به گزارش «جوان»، ايران دومين كشور دارنده ذخاير گاز جهان است و براي صادرات گاز يا بايد از خط لوله استفاده كند يا با تبديل گاز به الانجي، آن را صادر كند. در دولت گذشته سه پروژه مايعسازي گاز در دستور كار قرار گرفت كه فقط يكي از آنها به اجرا رسيد و در پيشرفت 60 درصد متوقف شد. دولت فعلي هم بيشتر با بازيگرداني خطوط لوله تأكيد دارد و علاقهاي به صادرات الانجي ندارد زيرا هم سرمايهگذاري سنگيني را ميطلبد و هم بازار الانجي اشباع است به ويژه بازار آسيا كه مورد تأكيد ايران است.
وضعيت بازار چگونه است؟
با توجه به رشد تقاضا، بايد چشمانداز عرضه و قيمت گاز طبيعي مورد بررسي قرار گيرد چراكه قيمت پرداختي شهروندان آسيايي براي گاز طبيعي، چهار تا پنج برابر بهاي آن در قاره امريكا است و آينده اين شكاف قيمتي چندان مشخص نيست.
به دنبال تراژدي زلزله و سونامي فوكوشيماي ژاپن در مارس 2011 ميلادي كه به از مدار خارج شدن قريب به اتفاق نيروگاههاي هستهاي اين كشور انجاميد، ما شاهد مسابقهاي اعلام نشده در بازار گاز طبيعي بوديم كه عدهاي از آن با عنوان حباب اكتشاف، توليد، مايعسازي و صادرات گاز طبيعي نام ميبرند. تا پيش از اين فاجعه، حدود 30 درصد برق مصرفي كشور ژاپن از نيروگاههاي هستهاي تأمين ميگرديد كه عرضهكنندگان گاز طبيعي، نفت خام و زغال سنگ تلاش زيادي كردند تا از اين فرصت، بيشترين استفاده را ببرند.
مشاوران مؤسسه داگلاس وستوود معتقدند در فاصله سالهاي 2013 تا 2018 ميلادي، بيش از 228 ميليارد دلار در صنعت الانجي سرمايهگذاري خواهد شد كه اين رقم، دو برابر نرخ مشابه در پنج سال گذشته بوده است.
هماكنون قطريها با دارا بودن ظرفيت خيرهكننده توليد سالانه 77 ميليون تن الانجي، رهبر اين بازار 279 ميليون تني محسوب ميشوند. كشورهاي اندونزي و مالزي نيز به ترتيب با داشتن 1/34 (34 م 1) و 25 ميليون تن در ردههاي دوم و سوم قرار گرفتهاند. در سراسر دنياي امروز، واحدهاي مختلف توليد الانجي با ظرفيت 84 ميليون تن در دست ساخت هستند. از سوي ديگر، ساخت واحدهايي با مجموع ظرفيت 442 ميليون تن در مراحل مختلف برنامهريزي و تهيه پيشنهادات تجاري هستند. هرچند به دلايلي نظير ركود اقتصادي حاكم بر اقتصاد جهاني، بيثباتي سياسي، اختلاف نظر بر سر چگونگي مشاركت سهامداران و مخالفتهاي سياسي و زيست محيطي از سوي گروههاي اجتماعي، امكان راهاندازي همه اين طرحها وجود ندارد. لذا عدم امكان پيشبيني دقيق عرضه بر قيمتهاي آينده و تقاضاي بازار، تاثير خواهد گذاشت.
ژاپنيها به عنوان بزرگترين مصرف كننده بازار الانجي دنيا هماينك به ازاي هر يك ميليون بيتييو، 15 تا 20 دلار ميپردازند كه اين عدد دو برابر بهاي پرداختي پيش از فاجعه فوكوشيما ميباشد. چنين وضعيتي، توليدكنندگان و فروشندگان بازار الانجي را به سوي تلاش جهت انعقاد قراردادهاي درازمدت جديد سوق داده است.
اما وقوع چنين شرايطي، ژاپنيها و ساير خريداران آسيايي را به دليل قيمت 2 تا 4 دلاري تعيين شده براي هر يك ميليون بيتييو در پايانه هنري ايالات متحده در چند سال اخير، با ترديد روبهرو كرده است. لذا شكلگيري گفتوگوها و چانهزنيهاي دنبالهدار ميان طرفهاي تجاري بازار، چندان دور از انتظار نخواهد بود.
كمي آن سوتر، با توسعه بازار منابع غيرمتعارف نفت و گاز در شمال امريكا و پايان يافتن واردات نفت و گاز توسط اين كشور، توليدكنندگان سنتي بازار نفت نظير خاورميانه، روسيه، آفريقا و استراليا را به چالش كشيده است. با گسترش فناوري پيشروي شكست هيدروليك، ذخاير گستردهاي از نفت و گاز، قابل استخراج خواهد بود كه تا پيش از اين، قريب به اتفاق آنها غير قابل استحصال محسوب ميشدند. در گزارش شركت بريتيش پتروليوم پيشبيني شده كه در فاصله سالهاي 2010 تا 2030 ميلادي، مقدار نفت و گاز غيرمتعارف استخراج شده با رهبري ايالات متحده، سه برابر خواهد شد. هرچند از هماينك ترديدهاي قابل توجهي در مورد آينده اين روشها و پايداري آن از سوي مؤسسات بينالمللي و شركتهاي خصوصي مطرح شده است. اعلام فروش 24 ميليارد دلار از سهام شركت رويال داچ شل در طرحهاي توليد ذخاير غيرمتعارف در ايالات متحده، نشانگر بخشي از ترديدهاي حاكم بر اين بازار نوظهور ميباشد. در اين شرايط، امنيت درازمدت عرضه الانجي به مشتريان اصلي بازار آسيا شامل كشورهاي ژاپن، چين، كره جنوبي و دولتهاي جنوب شرق آسيا با نگرانيهايي جدي روبهرو ميباشد.
همچنين دو كشور اندونزي و مالزي به دليل رشد مصرف داخلي و كاهش سطح توليد ميادين گازي با عمر بالاي خود، به زودي جايگاههاي دوم و سوم خود در بازار الانجي را از دست خواهند داد و به واردكنندگان گاز طبيعي در پايان دهه كنوني تبديل ميشوند. اما استرالياييها در سايه سرمايهگذاري 200 ميليارد دلاري خود در طرحهاي الانجي و با رشد قيمت اين محصول در دو سال گذشته، با دلگرمي بيشتري به تكميل طرحهاي نيمهكاره خود پرداختهاند، هرچند همچنان موانعي نظير كمبود نيروي كار و مقررات سختگيرانه زيست محيطي در اين كشور وجود دارند.
استراليا و چين
اما رهبران دو كشور استراليا و چين كه داراي منابع عظيم گاز طبيعي و ذخاير شيل در قاره آسيا هستند، با ترديدهايي در مورد آينده اين بازار روبهرو شدهاند. به علاوه چشمانداز رؤيايي صنعت الانجي استراليا به عنوان بهشت اين صنعت، به دلايلي نظير هزينههاي بالاي نيروي كار، مقررات سختگيرانه مالي و زيست محيطي و بازار غير انعطافپذير نيروي انساني در اين كشور، ديگر طرفداران زيادي ندارد و تحقق آرزوي كسب جايگاه كنوني قطر به عنوان رهبر بازار در پايان دهه كنوني، چندان عملي به نظر نميرسد.
سه شركت غول پيكر شورون، اكسون موبيل و رويال داچ شل كه طرح 52 ميليارد دلاري توسعه ميدان فراساحلي گورگون را با 50 تريليون فوت مكعب ذخيره گاز درجا، در دست اجرا دارند، سرعت عمليات خود را به دليل رشد مداوم پيش بيني هزينه نهايي اجراي اين پروژه، كاستهاند.
در آوريل سال گذشته، كنسرسيوم توسعهدهنده پروژه 45 ميليارد دلاري واحد ساحلي الانجي بروس به رهبري شركت استراليايي ودسايد پتروليوم، از ادامه اجراي اين پروژه به دليل هزينههاي زياد آن، انصراف داد. هرچند مديران اين شركت همچنان به دنبال امكان سنجي ساخت يك پايانه شناور فراساحلي هستند.
به علاوه طرحهاي الانجي شركتهاي شل، پتروچاينا، اكسون موبيل، بياچ بيو جيدياف نيز كم و بيش با تأخيرهاي قابل توجه زماني روبهرو ميباشند. پروژه 34 ميليارد دلاري ايچتيس ژاپن نيز با 18 ماه تأخير مواجه است.
مؤسسه وود مكنزي كه در زمينه ارائه مشاوره در بخش انرژي فعاليت ميكند، اعلام كرده ايجاد طرحهاي الانجي در خاك امريكا در مقايسه با ساير نقاط دنيا، از هزينه كمتر و تنوع سبد منابع گاز برخوردار است.
بر اساس پيشبيني مؤسسه وود مكنزي، در سال 2025 ميلادي، ايالات متحده قادر به عرضه سالانه 136 ميليون تن گاز طبيعي مايع شده و كانادا نيز 35 ميليون تن الانجي توليد خواهد كرد.
با افزايش رقابت عرضهكنندگان شرق آفريقا (40 ميليون تن)، روسيه (28 ميليون تن) و ساير كشورها (75 ميليون تن) به همراه افزايش 62 ميليون تني ظرفيت توليد الانجي استراليا به ويژه با استفاده از شناورهاي توليد الانجي، ما شاهد شكلگيري يك بازار رقابتي خواهيم بود. بر اساس پيشبينيها، حدود 25 درصد بازار الانجي در سال 2018 ميلادي در اختيار استرالياييها خواهد بود. اين رقم در سال 2000 ميلادي، تنها 7 درصد بوده است. البته اين شرايط به نفع خريداراني نظير چين و ژاپن خواهد بود كه در گذشته فاقد گزينههاي جايگزين عرضه بوده و همواره به دنبال عرضهكنندگان جديد در بازار بودهاند.
نگاهي به بازارها نشان ميدهد كه هم بازارها اشباع است و هم شركتهاي بزرگ نفتي سرمايهگذاريهاي چند ده ميلياردي خود را متوقف كرده تا شايد كمي اوضاع بهتر باشد. روز، روز حضور در صنعت الانجي نيست.