کد خبر: 834326
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
نگاهي جامعه‌شناختي به رمالي و فالگيري
‌پديده‌هايي مانند رمالي، فالگيري يا دعا‌نويسي و مسائلي از اين قبيل پديده‌هايي هستند كه به نوعي كاسبي با درد‌هاي زندگي مردم بوده و...
نويسنده:  مصطفي سيد‌رنجبر*
 
 
‌پديده‌هايي مانند رمالي، فالگيري يا دعا‌نويسي و مسائلي از اين قبيل پديده‌هايي هستند كه به نوعي كاسبي با درد‌هاي زندگي مردم بوده و نه تنها در طبقات پايين وجود دارد بلكه در بين ساكنان مناطقي كه حتي تحصيلات آكادميك داشته و از نظر اجتماعي نيز جزو اقشار مرفه جامعه هستند مشاهده مي‌شود. اما سؤالي كه مي‌توان مطرح كرد اين است كه مناسب‌ترين رويكرد براي تبيين اين مسئله كدام است؟ رويكرد اقتصادي، روانشناختي، سياسي يا اجتماعي - فرهنگي؟
‌   ‌   ‌   

اگر از نظر اقتصادي پديده‌اي مانند رمالي‌ تحليل شود و علت آن را نيز فقر و توسعه نيافتگي يك جامعه بدانيم، پس چرا در جوامع توسعه يافته و در بين اقشار مرفه جامعه نيز كمابيش پديده‌اي مانند فالگيري و رمالي‌ ديده مي‌شود؟ اين سؤالات چالش‌هايي را در زمينه رويكرد اقتصادي نسبت به رمالي‌ و مواردي از اين قبيل شكل مي‌دهد كه رويكرد اقتصادي پاسخ شايسته‌اي را به اين پديده نمي‌دهد.


در رويكرد روانشناختي نيز با موارد مشابهي روبه‌رو مي‌شويم كه پديده رمالي‌ پديده‌اي محدود به پديده رواني نيست. بنابراين رويكرد روانشناختي نيز نمي‌تواند تبيين بهتري از مسئله ارائه كند. رويكرد سياسي نيز در زمينه رمالي‌ با تبيين اينكه در جوامع غير‌دموكراتيك و جهان سوم چون حاكمان سياسي نمي‌خواهند مردم آگاه شوند و مي‌خواهند در غفلت باشند و براي خواسته‌هاي سياسي و تأمين نيازهاي خود، تا مردم به‌جاي مؤاخذه حكومت، به فالگيري و رمالي‌ براي حل مشكلات‌شان مراجعه كنند، جواب نمي‌دهد.


اين تبيين نيز در بررسي رمالي‌ يا فالگيري نارساست چراكه اگر اين تبيين درست بود نبايد در جوامع دموكراتيك و توسعه يافته با پديده‌هايي مانند رمالي‌ مواجه باشيم. در حالي كه در جوامع توسعه يافته و دموكراتيك هم با پديده‌هايي از اين قبيل مواجهيم.


بر اساس رويكرد اجتماعي رمالي‌ و فال‌بيني در جوامعي شكل مي‌گيرد كه اولاً اين جوامع در دستيابي به اهداف فرهنگي خود ناكام مانده‌اند و در نتيجه سرخوردگي فرهنگي - اجتماعي كه در جامعه به علت ناكامي در تأمين خواسته‌ها و نيازهايشان از نظر معيشتي، سياسي و... شكل مي‌گيرد با خرافه‌پرستي و رمالي‌ مواجه مي‌شويم اما اين رويكرد نيز ناكافي به نظر مي‌رسد.
اما رويكردي كه به نظر مي‌رسد در تبيين رمالي‌ و فال‌بيني مفيد باشد رويكردي فرهنگي - پديدار‌شناسانه است چراكه با روزمره شدن شئونات مختلف فرهنگي - اجتماعي و مصرف‌گرايي متظاهرانه پسا‌مدرنيسم با رمالي‌ يا فالگيري به عنوان فرهنگي روزمره سر و كار خواهيم داشت. اگر امروزه اين پديده در ميان طبقات مرفه و جوامع توسعه يافته نيز ديده مي‌شود علت اين است كه اين مسئله كاركردي فرهنگي - اجتماعي دارد.


پديده فرهنگي مانند رمالي‌ و فال‌بيني از ديدي پديدارشناختي و مردم‌شناختي مهم‌ترين نگاه به اين پديده است. اگر در جامعه‌اي همه شئونات زندگي انسان در مسائل مادي و همه چيز در ماشين يا پول خلاصه شود در اين شرايط چيزي كه به حاشيه مي‌رود ابعاد معنوي و ديني در جامعه خواهد بود. به عبارت ديگر  در صورت كم‌توجهي به ابعاد فلسفي و عرفاني دين كه به نظر مي‌رسد مغز و هسته اساسي دين باشد، اين نوع دين ديگر آن جاذبه معنوي را نخواهد داشت تا پاسخگوي نيازهاي معنوي جامعه باشد.


در اين خصوص در جامعه پديداري به نام رمالي‌ و فال‌بيني يا هرگونه اسطوره‌سازي‌هاي ديگري كه
ناشي از فقدان كاركرد معنا‌بخش و عقلاني دين در جامعه است، افزايش مي‌يابد در واقع به جاي ديني كه نهادي معنا‌بخش در جامعه است رمالي‌ و فالگيري جاي آن را پر مي‌كند و آن كاركرد را در جامعه بازي مي‌كند. با اين نوع نگاه مي‌توان رمالي‌ را به عنوان پديده‌اي فرهنگي ديد و به درستي ريشه‌هاي اساسي آن را تحليل كرد.


تلاش پديدار‌شناسي در ارتباط با پديده‌اي مانند رمالي‌ و فالگيري اين است كه به بخش اندروني ذهن افراد وارد مي‌شود و به مقولات و مفاهيمي مانند آگاهي، نگرش، احساس، درك و دريافت و عقيده آنها مي‌پردازد. فرض اصلي نظريه پديدار‌شناختي اين است كه همه افراد، چه كساني كه به رمالي‌ رو مي‌آورند و چه كساني كه رمالي‌ و فال‌بيني را قبول ندارند، در برساخت، تعريف يا تفسير خود از رمالي‌ و فال‌بيني، كاملاً ذهني عمل مي‌كنند، هرچند كه ممكن است ادعاي عيني بودن داشته باشند.


از منظر پديدار‌شناسي، تجربيات ذهني و دروني فردي كه به رمالي‌ و فال‌بيني رو مي‌آورد عين واقعيت رمالي‌ است و پديده واقعي، همان تجربه و آگاهي بي‌فاصله شخصي كه به رمالي‌ رجوع مي‌كند مهم است. از نظر رويكرد پديدار‌شناسي كسي كه به فال‌بيني و رمالي‌ رو مي‌آورد براي بررسي كنش اينچنيني لازم است كه به ديدگاه‌ها و باورداشت‌هاي او بدون هيچ واسطه‌اي توجه شود اينكه ديدگاه او نسبت به رمالي‌ چيست؟


به عبارت ديگر فردي كه به فال‌بيني و رمالي‌ رجوع مي‌كند به وسيله ترفندهايي به توجيه رفتار خود مي‌پردازد از جمله اينكه رمالي‌ براي برون‌رفت از مشكلات يا از فلان اتفاق است يا اينكه از مسئوليت خود در قبال اينكه از شرايط موجود و مشكلات موجود كه باعثش نوع رفتار يا كارهاي اشتباه او شده از آن شانه خالي مي‌كند.


بنابراين يكي از مهم‌ترين راهكارهاي اساسي در مقابله با گرايش مردم ايران به فال‌بيني و رمالي‌ و موارد مشابه آن تبیین كاركرد دين و تشریح ابعاد فلسفي و عقلاني دين در جامعه ايران است تا براي كسب سعادت دنيوي و اخروي به جاي آگاهي ديني و معارف اسلامي به رمالي‌ و فال‌بيني رو نياورند.  نكته ديگر نقش رسانه‌ها و سازمان‌هاي فرهنگ‌ساز در ارتباط با پديده رمالي و فال‌بيني است چراكه هر گونه نگاه كالايي يا مادي نسبت به رمالي‌ و راهكارهايي كه ناشي از اين گونه ديدگاه نسبت به پديده رمالي‌ وجود دارد نه تنها منجر به كاهش آن نشده بلكه در مواردي آن را تشديد مي‌كند. رمالي‌ و فال‌بيني را بايد به عنوان پديده‌اي فرهنگي در جامعه تلقي كنيم و با آن به شكل فرهنگي برخورد كنيم تا بتوانيم از طريق اصلاح نگرش و فرهنگي عامه در مقابل رمالي‌ بايستيم.

*كارشناس ارشد جامعه‌شناسي

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر