کد خبر: 834550
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۶
زينب عامري
اخیراً سيدحسن خميني در همايش «جايگاه اخلاق در ساحت تربيت دانش‌آموزي» به تحليل شخصيت امام (ره) پرداخت و بيان داشت كه امروزه گاه تعاريف درستي از امام ارائه نمي‌شود. سخنان ايشان از سه منظر جاي تأمل دارد:
1- سيدحسن خميني گفت:«امامي را مطرح كنيم كه پاسخگوي نياز جامعه باشد...» اما ايشان به اين نكته اشاره نكردند كه اگر نياز برخي گروه‌ها در جامعه فراي عقيده و خط مشي امام بود، چه بايد كرد؟ يا اگر حقيقت وجودي و درست شناخته شده امام به ذائقه فكري و سياسي بعضي افراد خوش نيامد، آيا بايد همان حقيقت عيني را نشان دهيم يا بنا به خواست و نياز جامعه آن را تغيير دهيم؟ اين نوع نگاه به مقوله «انديشه امام» آبستن دو آسيب بزرگ است؛ نخست، پيدايش نوعي «نگاه ابزاري» و نه آرماني به امام و انقلاب است، كساني در جامعه ما وجود دارند كه با سوء‌استفاده از شخصيت‌هاي منسوب به بزرگان انقلاب درصدد پيشبرد منافع فردي و طبقاتي خود هستند، لذا زماني از امام و انقلاب صحبت مي‌كنند كه همسو با نياز و منافعشان باشد و به محض عبور از پل، از انقلاب و امام نيز عبور مي‌كنند. چنانچه تنها درصدد شناساندن امامي باشيم كه مطابق نياز جامعه باشد ممكن است در دام ديگري گرفتار شويم كه همان مولود نامبارك دوم يعني «تحريف تفكر»امام است. بدين معنا كه امام مي‌تواند با توجه به نياز‌هاي موجود، مكرراً بازتعريف‌ شود؟! بازتعريف و تحريف امام بيش از هرچيز به نفع همان دشمنان ديرين انقلاب و امام (ره)است كه چه در زمان حيات و چه پس از درگذشت ايشان به دنبال معرفي نادرست و دستكاري شده ايشان بودند. پس آيا حقيقتاً بايد امام را مطابق نياز جامعه معرفي كرد يا مطابق حقيقت وجودي ايشان؟ آيا اصلاً مي‌توان يك شخصيت بزرگ انقلابي و متعهد را مطابق نيازهاي همه افراد و گروه‌ها در جامعه نشان داد؟!
2- ايشان در جايي ديگر از سخنان خود اشاره مي‌كنند:«مراقب باشيم خداي ناكرده امامي كه معرفي مي‌كنيم كاريكاتوري از امام نباشد...»نفس كاريكاتور «طنز تلخ» است. نشان دادن آرمان‌هاي انقلابي امام و تشكيل حكومتي عادل، صالح، عاري از اشرافي‌گري، فساد و رانت‌خواري و حركت در مسير منافع همه طبقات به ويژه دهك‌هاي محروم و... اگرچه براي عده‌اي تلخ است اما طنز نيست. اين بخش از سخنان سيدحسن خميني با گفته‌هاي پيشين يك تناقض ذاتي بزرگ دارد. اگر امام را به گونه‌اي بشناسانيم كه پاسخگوي نياز آحاد جامعه باشد، تصوير‌هاي گوناگوني از امام خلق مي‌شود كه حقيقتاً بعضي از آنان به شوخي ناشي از سطحي‌نگري شبيه‌تر است تا واقعيت! البته جمله ايشان در ذات خود معنايي صحيح دارد اما با نگاهي به پيش‌زمينه سخنان ايشان مورد ترديد قرار مي‌گيرد. بدون شك براي اجتناب از همين كاريكاتور‌سازي از شخصيت امام بايد «چهره حقيقي» امام را براي جامعه امروز به خوبي ترسيم كرد تا مسير‌هاي پيش رو مطابق آن ساخته و هموار شود، لذا اين جامعه است كه بايد خود را به اصول نزديك كند و نه اينكه اصول مطابق سليقه و ذائقه جامعه تعريف شود. بدون شك شناخت جامعه مخاطب و يافتن بهترين قالب‌ها و استراتژي‌ها براي جذب جوانان به تفكر امام مقوله ديگري است كه بسيار مهم و مستلزم مهندسي فرهنگي در كشور و همچنين موجب دوام و بقاي انقلاب و انديشه امام است و اين مهم با ارائه تصوير‌هاي مطابق با سليقه و نياز جامعه كاملاً متفاوت است!
3- ايشان اضافه مي‌كنند كه: «جريان متحجر به همان اندازه‌اي منفور است كه استكبار منفور است.» بدون ترديد عزلت‌گزيني در هيچ جاي تفكر انقلاب اسلامي جايگاهي ندارد و چنانچه منظور ايشان معناي ذاتي تحجر باشد مورد تأييد هيچ عقل سليمي نيست اما اين كلمه در شرايط سياسي و اجتماعي جامعه ما بار سياسي به خود گرفته است. ايران اسلامي دوراني از گذار را به سمت تقسيم‌بندي «انقلابي»، «ضدانقلابي» و«غيرانقلابي» تجربه مي‌كند.»ضدانقلاب «دشمنان نظام» و «غيرانقلاب» منفعلان و گروه‌هاي ديگري چون «ملي‌گرايان افراطي» هستند كه هيچ‌يك مقبوليت و مشروعيت اجتماعي ندارند. دعواي امروز بر سر طبقه اول يعني همان «انقلابي و انقلابي‌گري» است. بسياري از افراد و گروه‌ها به دنبال چسباندن پسوند انقلابي به خود و بهره‌وري از مزاياي انقلابي بودن هستند! حربه اين افراد اتهام تحجر و تندروي به طبقه فكري مقابل خويش است تا از اين اهرم نوعي نيروي فشار و بازدارندگي ايجاد كنند و براي ذخاير فكري خودشان وجهه و آبرو كسب كنند. اين جريان تا بدان جا پيش مي‌رود كه دست درازكنندگان به بيت‌المال را بنا به «اقتضاي موجود و سياست مفروض» «ذخيره انقلاب» معرفي مي‌كند. در حالي كه رهبري بارها به اين نكته اشاره كرده‌اند كه: از اين الفاظ در ادبيات خود استفاده نكنيد... دسته‌بندي تندرو، ميانه‌رو غلط است...» سؤال اينجاست كه آيا منظور ايشان از تحجر و متحجري كه به اندازه استكبار منفور است، متأثر از اين دسته‌بندي سياسي است يا معناي ذاتي تحجر مدنظر بوده است؟ و باز هم حتي اگر منظور ايشان تفكيك جناحي نبوده باشد و به طور كلي بدان اشاره كرده باشند، باز هم با توجه به بار سياسي اين واژگان، استعمال آن نه تنها صحيح به نظر نمي‌رسد بلكه طبق بيانات معظم‌له كاملاً نادرست است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار