از آنجا كه قوانين بينالمللي سختگيرانه است، جا دادن يك تورنمنت در تقويم فدراسيونهاي جهاني تمامي رشتهها موفقيت بزرگي محسوب ميشود. به همين دليل كشورهايي كه ميزبان اين تورنمنتها هستند از فرصتي كه نصيبشان شده به بهترين شكل ممكن براي نشان دادن قدرت ورزشي، امكانات سختافزاري و حتي معرفي كشور خود استفاده ميكنند. با اين حال در ورزش ايران كسي از فرصت برگزاري «جام تختي» استفاده نميكند!
جهان پهلوان تختي نامي پرآوازه در كشتي جهان است. با گذشت چند دهه از درگذشت او هنوز هم رقبايش از تختي به نيكي ياد ميكنند و خاطرات جالبي را به زبان ميآورند. افتخارآفرينيها و موفقيتهاي بزرگ تختي از او اسطورهاي براي ورزش ايران ساخته است. از همين رو همهساله جامي به نام او و براي بزرگداشت پهلوانيهايش در كشور برگزار ميشود كه امسال نيز سيوهفتمين دورهاش در شهر مشهد برگزار شد. به رغم اينكه نزديك به چهار دهه از برگزاري جام تختي ميگذرد اما در بيشتر دورهها ميزباني ضعيفي را از فدراسيون كشتي شاهد بوديم تا جايي كه اعتبار كشتي ايران به شدت زير سؤال رفته است. علاوه بر اين هرچه جلوتر ميرويم با كم شدن تعداد تيمهاي مطرح اين رشته در اين مسابقات سطح فني جام به شدت پايين آمده است. زنگ خطر براي جام تختي سالهاست كه به صدا درآمده اما متأسفانه توجهي به اين مسئله بسيار مهم نميشود. حال آنكه علاوه بر كشتي، پاي آبروي كشورمان نيز در ميان است. آخرين دوره جام همين چند روز پيش به ميزباني شهر مقدس مشهد برگزار شد آن هم در شرايطي كه تا يك هفته قبل از مسابقات معلوم نبود مسئولان مشهد ميزباني را برعهده ميگيرند يا نه. از همين رو در دو روزي كه رقابتها برگزار ميشد آشفتگيهاي زيادي به چشم خورد و اوج ناهماهنگيها و بيبرنامگيها نيز در مراسم اختتاميه عيان شد. اين واقعيت تلخ در عكسها و تصاوير مراسم به وضوح ديده ميشد و به هيچ وجه قابل كتمان نيست. در حالي كه با گذشت 37 دوره از اين تورنمنت برگزاري آن نبايد براي مسئولان فدراسيون تا اين اندازه دشوار باشد. اوضاع زماني وخيمتر ميشود كه متوجه باشيم تيمهاي مطرح دنيا و آنها كه هميشه در رقابتهاي مختلف رقيبمان هستند از حضور در جام تختي امتناع ميكنند. غيبت تيمي چون روسيه موضوعي نيست كه بتوان از كنارش راحت رد شد و ضعف روابط بينالملل فدراسيون كشتي را انكار كرد. وقتي روسها براي تورنمنتي كه در تقويم اتحاديه جهاني كشتي ثبت شده به ايران نميآيند، برخي تيمهاي ديگر نيز به بهانههاي واهي و همراه آنها جام تختي را بياعتبار قلمداد ميكنند و آنها نيز يا قيد حضور در ايران را ميزنند يا كشتيگيران اصلي خود را اعزام نميكنند. البته در اين خصوص نبايد كمكاري و اهمال امور بينالملل فدراسيون كشتي طي تمام اين سالها را نيز از ياد ببريم. البته نكات منفي اين دوره از جامي كه به نام پهلوان ورزش كشور لقب گرفته، به همين جا ختم نميشود. امسال مسئولان فدراسيون تصميم گرفتند علاوه بر دو رشته آزاد و فرنگي، رقابتهاي كشتي پهلواني را نيز در جام تختي بگنجانند. از همان ابتدا نيز معلوم بود برگزاري مسابقات سه رشته در دو روز چه نتيجهاي دارد و چگونه اعتبار ورزش و كشتي ايران را زير سؤال ميبرد. ساير كشورها براي بالا كشيدن خود در كشتي جهان بهترين تصميمات را اتخاذ ميكنند و در جهت عملي كردن آنها قدم برميدارند در حالي كه فدراسيون كشتي ايران در حقيقت در مسير نابودي جام تختي حركت كرد. برگزاري مسابقات به صورت تيم به تيم تير خلاصي بود بر پيكر جامي كه قرار است اعتباري براي كشتي ايران باشد. به راستي چرا با گذشت اين همه سال هنوز بايد حسرت برگزاري تورنمنتي بينالمللي با رعايت تمامي فاكتورهاي بينالمللي به دلمان بماند؟ مگر نه اينكه كشتي، ورزش اول كشورمان است و خودمان را مهد كشتي جهان ميدانيم؛ پس چگونه است كه بعد از گذشت 37 دوره تجربه لازم را براي برگزاري جام تختي كسب نكردهايم و ميزبانيمان در حد كشورهاي دستهچندم كشتي دنيا هم نيست؟! نگاهي به كشورهاي همسايه بيندازيد، همانها كه روزي در هيچ ورزشي حرفي براي گفتن نداشتند حالا چنان در كشتي تاخت و تاز ميكنند و ميزبان رقابتهاي مهم ميشوند كه مقايسهشان با ميزبانيهاي ما در ايران افسوس ورزش دوستان را به همراه دارد. بايد هرچه سريعتر چارهاي جدي براي برگزاري جام تختي بينديشيم تا هم شأن كشورمان پايين نيايد و هم اتحاديه جهاني و مخالفان كشتي ايران فكر حذف اين تورنمنت از تقويم جهاني به ذهنشان خطور نكند.