اين روزها شرق و غرب كشور در عذابند؛ يكي غرق در آب و ديگري غرق در خاك. سيستانيها در سيلاب بيتدبيري غرق شدهاند و خوزستانيها خاك سياسيكاري بر سرشان شده است. اوضاع آب و هواي پايتخت هم كه همچون هميشه حسرت يك نفس عميق را بر دل تهراني ميگذارد و «هواي پاك» هم به فهرست آرزوهاي دستنيافتني مردم اضافه شده است. سيستانيهايي كه هميشه چشم به آسمان دارند تا لب خشك و كويري سرزمينشان از بارش باران تر شود حالا كه نعمت الهي بر سرزمينشان نازل شده به دليل نبود زيرساختهاي مناسب و فقدان تدابير زيست محيطي حداقلهايشان را هم در سيلاب از دست دادهاند و هزار و 675 واحد مسكوني در جنوب استان از 10 تا 80 درصد آسيب ديده است.
هجوم گرد و غبار اهواز، دشت آزادگان، آبادان، خرمشهر، ماهشهر، هنديجان و بستان را در نورديده است. غبار آسمان اهواز از همه جا شديدتر بود، چنان كه غلظت آن به ٦٠ برابر حد مجاز رسيد، طوفان شديد برق بعضي مناطق را قطع كرد و سه پرواز فرودگاهي هم به خاطر غلظت لغو شد و حتي نماز جمعه اهواز كه از ١٣ سال پيش با به وجود آمدن گردوغبار به قوت خود باقي بود، اين بار به خاطر وخامت اوضاع هوا اقامه نشد.
با تمام اينها اما بانوي محيط زيست كشورمان در شرايطي كه خوزستانيها به جاي آدم برفي با گرد و غبار نشسته بر سر و رويشان آدم خاكي درست ميكنند و سيستانيها در ويرانيهاي ناشي از سيلاب زانوي غم در بغل گرفتهاند، به تئوريپردازي سياسي روي آورده است. معصومه ابتكار گفته است: «هنوز در دنيا آسيبها رنگي زنانه دارند، اين در حالي است كه هوش عاطفي زنان در دنيا نجات بخش بوده و دوستي و صلح را به ارمغان آورده است.» هرچند صحبتهاي بانوي محيط زيست هيچ رنگ و بويي از محيط زيست ندارد اما در ماههاي پاياني دولت يازدهم ميتوان رنگ و بوي سياست و حال و هواي انتخابات را از آن حس كرد. اين در حالي است كه سياست و تئوريپردازي ابتكار عمل ميخواهد نه «ابتكار» سخن!