هيچکسي موافق جوي که كرش در فوتبال ايران ايجاد کرده نيست. سرمربي تيم ملي مرز اعتدال و صبوري را از ياد برده و تنها واژهاي که ميتوان براي اين اتفاقات استفاده کرد، کلمه «تشنج» است. كرش با بيانيه اهانتآميزش جو فوتبال ايران را متشنج و به جامعه ورزش ايران بياحترامي ميكند. موضوعي كه باعث تعجب همه فوتباليها شده است. البته برانکو ايوانکوويچ هم در نخستين صحبتهايش درباره اردوي آمادهسازي تيم ملي، کمي تند رفت و بهانه به دست کرش داد. سرمربي تيم ملي هم حالا دستبردار نيست و پشتسر هم بيانيه ميدهد که اين موضوع باعث شده در رسانههاي خارجي هم در مورد فوتبال ايران جو منفي درست شود. پا درمياني فوتباليها آشتيکنان مصلحتانديشي، مديريت 50 سال پيش است و در مديريت امروز جايي ندارد.
كرش با فدراسيون فوتبال قرارداد دارد و بايد تابع آن باشد، اما فکر ميکنم فدراسيون فوتبال در اين ميان مقصر اصلي همه اين اتفاقات است، چون نتوانست سرمربي تيم ملي را کنترل کند. بار اولي که کرش در اردوي دبي استعفا کرد، فدراسيون فوتبال بايد قاطعانه مقابل او ميايستاد. كرش ميخواهد اخراجش کنند تا تمام پولش را از فدراسيون فوتبال بگيرد. با پولي که ما به کرش پرداخت ميکنيم، ميتوانيم يک مربي همسطح با او استخدام کنيم، اما اين آقا استعفا نميدهد چون دوست دارد فدراسيون فوتبال اخراجش کند تا بتواند به تمام حقو حقوقش برسد. شايد او پيشنهاد بهتري دارد و با تيمهاي ديگري به توافق رسيده که ديگر نميخواهد در ايران بماند. البته نميتوان اين مسئله را ناديده گرفت كه جدايي کرش هم از لحاظ اقتصادي و هم از لحاظ فني به ضرر هر دو طرف است و حضور او در ايران، به نفع فوتبال ماست. تيم ملي ما در حال حاضر از شانس بالايي براي صعود به جام جهاني برخوردار است که اين شانس با حضور كرش به بيش از 95 درصد ميرسد، اما او بايد رفتارش را درست کند، چون با اين کارهايش به جامعه ورزشي ما بياحترامي ميکند.