به گزارش خبرنگار ما، شانزدهم خردادماه سال 94 مردي مأموران پليس را از ماجراي زورگيري از رهگذري با خبر كرد و آنها در محل حاضر شدند. شاكي گفت: از محل كار به خانه برميگشتم كه پسر جواني سد راهم شد. او با انبردست تهديد كرد و من از ترس اينكه آسيبي نرساند، هرچه پول داشتم به همراه گوشيام در اختيارش قرار دادم. بعد از طرح اين شكايت و مشخصاتي كه شاكي در اختيار مأموران قرار داده بود، آنها توانستند چند ماه بعد متهم را شناسايي و دستگير كنند. او در جواب بازجوييها به جرمش اعتراف كرد و توضيح داد: با يكي از دوستانم در مورد سرقت گوشي همراه رهگذران صحبت كرده بودم. او به خاطر مشكلات مالياي كه داشت قبول كرد همراهم باشد. يك شب با موتور در يكي از كوچههاي فرعي خيابان 17 شهريور در حال پرسهزني بوديم كه ناگهان مردي كه در كوچه خلوت با تلفن همراهش در حال صحبت كردن بود، توجه ما را جلب كرد. خلوتي كوچه موقعيت مناسبي بود تا نقشه را اجرا كنيم. دوستم سوار موتور بود و من در حالي كه چاقو همراهم بود، پياده شدم. وقتي جلوتر رفتم از چاقو استفاده نكردم، اما با انبردست تهديد كردم. آن مرد وقتي انبردست را ديد، ترسيد و گوشي همراهش و همچنين مبلغ350 هزار تومان را در اختيارم گذاشت.
بعد از بازجويي از حسام 29 ساله دوستش آرمان 27 ساله نيز دستگير شد و مورد بازجويي قرار گرفت. او با تأييد اعترافات حسام در ادامه توضيحاتش به سرقتهاي ديگري نيز اعتراف كرد و گفت: چند روز بعد از سرقت از مرد رهگذر، با حسام سوار موتور و در حال گشت زني بوديم. در خياباني خلوت زن جواني در ماشين نشسته بود و در حالي كه شيشه خودروي او پايين بود مشغول صحبت با تلفن همراهش بود. وقتي متوجه شدم حواسش به گوشي نيست و موقعيت خوبي براي سرقت است، از حسام خواستم منتظر باشد تا برگردم. به سمت خودروي آن زن رفتم و گوشي را از دستش زدم.
بعد از تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست اين پرونده به شعبه 10 دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. بعد از توضيحات شاكيان پرونده و آخرين دفاع از سوي متهمان، هيئت قضايي آنها را به پنجسال حبس محكوم كرد. اين حكم به تأييد قضات ديوان عالي كشور رسيد، اما با اعتراض يكي از متهمان به نام آرمان اين پرونده بار ديگر به شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران ارجاع داده شد. روز گذشته اين پرونده روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي عبداللهي قرار گرفت. بعد از قرائت كيفرخواست متهمان در جايگاه حاضر شدند و بار ديگر با اقرار به جرمشان ماجرا را شرح دادند.
آرمان به دستور رئيس دادگاه در جايگاه قرار گرفت و گفت: سرقت با سلاح سرد را قبول ندارم. آن شب من سوار موتور بودم و چند ماشين دورتر از شاكي قرار داشتم. نميدانستم حسام چاقو همراه دارد و مسلح است چون از روز اول قرار نبود سلاح همراه داشته باشيم. حسام به تنهايي سمت آن مرد رفت و با انبردست او را تهديد كرد به همين خاطر نه شاكي مرا ديده بود و نه من شاكي را. هر دو سرقت را بدون سلاح انجام دادم.
هيئت قضايي بعد از آخرين دفاع متهم، آرمان 27 ساله را به دو سال حبس محكوم كرد.