در چند سال اخير گسترش روزافزون ريزگردها و گردوغبار به يکي از معضلات زيست محيطي برخي کشورها، به ويژه کشورهايي که آب و هواي خشک و البته منابع آبي کمتري دارند تبديل شده است. اين پديده شوم طي 8 سال اخير بيش از 15 استان ايران را نيز به طور مستقيم درگير کرده و خسارات اقتصادي و اجتماعي فراواني را به ساکنان اين استانها تحميل کرده است. موضوعي که اگرچه سالهاست به عنوان اولويت برنامه هاي سازمان هاي متولي از جمله سازمان حفاظت از محيط زيست مطرح بوده اما مسئولان امر هر بار با اين بهانه که بخش قابل توجهی از مسئله ریزگردها در ایران منشاء خارجی دارد و رفع آن نيازمند عزمي جهاني است دست روي دست گذاشتن خود را توجيه کرده اند و با توسل به اين ادعاها براي خود زمان خريده اند. حالا گويي ديگر خواسته شان به ثمر نشسته و قرار است جوامع بين المللي براي رفع مشکل گرد و غبار ما پاي کار بيايند. طبق گزارشات سازمان حفاظت محيط زيست کشور رایزنی های زیادی با کشورهای منطقه و سازمان های مربوطه در سطح بین المللی انجام شده که حاصل این مذاکره ها تصویب چهار قطعنامه ارائه شده از سوی ایران در سازمان ملل است که جامعه جهانی ملزم به رعایت مفاد آن است.
رفع مشکل داخلي به دست کشورهاي خارجي!
بنابه گفته مدیرکل امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیط زیست، اوايل زمستان سال گذشته تا دي ماه سال جاري با پيشنهاد ايران چهار قطعنامه در خصوص موضوع گردوغبار در سازمان ملل متحد به ثبت و تصویب رسیده است. مجید شفیع پور با تاکيد بر اينکه این موضوع خاص کشور و منطقه ما نیست مي گويد: ناسا تمامی کانونهای ریزگرد بر روی کره زمین را شناسایی کرده اما با توجه به گرمایش جهانی، وسعت این کانونها رو به افزایش است. ازاين رو حل این معضل جهانی بوده و نیازمند تدابیر و سازوکار جهانی است!
بر اين اساس دي ماه سال گذشته پس ازاعلام نام کشورهايي که از سوي ناسا به عنوان کانون ريزگردها شناسايي شدند، سازمان ملل ملزم به تهيه تنظيم و ارائه گزارش ارزيابي وضعيت گردو غبار در عرصه بين المللي شد و پس ازآن در گام بعدي درخرداد ماه سال جاري با مشخص شدن ابعاد اقتصادي و اجتماعي معضل گرد و غبار، بر همکاري ايران و پاکستان براي مقابله با اين پديده تاکيد کرد.
پس از ان ضرورت مداخله نهادهای مالی منطقهای و بین المللی همانند بانک جهانی و آسیایی در جهت تأمین منابع مالی و کمک به اجرای پروژههای حل مشکل ریزگردها نيز بيان شد.
ضمن اينکه اعلام شد برای حل معضل ریزگردهای ایران همکاریهای عراق، قطر، امارات، سوریه و عربستان سعودی هم ضرورت دارد!
اين در حالي است که در شرايط فعلي بسياري از کشورهاي همسايه و مناطقي که رفع پديده ريزگردهاي ايران در گرو همکاري آنهاست، يا در شرايط اشفته جنگ به سر مي برند يا با صدها مشکل داخلي دست به گريبانند! و شايد بتوان گفت در اين آشفته بازار مسائل سياسي و جنگ هاي منطقه اي بخصوص در خاورميانه، نمي توان براي عملي شدن مفاد اين قطعنامه و تاثيراتش براي استانهاي ايران اميدوار بود.
ازآنجا که کانون هاي شناسايي شده ريزگردها کشورهايي چون استرالیا ، آسیا ، مغولستان ، چین ، کره ، ژاپن، قرهقوم در ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، ایران، تمامی کشورهای حاشیه خلیج فارس به جز عمان، یعنی عربستان صعودی، عراق، سوریه، جنوب ترکیه و تمام شمال و مرکز آفریقا، بخشهای از اسپانیا و ایتالیا در اروپا، آمریکای شمالی در محدوده ایالت متحده آمریکا و بخشی از آمریکاي مرکزی هستند و رفع اين معضل در گرو همکاري همه جانبه اين کشورهاست، ايا در شرايط فعلي و با توجه به عملکرد شناخته شده اين کشورها و موضع گيري سياسي شان در مقابل ايران مي توان تصويب اين قطعنامه را به فال نيک گرفت؟!
همچنين از آنجا که سران اين کشورها به ويژه ابرقدرت ها در مقابل ايران هموراه هر مسئله اي را سياسي ديده اند ايا براي تحقق مفاد قطعنامه ضمانت اجرايي وجود دارد؟!
ناگفته نماند در اين قطعنامه ضمن تاکید بر نقش نظام توسعه سازمان ملل متحد در پیشبرد همکاریهای بینالمللی برای مقابله با ریزگردها، از کلیه آژانسهای ذیربط سازمان ملل متحد دعوت شده تا در برنامههای عملیاتی و اقدامات آتی خود به مساله ارتقای افزایش توانمندی کشورها بهویژه از طریق همکاریهای فنی، سیستمهای هشداردهنده سریع و تبادل تجربه و اطلاعات بپردازد و با اقدامات خود عوامل اصلی ریزگردها را رفع و کنترل کند.
سازمان محيط زيست مبرا نمي شود!
طبيعي است رفع معضل داخلي با همکاري سازمان هاي بين المللي اگر تحقق هم يابد در راز مدت خواهد بود. ضمن اينکه بايددر نظر داشت اميدوار بودن به اقدامات جهاني به معناي دست روي دست گذاشتن و منتظر ماندن نيست. ان هم در شرايطي که ريزگردها با سرعت و شدت روز افزودن در اسمان استانهاي مختلف جولان مي دهند وبه حوزه هاي اجتماعي، اقتصادي، بهداشتي و زيست محيطي خسارات فرواني وارد مي کند.
اگرچه مسئولان متولي تصويب اين قطعنامه را سند افتخاري براي خود مي دانند و در واکنش به ابراز نگراني ساکنان استان سيستان و بلوچستان، ايلام، خوزستان، بوشهر و هرمزگان و ده ها استان درگير ديگر، باد به غبغب مي اندازند و اين قطعنامه را به عنوان نتيجه تلاش هاي مداوم خود براي رفع الودگي ها مي دانند اما بايد به خاطر داشته باشند که قرار نيست وقتي پديده ريزگردها نفس زن و مرد و پيرو جوان دراستانهاي الوده را گرفت ، انها دست به دامان سازمان ملل شوند و از اجرايي نشدن مفاد قطعنامه گله کنند!