کد خبر: 834136
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
ماجراي فروریختن ساختمان پلاسكو در نوع خود حادثه‌اي تلخ بود چنانكه خواه‌ناخواه نظر هر بيننده‌اي را به خود جلب كرد و هر كس در هر جايگاهي بود متأثر از فاجعه قرار گرفت...
معصومه طاهري
ماجراي فروریختن ساختمان پلاسكو در نوع خود حادثه‌اي تلخ بود چنانكه خواه‌ناخواه نظر هر بيننده‌اي را به خود جلب كرد و هر كس در هر جايگاهي بود متأثر از فاجعه قرار گرفت؛ مجتمع پلاسكو يكي از بلندترين و شناخته‌شده‌ترين برج‌هاي قديمي در پايتخت بود كه ناگهان جلوي چشم همه به صورت عمودي فرو ريخت و جان تعدادي از آتش‌نشان‌هاي فداكار را گرفت. اما اين واقعه تلخ با همه مصيبت‌هايي كه به همراه داشت از نظر فرهنگي هم چالش‌انگيز بوده است به صورتي‌كه حضور و تجمع جمعي از شهروندان درحال سلفي گرفتن با گوشي‌هاي همراه را ايجاد كرده بود؛ تجمعي كه مانع از امدادرساني و حضور به موقع اكيپ‌هاي آتش‌نشاني هم شده بود و اين موضوع به يك دغدغه در فضاي مجازي مبدل گرديد؛ دغدغه‌اي كه سلفي‌بگيران را مورد تقبيح و انتقاد تند قرار دادند و اين حركت ضدفرهنگي را شماتت كردند. اما در اينجا چند نكته لازم به ذكر است كه بايد از منظر روانشناسي رسانه و جامعه‌شناسي به آن نگريست؛ اول اينكه سلفي گرفتن يك پديده عارضي نوظهوري است كه نه تنها در كشور ما، بلكه در تمام دنيا به صورت همه‌گير و اپيدمي درآمده است؛ موضوعي كه بسياري از دولت‌ها در كشورهاي مختلف با آن دست به گريبان هستند. اتفاق پلاسكو يك اتفاق خاصي بود كه جمعيت زيادي را تا پاسي از شب با وجود هشدارها و تذكرات متعدد مسئولان و رسانه‌ها جمع كرده بود. همين باعث شده بود تا واكنش‌هاي مختلفي صورت بگيرد و عده‌اي براي اينكه حضور خود را در مكان حادثه به اثبات برسانند، از شيوه سلفي گرفتن استفاده كردند به طوري كه در مقابله با اين رفتار در فضاي مجازي موجي شكل گرفت. برخي تصاوير سلفي‌بگيران را به شكلي نيمه‌مات در كانال‌هاي تلگرامي، اينستاگرامي و... منتشر كردند و هشتگ من گوسفند نيستم را نشر دادند.
بازيگران، ورزشكاران و چهره‌هاي مختلف نيز به اين كمپين مجازي مخالف با سلفي بگيران پيوستند، اين درحالي است كه عارضه سلفي گرفتن بين همين اهالي به شدت شيوع دارد و خود الگوي ديگران در جامعه هستند لذا بايد قضيه را از منظر ديگري واكاوي نمود؛ اول اينكه اگر بخواهيم منصفانه سلفي گرفتن و فرهنگ غلط آن را نقد كنيم بايد با شيوه درست عمل كرد. ‌وقتي تب سلفي گرفتن داغ است و عده‌اي نمي‌دانند كجا و چه شرايطي مناسب آن نيست، ناخودآگاه متأثر از جو و شرايط موجود قرار مي‌گيرند از اين نظر كه مي‌خواهند حضور خود را در چنين حادثه‌اي ثبت كنند و بلافاصله در فضاي مجازي انتشار بدهند. برخي منتقدان اين حركت را با دوران جنگ مقايسه كردند و اينكه آن دوران مردم روحيه كمك و گذشت بيشتري داشتند و به‌جاي تلفن در دست گرفتن به ياري مي‌شتافتند، در حالي كه اين نگاه تعميمي درست نيست؛ چراكه نمي‌توان با يك حادثه و رفتاري از سر ناآگاهي كل جامعه را زير سؤال برد. ديگر آنكه برخي بيشتر به نيت كمك و اطلاع‌رساني در فضاي مجازي اين كارها را مي‌كنند نه از سر بي‌تفاوتي و در كنار اين موارد نبايد از تب شهروند خبرنگار براي رسانه‌هاي مختلف داخلي و خارجي يا تب لايك خوردن و بازديد بيشتر در صفحات مجازي غافل شد. وقتي دانشجويان پزشكي كه در رديف گروه نخبگان جامعه هستند و در اتاق عمل يا تشريح سلفي مي‌گيرند چه انتظاري از مردم عادي مي‌رود كه در حادثه‌اي تلخ مشغول سلفي گرفتن هستند؟!
لذا فارغ از همه اظهارنظرهاي موافق و مخالف با سلفي گرفتن هنگام حادثه، از منظر روانشناسي رسانه اين معضل فرهنگي به عدم‌اطلاع هنجاري برمي‌گردد كه آن هم بيشتر از سوي سيستم‌هاي اطلاع‌رساني جامعه، يعني رسانه‌ها مربوط است كه نتوانسته‌اند در زمان‌هاي عادي به خوبي آگاهي‌سازي كنند تا در چنين موارد بحراني‌اي شاهد حركت ضد‌ فرهنگ سلفي گرفتن نباشيم. آنچه مسلم است اكثر افراد تحت تأثير شرايط و جو قرار مي‌گيرند.
گاهي هنجارهايي براي تنظيم روابط وجود دارد اما مردم و اعضاي يك جامعه از آن اطلاعي ندارند البته علت اين عدم‌اطلاع، متفاوت است كه در رأس آن ممكن است در جامعه سيستم اطلاع‌دهنده درست عمل نكرده باشد يا براي افراد موانع دريافت اطلاعات باشد مثلاً آموزش يا قدرت تفكر ناكافي كه كفاف درك آن هنجارها را بدهد يا عادات و آموزش در هنجارهاي قبلي به گونه‌اي كه مانع تشخيص يا درك هنجارهاي جديد شود. بنابراين با ظهور رسانه‌هاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي دركنار رسانه‌هاي حقيقي، رسالت اهالي رسانه سنگين‌تر مي‌شود و بايد در اين راستا فرهنگ‌سازي و آگاه‌سازي درست و مناسبي صورت بگيرد و اگر معضلي در جامعه پيش آمد با كمك رسانه‌ها و نخبگان آن را برطرف كرد، نه اينكه تنها با تحقير و برچسب‌هاي غلط نهي از منكر كرد، مسلماً اينگونه رفتارها تأثيرات مقطعي خواهد گذاشت و با توجه به تب داغ لايك‌خوري و ديده شدن در فضاي مجازي كه بيشتر چهره‌هاي شناخته شده خود مبتلاي آن هستند، نمي‌توان تنها با فحاشي و تندگويي مانع چنين حركت ضدفرهنگي در جامعه شد كه خود متأثر از گروه‌هاي مرجع و الگوهاي رفتاري هستند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۳
0
0
از این زاویه هم موضوع قابل قبول است
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار