نويسنده: مينا محمد دوست*
در هزاره سوم در عصري زندگي ميكنيم معروف به عصر تكنولوژي و ارتباطات. يكي از مفاهيمي كه تداعيگر اين نام است، تسلط انسان بر بسياري از پديده هاست. چيرگي انسان بر عوامل مختلف و استفاده كردن از آنها به منظور برطرف كردن خواستههاي خود كه البته در اين زمينه پيشرفت بشر نيز بسيار چشمگير بوده است. يكي از اين پيشرفتها اختراع وسيلههاي ارتباط جمعي است. دوره ما محل تاخت و تاز وسايل ارتباط جمعي است. انسان امروزي براي دريافت اطلاعات و آگاهي درباره اخبار گوناگون از هر جاي كره زمين هيچ محدوديتي ندارد و از شاخصههاي مهم رسانههاي مدرن اين است كه به راحتي در اختيار همگان قرار دارد. سهولت دسترسي از جمله فوايد اين مسئله است كه دقيقاً همتراز آن مضراتي است كه در اين حيطه دامنگير ما و به خصوص نسل نوجوان ما ميشود، از جمله وجود و معرفي سبكها و هنجارهاي مختلف اجتماعي در اين شبكهها كه در اين بين ميتواند براي نوجوان و حتي بزرگسالان اگر فرهنگ و هنجارهاي خودمان برايمان نهادينه نشده باشد ايجاد تضاد و پيامدهاي ناگوار كند. بدون شك اعتياد اينترنتي از جمله شايعترين بيماريهاي عصر ارتباطات است.
نوع تازهاي از اعتياداعتياد رواني، نزول ارزشها و به تبع آن زير سؤال رفتن بايدها و نبايدهاي دروني شده ما از تبعات مصرف ناآگاهانه و افراطي فضاي مجازي است. اگر ما بايدها و نبايدهاي اخلاقي را از فرد بگيريم، به نوعي خيلي از اصول انساني را از او ستاندهايم. اين يعني كاهش تعاملات اجتماعي. ما ميدانيم كه نوجوانان و حتي خود ما گاهي به تنهايي نياز داريم اما بودن در اين شبكهها گاهي شكاف ارتباطي بين اعضاي خانواده ايجاد كرده است. بلوغ زودرس از طريق در اختيار قرار داشتن انواع پيامهاي غير اخلاقي، چه به صورت كلامي و چه به شكل تصويري. با اين حال ما شاهد رشد چشمگير استفاده نادرست از اين وسيله هستيم. امروزه پژوهشگران تعابير مختلفي براي اين عادت به كار ميبرند. مثل اعتياد اينترنتي، اعتياد تكنولوژي، كاربرد مشكل ساز اينترنت... و در كنار آن تحقيقات گستردهاي نيز در حال انجام است، اما بايد در نظر داشت كه صحبت در مورد مضرات اين تكنولوژي به معناي نفي آن نيست. در واقع اين فناوري چيزي نيست كه به ما و زندگي ما تحميل شده باشد بلكه ما به خواست خود از آن استفاده ميكنيم. مسئله حائز اهميت اين است كه تمامي ابداعات و اختراعات در آغاز به دست نوع بشر براي بهرهمندي بهتر از امكانات ايجاد شده و در طول زمان استفاده نادرست است كه مسير اين بهره برداري مناسب را به بيراهه ميكشاند و به مرور متأسفانه گاهي ما خادم و اسير ساخته دست خود ميشويم. گويي تحت كنترل اختراعمان هستيم! اعتياد اينترنتي همانند انواع ديگر اعتياد داراي عوارض سوء است كه از آن جمله ميتوان به اضطراب، كج خلقي، افسردگي و فقدان اعتماد به نفس اشاره كرد. البته دامنه اين اعتياد به همين موارد محدود نميشود بلكه در حيطههاي جسماني، اجتماعي و فرهنگي نيز بسط و گسترش دارد.
تحقيقات به عمل آمده در محدوده جسماني پرده از تأثير مخرب اين نوع اعتياد برداشته است و بسيار قابل تأمل است. به گفته محققان استفاده اعتياد گونه از اينترنت براي نوجوانان تأثيرات سوئي روي ماده خاكستري مغز دارد كه عاملي براي تحليل رفتن اين ماده بوده و محصول آن تأثيراتي نامطلوب روي حافظه و تمركز دارد. در پي آن فرد در تصميمگيري و تعيين هدف دچار اختلال ميشود. همچنين تحليل بافت خاكستري مغز با كاهش توانايي كاربران در جلوگيري از بروز احساسات براي آنها ناهنجاريهاي رفتاري در طول زمان به ارمغان خواهد آورد.
همين طور كمتحركي نوجوانان و جوانان به دليل استفاده زياد از اينترنت يكي از عوامل چاقي نسل ماست. در ضمن با نشستنهاي طولاني مدت و نشستن نادرست، خم بودن زياد گردن و... تأثيرات سوئي بر ناحيه ستون فقرات وارد ميشود. تمامي اين عوامل مواردي است كه ما و به خصوص نسل جوان ما را تهديد ميكند. حال بايد به خود و فرزندانمان بياموزيم كه اين وسيله با استفاده درست، ابزاري است براي رسيدن ما به اهدافمان.
بشر به همين منظور اين تكنولوژي را اختراع كرده است. از آن جايي كه اينترنت در جاي جاي زندگي ما سايه افكنده، لازم است ياد بگيريم چگونه از آن به نفع خود در جهت مطلوب استفاده كنيم. اين امر به لحاظ اهميت در زندگي كنوني جايگاه بالايي دارد. اينترنت و تمامي وسايلي كه ما را به آن مرتبط ميكند دقيقاً به دو شكل عمل ميكند. هم در جهت سير صعودي و هم در جهت سير نزولي ما و اين منوط به نحوه استفاده ما دارد كه هم ميتواند در جهت ارتقاي شخصيتي باشد و هم در جهت افول هويتي ما.
ابتدا ما محدوده خانواده را در نظر ميگيريم. چه اينكه اولين، ابتداييترين و كوچكترين نوع جامعه است كه با گذشت اعصار اهميت خود را همچنان حفظ كرده و هر تغييري نخست از اين مقطع ميتواند ايجاد شود. در خانواده هم در آغاز امر بهتر است خودمان سعي در استفاده درست و به اندازه از اين فناوري داشته باشيم. زيرا همانگونه كه ميدانيم رفتار گوياتر از گفتار است. بدين ترتيب ما الگوي رفتاري مناسبي براي فرزندانمان خواهيم بود. باز طي تحقيقات به عمل آمده يكي از عوامل گرايش نوجوانان به اينترنت و شبكههاي مجازي عدم حمايتهاي اجتماعي و كمبود تشويقهاي بيروني است كه به واسطه آن نوجوان غرق در دنياي مجازي ميشود.
پس ما به عنوان پدر و مادر وظيفه داريم در كنار فرزندان خلأ عاطفي آنها را پر كنيم. جاهايي كه نياز به تشويق و حمايت دارند اين احساسهاي خوشايند را از آنها دريغ نكنيم و نوجوانانمان را به اين بينش برسانيم كه هر كسي به نوبه خود با تمام نقاط ضعف و قوت انساني بيهمتاست. در دنياي واقعي دستهاي حمايتگر به موقع خود را از فرزندان دريغ نكنيم كه اين عزيزان در دنياي مجازي در پي برطرف كردن اين كمبود نباشند.
يكي ديگر از وظايف ما به عنوان والدين انتقال ارزشهاي خود به فرزندان است. ما زماني ميتوانيم از عهده اين وظيفه برآييم كه ابتدا با آن ارزشها زندگي كرده باشيم. شايان ذكر است از جمله مسائل به وجود آمده در راستاي استفاده اعتيادگونه همانا به وجود آمدن تضاد فرهنگي است. پس لازم است كه ابتدا ارزشهاي خود را بشناسيم و بعد آن را انتقال دهيم. از ديگر راهكارها ميتوان به محدوديت ساعات استفاده در زمانهاي مشخص اشاره كرد. مناسب است فعاليتهاي ورزشي را در ليست كارهاي روزانه قرار دهيم. هنگام بودن در جمع خانواده، حضور واقعي داشته باشيم و بودنمان در محيط خانواده به معناي بودن باشد نه صرفاً داشتن حضور فيزيكي. هنگام صحبت با اعضاي خانواده رابطه چشمي برقرار كنيم. به خود و عزيزانمان يادآور شويم دنياي واقعي ما خارج از صفحههاي بزرگ و كوچكي است كه ما با چند دكمه آنها را هدايت ميكنيم. دنياي واقعي مكاني است كه ما رو در رو با مسائل آن، با خوشيها و ناخوشيهايش دست و پنجه نرم ميكنيم و در اين راستاست كه شخصيت واقعي ما شكل ميگيرد، نه درشبكههاي مجازي.
* مشاور