي در 11 تير سال 1361» و «ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران در 12 تير سال 1367.»
ايشان حتي در يكي ديگر از سخنرانيهاي خود بزك كردن چهره نظام سلطه را يك خيانت ارزيابي ميكنند: «كساني كه ميخواهند دشمني خباثتآلود امريكا و برخي دنبالهروهاي آن را با بزك تبليغاتي و رسانهاي بپوشانند در واقع به ملت و كشور خيانت ميكنند.»
تطهیر مساوی با خیانت
هموزن دانستن بزككردن چهره امريكا با خيانت به كشور نمايانگر آن است كه تغيير باورهاي انقلابي مردم تهديد بزرگي براي كشور به شمار ميآيد چراكه مقدمه چنين مسيري آن است كه مديران و مسئولان ارشد كشور به اصول و مباني اصلي گفتمان انقلاب اسلامي پشت كرده و بر اساس تعامل يكجانبه با غرب و به ويژه امريكا در تلاش براي فائق آمدن بر مشكلات كشور قدم برداشتند.
پس از مسجل شدن موفقيت دکتر روحاني در انتخابات سال 92 جريان غربگرا تلاش كرد با «برجستهسازي» مواضع و رفتارهاي به ظاهر دوستانه مقامات غربي باور عمومي را چنين سروسامان دهد كه امريكا علاقه به ادامه دشمنيها با ملت ايران نداشته و تصميم دارد محورهاي مورد مناقشه خود با كشورمان را از مسير گفتوگو حل كند. بر همين اساس علاقه داشتند «مسامحه و گسترش روابط با امريكا» را به عنوان يك مطالبه عمومي شكل داده و برخي مسئولان ارشد كشور را تحت فشار خواستههاي مصنوعي افكار عمومي قرار داده و كشور را در مسيري ازپيشتعيينشده به نام «عدول از گفتمان انقلاب» قرار دهند. اين جريان روحيه استكبارستيزي مردم را تبديل به سازش ناعادلانه با غرب معنا و تلاش ميكردند حاكميت را در مسيري هدايت كند تا مقابل زيادهخواهيهاي نامعقول غرب و بهخصوص امريكا كوتاه آمده و به تغيير رفتار و رويكرد در سياست خارجه روي بياورد.
برجستهکردن تعارفهای امریکاییها
مقامات غربي در همان ماههاي ابتداي مذاكرات هستهاي و با هدف ترغيب ايرانيها با انجام مذاكرات يكطرفه سخنان دوپهلوي «حقوق هستهاي ملت» را برجسته و قول شفاهي غربيها مبني بر تعليق بخش كمي از تحريمها در فرايند مذاكرات را يك گزاره مهم مبني بر تغيير رفتار امريكاييها در مقابل ايران تفسير ميكردند، به عنوان نمونه روزنامه آرمان يكي از دستاوردهاي برجام را فراتر از لطف امريكاييها به ايران «خشونتزدايي از جامعه» معنا ميكند و مينويسد: «آثار جنگ تحميلي هنوز در جامعه وجود دارد. ما از خشونت نجات يافتيم اما چرا خشونت از سر انتخاب وجود دارد، بدين علت است كه مديريت درستي در جامعه براي كنترل خشونت وجود ندارد. برجام كمك كرده است نوع خشونتورزي جامعه تغيير كند.»
اين روزنامه در مقطعي از سال 94 همانند ساير روزنامههاي جريان تجديدنظرطلب تلاش ميكند افتتاح دفاتر جديد حافظ منافع ايران و امريكا را آغازي براي اتمام دشمنيها عنوان كند و عاديسازي روابط سياسي و ديپلماتيك را يك اولويت مهم با هدف تطهير امريكايي عنوان كنند: «به اين ترتيب عاديسازي روابط بين واشنگتن و تهران با همه پيچيدگيهايش زمان زيادي خواهد برد و بايد اين را اضافه كرد كه اين بازگشايي دفاتر ديپلماتيك را... يك قدم پيش از روابط كامل ديپلماتيك دو كشور باشد. اين در حالي است كه حسن روحاني، رئيسجمهور سال گذشته گفته بود عدمرابطه و شرايط ايران و امريكا تا قيامت نخواهد بود.»
شرق، مردمسالاري و اعتماد هم در رويكردي مشابه با عنوان «افتتاح دفاتر جديد حافظ منافع ايران و امريكا» ضمن ابراز ذوقزدگي از خبر روزنامه واشنگتنپست در اين رابطه انقلابيگري و استكبارستيزي را يك مانع عمومي براي كشور عنوان ميكنند.
سانسور دشمنیها
در مقابل جماعت غربگرا توهينها و اتهامات و تهديدات غربيها را طي 42 ماه گذشته بارها سانسور كردهاند چراكه هدف اصلي بزك كردن چهره استكبار بوده است، به عنوان نمونه مواضع وندي شرمن، مذاكرهكننده ارشد تيم امريكايي مبني بر «فريب و نيرنگ بخشي از DNA ايرانيان است» را بهشدت سانسور كردهاند. در حالي كه وندي شرمن عنوان ميكند: «ما به دنبال حذف تحريمهاي وسيع عليه ايران نخواهيم بود و تنها به ايران فرصت ميدهيم براي از بين بردن نگرانيهاي ما مدتي «استراحت» كند.
همانطور كه اشاره شد رويگرداني مردم از گفتمان انقلاب اسلامي و تحت فشار قرار دادن حاكميت اسلامي براي تغيير مسير در عرصه سياست خارجه است چراكه رهبران اين تئوري احساس ميكنند «تغيير نگرش مردم تغيير گفتمان و قواعد رفتاري در كارگزاران نظام را در پي دارد.»