کد خبر: 833576
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
قدرداني، رمز پايداري روابط اجتماعي
كار خاصي كه انجام نداده است. كلاً فكر كنم پنج دقيقه هم از وقتش را براي اين كار صرف نكرد. نبايد زياد تشكر كرد پررو مي‌شود، بعد از آدم انتظار دارد و...
مجيد فراهاني
ممنون كه اين مطلب را مي‌خوانيد!كار خاصي كه انجام نداده است. كلاً فكر كنم پنج دقيقه هم از وقتش را براي اين كار صرف نكرد. نبايد زياد تشكر كرد پررو مي‌شود، بعد از آدم انتظار دارد و... همين طور حرف مي‌زد و سعي مي‌كرد به هر شكلي تشکر نکردن و قدرشناسي خود را توجيه كند. باورم نمي‌شد كه ساليان سال با چنين فردي همكار بودم. نمي‌گويم خودم خيلي انسان قدرشناسي هستم ولي هميشه سعي كردم در حد يك جمله هم كه شده از افرادي كه برايم كاري انجام دادند، تشكر كنم.  از حضرت علي(ع) روايت است كه فرمود: بر عهده كسي است كه به او انعام و احساني شده، اينكه به خوبي و به نحو شايسته، بر نعمت‌دهنده نيكي كند و نعمت و احسان او را جبران نمايد. اگر از جبران عملي و «مكافات» ناتوان بود با ستايشي شايسته و ثناي نيك برخورد كند، اگر از ستايش زباني هم ناتوان بود حداقل نعمت را بشناسد و به نعمت‌دهنده محبت داشته باشد. اگر اين را هم ندارد و نتواند، پس شايسته آن نعمت نيست.


سپاس در روابط اجتماعي


چند سال پيش سفري داشتم به يكي از كشورهاي حوزه خليج فارس. گذشته از جذابيت‌هاي توريستي و تفريحي يك چيزي خيلي در روابط اجتماعي افراد جامعه خودنمايي مي‌كرد. هر كسي به هر شكلي رفتاري را كه مي‌خواست انجام دهد اگر ذره‌اي احتمال داشت كه به هر نوعي براي ديگران ايجاد مزاحمت كند معذرت‌خواهي مي‌كرد. همين بيان يك واژه « excuse me»  باعث شده بود روابط في مابين افراد صميمي‌تر و دوستانه‌تر باشد.


بعضي كلمات و رفتارهايي كه نشان از تشكر و قدرشناسي ما دارد تأثيرات شگرفي بر روابط اجتماعي ما دارد. تصور كنيد مي‌خواهيد سوار قطار مترو شويد در حالي كه قطار شلوغ است اگر بي‌محابا و با حالتي طلبكارانه وارد شويد مسلماً عكس‌العمل‌هاي بدي را به دنبال دارد ولي چنانچه با يك عذرخواهي مؤدبانه بخواهيم وارد شويم مطمئن باشيد رفتار مردم بسيار محترمانه و شيك و اتو كشيده مي‌شود به قدري كه همه لذت مي‌برند و مي‌شود آن جامعه آرماني كه همه دوستش داريم.


در مقابل نيكي‌هايي كه از ديگران به ما مي‌رسد سه حالت مي‌توانيم داشته باشيم؛ جبران كه عالي‌ترين برخورد است. شكر و سپاس، با زبان و قلم. ناسپاسي و قدرنشناسي كه بدترين برخورد است. حال تصور كنيد كه اگر دو حالت اوليه روال معمول باشد و همواره از آن تبعيت كنيم چه اتفاقي در ارتباطات اجتماعي ما خواهد افتاد. مسلماً شرايط بسيار بهتر خواهد بود. ديگر شاهد توقعات بي‌جا، جنگ و دعواهاي معمول، استرس‌ها و ترس‌هاي ناشي از برخوردهاي تهاجمي نخواهيم بود.


قدرشناسي در حقيقت يك ارزش است، ارزشي كه بايد ارج نهاد و براي آن جايگاه ويژه‌اي در نظر گرفت و كمرنگ شدن آن خطري بزرگ براي همبستگي و همدلي مردم در نظر گرفته مي‌شود. بدون شك آگاهيم كه احياي آن شتاب دادن به استمرار عقلاني و متفكرانه هدايت جامعه است. بايد با قدرشناسي راه‌هاي نفاق و اختلاف را مسدود و قدرت‌طلبي را مدفون كرد و بدينسان كوشيد تا با اجراي اين فضيلت همدلي واقعي را ايجاد نمود.


توجه كنيم كه جامعه ما بيش از هر زمان ديگر نيازمند همدلي است. پس با توجه به اين احساس نياز بايد در جهت تقويت ارزش‌هاي مثبت تلاش كرد. قدرشناس باشيم و يكديگر را به قدرشناسي و فرهنگ تشكر تشويق كنيم تا شاهد اجتماعي پويا و امن باشيم.


قدرشناسي، مظهر دوستي


دوستي تعريف مي‌كرد: مأموريت پيدا كرده بودم با يكي از همكاران در يكي از بخش‌هاي اداره كاري را به‌صورت مشترك انجام دهم. تقريباً وسط‌هاي پروژه بوديم كه من به‌شدت مريض شدم و همكارم مجبور بود كه مابقي كار را تا انتها به تنهايي انجام دهد. اين يعني اينكه تمامي بار مسئوليت و كار من هم به‌دوش او افتاد. بعد از مدتي كه پروژه تمام شد تصميم گرفتم براي تشكر هديه‌اي تهيه و قدرداني كنم. وقتي وارد اتاقش شدم و هديه را دادم خيلي خوشحال شد چون به قول خودش انتظار چنين كاري را از من نداشت و همين كار باعث شد بين ما صميميت خاصي برقرار شود. 


دوستي و روابط ميان فردي در صورتي در جامعه رواج مي‌يابد كه سپاسگزار و قدردان محبت‌هاي يكديگر باشيم. فرض كنيد براي انجام كار اداري به كارمند مربوطه مراجعه كرديد و پس از انجام كارتان بدون هيچ توجه و تشكري از محل خارج مي‌شويد، فكر مي‌كنيد چه اتفاقي خواهد افتاد؟ مسلماً آن كارمند دلسرد خواهد شد و سعي مي‌كند در رفتار و برخورد خود تجديدنظر كند. قدرداني از زحمات و خدمات تلاشگران و خادمان، آنان را در كارشان باانگيزه و مصمم‌تر مي‌سازد و ناسپاسي از آنان، سست و مأيوس و دلسردشان مي‌كند.  يك كلمه محبت‌آميز مي‌تواند يأس و نا‌اميدي را از دل كسي بگيرد و آن را با نور اميد روشن كند. يك لبخند مي‌تواند به ديگران كمك كند تا باور كنند مهم و با‌ارزشند. يك عمل محبت‌آميز مي‌تواند زندگي آدم‌ها را نجات دهد. پس دليل ندارد افراد جامعه را از يك كلمه تشكرآميز محروم و حب و دوستي را در جامعه ريشه‌كن كنيم.


جا نيفتادن فرهنگ تشكر در يك جامعه باعث مي‌شود ديگران نسبت به كمك كردن به همديگر بي‌اهميت شوند چراكه هر عقل سليمي مي‌پسندد اگر يك نفر خدمتي به كسي ديگر كرد آن فرد نبايد نسبت به اين خدمت بي‌اهميت باشد. بايد به خاطر بسپاريم كه در برخوردهاي اجتماعي، يكي از عوامل محبت آفرين و تحكيم‌بخش روابط، داشتن حالت و روحيه «سپاسگزاري»، «قدرداني» و «حق‌شناسي» نسبت به مردم است، زيرا همين روحيه و فرهنگ است كه باعث مي‌شود جامعه متشنج نباشد و افراد روحيه پرخاشگري نسبت به يكديگر نداشته باشند و در مقابل با دوستي و محبت با هم روبه‌رو شوند و رفتار كنند.  عادت كردن به واژگاني همچون متشكرم، سپاسگزارم، قدرداني مي‌كنم، ممنونم و... اصلاً كار سختي نيست. قدرداني به معني شُكر است حالا اگر زير شكر كسره بگذاريم مي‌شود شِكر. تفاوت اين دو كلمه در كسره و ضمه است، اما هر دو يك نقطه مشترك دارند و آن شيريني هر دو واژه است. اگر در زندگي روزمره‌مان به سپاسگزاري در مواقع لزوم عادت كنيم آن گاه است كه زندگي شيرين مي‌شود. از شما ممنونم كه اين مطلب را براي مطالعه انتخاب كرديد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر