صرفنظر از رقابتهاي جامجهاني و مسابقات قهرماني جهان كشتي، درطول سال رقابتهاي مهم بينالمللي ديگري نيز در سطح جهان برگزار ميشود كه بزرگان اين رشته با شركت در آنها آمادگي خود را در برابر حريفان ميسنجند. در اين ميان كشورهاي اروپايي گوي سبقت از ديگران را ربودهاند. امريكا به عنوان يكي از قدرتهاي مطرح كشتي جهان تقريباً هيچ رقابت مهم بينالمللي را در خاك خود برگزار نميكند، ايران با سابقهاي بس طولاني و پرافتخار در كشتي دنيا تنها رقابتهاي جام جهان پهلوان تختي را برگزار ميكند كه البته اين رقابتها به دلايل گوناگون اعم از ورزشي و غيرورزشي سالهاست كه از تب و تاب افتاده و عدمحضور بزرگان كشتي دنيا در اين رويداد به شدت به اعتبار آن ضربه زده است.
با اين حال چهار كشور روسيه، تركيه، اوكراين و لهستان با برگزاري چهار تورنمنت تأثيرگذار جهاني عملاً سكان هدايت اينگونه مسابقات را در دست گرفتهاند. روسها سالهاست كه جام ياريگين را به ياد قهرمان افسانهاي خود به بهترين شكل ممكن برپا ميكنند. حضور قهرمانان كشتي دنيا در اين جام چنان ارزش و اعتباري به آن داده كه اگر عنوان شود دست كمي از رقابتهاي جهاني ندارد، بيراه نيست. جالب اينكه ياريگين به فاصله كمي از جام تختي برگزار ميشود اما تفاوت فاحش نوع برگزاري، تيمها و نفرات شركتكننده و ميزان جوايز بين دو جام به هيچ عنوان قابل چشمپوشي نيست.
از روسها كه بگذريم، اوكراينيها نيز طي سالهاي گذشته جام بينالمللي خاركف را برپا ميكنند. اين جام به رغم اينكه از قدمت بسيار پايينتري نسبت به جامهاي ديگر برخوردار است اما تاكنون و در ادوار برگزار شده مورد استقبال بسيار زيادي قرار گرفته، به عنوان مثال ميتوان از حضور پرقدرت روسها در اين جام ياد كرد، همان روسيهاي كه با تيمهاي دوم يا سوم و نفرات ردههاي پايين خود در جام تختي حاضر ميشوند.
اما نميتوان از رقابتهاي معتبر بينالمللي كشتي حرف زد و نوشت و از جام ياشار دوغوي تركيه چيزي نگفت، جامي كه تركها بسيار زياد به آن مينازند و براي برگزاري آن سنگتمام ميگذارند. آنها با در نظر گرفتن جوايز نقدي زياد سعي ميكنند برترين كشتيگيران قاره اروپا را به شركت در اين مسابقات ترغيب كنند. البته تركها در راه كسب اعتبار و عنوان و پيروزي در اين جام از هيچ تلاشي حتي ناداوري دريغ نميكنند و شايد يكي از علل اصلي اروپايي شدن صرف اين جام طي سالهاي گذشته همين نكته باشد.
در نهايت بايد به جام زيلكوفسكي لهستان اشاره داشت، جامي كه باز هم در قبل اروپا برپا ميشود و ميداني است براي رويارويي بزرگان كشتي دنيا، جايي كه به اعتراف بسياري از كارشناسان كشتي كشورمان محك بسيار جدي و خوبي است براي كشتيگيراني كه سوداي قهرماني جهان و المپيك را در سر ميپرورانند و اين خود نشاندهنده اعتبار و ارزشي است كه اين جام در سطح كشتي جهان از آن برخوردار است.
چنانكه مشاهده ميشود كشورهاي صاحبنام در كشتي با برنامهريزي دقيق و اصولي براي رقابتهاي بينالمللي خود عملاً شرايط حضور قهرمانان ديگر كشورها را فراهم ميكنند و بدينوسيله در جريان آخرين پيشرفتهاي آنها قرار ميگيرند و اين مهم در حالي اتفاق ميافتد كه فدراسيون كشتي ايران بنا به علل گوناگون نتوانسته آنطور كه بايد و شايد از عهده جاانداختن جام تختي به عنوان يك تورنمنت دسته اول و برتر بينالمللي در بين كشورهاي صاحبنام كشتي برآيد، آن هم در شرايطي كه كشتي ايران بدون هيچ تعارفي بسيار بالاتر و برتر از كشتي كشورهايي چون لهستان، اوكراين و حتي تركيه است.