کد خبر: 833654
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۶
مرد شرور و همدستانش بعد از ربودن طلافروش و سرقت از مغازه‌اش وي را به قتل رساندند و جسدش را داخل سطل زباله رها كردند.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز شنبه، 25 دي ماه بود كه اعضاي خانواده‌ مرد طلافروش مأموران كلانتري 121 سليمانيه را از ماجراي ناپديد شدن ناگهاني وي با خبر كردند. همسر وي گفت كه شوهرم صاحب مغازه‌طلافروشي در خيابان ابوذر است. او امروز صبح مثل هميشه به محل كارش رفت و تا ظهر هم در مغازه بود، اما بعد از آن به طرز مرموزي ناپديد شده است.

بعد از مطرح شدن شكايت، پرونده به دستور قاضي در اختيار تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت. وقتي كارآگاهان براي تحقيق بيشتر راهي مغازه مرد 56 ساله شدند، متوجه شدند كه طلاهاي مغازه سرقت شده است. بررسي‌ها حكايت از اين داشت كه سارقان با داشتن كليد وارد شده و بعد از سرقت طلاها، دوربين‌هاي مداربسته را هم با خود برده‌اند بنابراين پرونده وارد مرحله تازه‌اي شد.

تحقيقات در اين باره ادامه داشت تا اينكه ساعت 5 صبح روز دوشنبه رفتگر شهرداري پليس را از ماجراي كشف جسد مثله‌شده‌اي داخل سطل زباله در فلكه اول مقداد باخبر كرد. بعد از حضور پليس در محل، بازپرس ويژه قتل به همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حاضر شدند. جسد متعلق به مردي ميانسال بود كه در محل ديگري به قتل رسيده و سپس جسدش در سطل زباله رها شده بود. خيلي زود مشخص شد كه جسد متعلق به همان طلافروش است كه خانواده‌اش گم شدن وي را به پليس خبر داده بودند.

با كشف هويت جسد، پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد و تحقيقات براي بازداشت عامل يا عاملان حادثه به جريان افتاد. اولين سرنخ در اين باره را يكي ديگر از رفتگران شهرداري به دست مأموران پليس رساند. او در شرح ماجرا گفت: من ساعت 4 صبح در حال جارو زدن خيابان بودم كه مرد جواني من را صدا زد. گفت كه از كسبه محل است و از من خواست به او كمك كنم تا مقداري وسايل را به سطل زباله بريزيم كه قبول كردم. مرد جوان چادر ماشيني را از روي يك خودرو برداشت و به داخل مغازه رفت. من هم كنار خيابان منتظر بودم تا صدايم كند. وقتي من را صدا كرد به مغازه‌اش رفتم. مغازه تاريك بود. از من خواست سر چادر را بگيرم، اما داخل آن را نديدم. بعد هم به او كمك كردم اما نمي‌دانستم كه داخل آن جسد مثله شده است. وقتي خبر دادند كه جسدي داخل همان سطل پيدا شده مطمئن شدم چيزي كه به سطل زباله منتقل كرديم، جسد بود.

بعد از به دست آمدن اين سرنخ رفتگر شهرداري، مغازه مورد نظر را كه يك بنگاه املاك بود به كارآگاهان نشان داد. خيلي زود به دستور بازپرس در مغازه گشوده شد. كارآگاهان در بررسي محل متوجه شدند كه حادثه قتل در اين همين محل صورت گرفته است.
در شاخه ديگري از بررسي‌ها معلوم شد كه عامل حادثه مردي به نام حامد، از اشرار محل است كه مدتي قبل از زندان آزاد شده است.

يكي از شاهدان به خبرنگار ما گفت: من مرد طلافروش را مي‌شناختم. او مرد آرامي بود. شنيده‌ام كه او را ربوده و داخل بنگاه حبس كرده‌اند. بعد هم با تهديد كليد مغازه‌اش را گرفته و طلاهايش را سرقت كرده‌اند. بعد از سرقت هم وي را به قتل رسانده و جسدش را داخل سطل زباله ‌رها كرد‌ه‌اند.

شاهد ديگر هم گفت: كارگر شهرداري بعد از كشف جسد ماجرا را به امام جماعت مسجد خبر داده است. امام جماعت هم با كمك چند نفر از اهالي سطل زباله را واژگون مي‌كنند و با جسد مواجه مي‌شوند و سرانجام به پليس خبر مي‌دهند. به دستور بازپرس تحقيقات بيشتر كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران در اين باره ادامه دارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار