کد خبر: 832914
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۰
مصرف در اقتصاد ارزشمند است، از اين رو اقتصاددان‌ها پيوسته پيشنهاد مي‌كنند ثروت بايد در جامعه به شكل عادلانه توزيع شود...
هادی غلامحسینی
مصرف در اقتصاد ارزشمند است، از اين رو اقتصاددان‌ها پيوسته پيشنهاد مي‌كنند ثروت بايد در جامعه به شكل عادلانه توزيع شود تا در اثر توزيع عادلانه ثروت، تقاضا در جامعه تقويت و بدين واسطه توليد نيز رشد پيدا كند، در اين ميان علائم متعددي در اقتصاد ايران وجود دارد كه نشانگر ضعف تقاضا در اقتصاد است كه اين امر نشان خوبي براي توليد به شمار نمي‌رود. شايد پيش از اين مشكل اقتصاد ايران صرفاً توليد به شمار مي‌آمد، اما از آنجا كه كالاي خارجي (واردات رسمي و غيررسمي) به وفور در اقتصاد ايران وجود دارد و موجودي انبار كارخانجات نيز نشان مي‌دهد طي سال  انتهاي 95 – 92 موجودي انبارها پيوسته قابل ملاحظه بوده است، بايد عنوان داشت كه امروزه ضعف مصرف و تقاضا به عنوان يكي از چالش‌هاي جدي اقتصاد ايران تبديل شده است. اگر بخواهيم به شكل گذرا نگاهي به درآمد شاغلان در بخش اقتصاد بيندازيم، متوجه مي‌شويم عموم مردم تنها از محل انجام كار و اخذ دستمزد به درآمد دست مي‌يابند.

آمارهاي رسمي نشان مي‌دهد در ايران حدود 13 ميليون كارگر وجود دارد كه حداقل دستمزد سالانه اين افراد 812 هزار تومان است، اگر فرض كنيم اين جامعه كارگري با تلاش بيشتر به‌طور ميانگين در ماه حدود يك ميليون و 500 هزار تومان حقوق دارد، باز اين ميزان حقوق تا خطر فقر 3 ميليون توماني فاصله زيادي دارد. از سوي ديگر ميانگين درآمد جامعه 4 ميليوني بازنشسته و همچنين 4 ميليوني كارمندي تفاوت قابل ملاحظه‌اي با جمعيت كارگري كشور ندارد و بايد عنوان داشت اگر به فرض جمعيت 23 ميليوني شاغل در كشور در ماه حدود 3 ميليون تومان درآمد داشته باشد تازه توانسته هزينه‌هاي ضروري را پوشش دهد. از آنجا كه در كشور با فقر آمار‌هاي رسمي روبه‌رو هستيم و از طرف ديگر آمارها با تأخير فراوان در جامعه انتشار مي‌يابد، بهتر است مسئولان كشور اعم از سياستگذاران، تصميم‌گيران و برنامه‌ريزان توضيح دهند وضعيت مصرف در كشور چگونه است و ضعف طرف تقاضا چه نارسايي‌هايي در اقتصاد ايران خلق كرده است؟

اگر‌ چه در بندهاي 4 و 5 سياست‌هاي كلي اقتصاد مقاومتي بر ارتقاي شاخص‌هاي عدالت اجتماعي و سهم‌بري عادلانه عوامل توليد تأكيد شده است، اما دو شاخص ضريب جيني و نسبت درآمد 10درصد افراد ثروتمند جامعه به 10درصد افراد فقير جامعه نشان مي‌دهد در سال‌هاي 93 و 94 فقرا فقير‌تر و ثروتمندان غني‌تر شده‌اند. مقدار ضريب جيني بين صفر و عدد يك است و هر چه از صفر به سمت يك برويم، بر ميزان نابرابري افزوده خواهد شد و زماني كه ضريب جيني به صفر نزديك‌تر باشد، توزيع درآمد در بين دهك‌هاي مختلف درآمدي جامعه متعادل و متوازن‌تر است. متأسفانه به رغم وعده‌هاي شيرين و سحرانگيز اقتصادي دولت حسن روحاني در دو سال (1393 و 1394) ضريب جيني يك روند افزايشي را طي كرده و توزيع درآمد به سمت نابرابري بيشتر، پيش رفته است، به طوري كه ضريب جيني با رشد 6/8 درصدي، از 0/365 در سال 92 به 0/39 در سال 94 رسيده است.

براي بررسي صحت ادعاي افزايش نابرابري در دو سال گذشته، شاخص مهم ديگر، نسبت درآمد 10درصد افراد ثروتمند جامعه به 10درصد افراد فقير جامعه است، يعني نسبت درآمد دهك دهم جامعه (ثروتمندترين دهك) به دهك اول جامعه (فقيرترين دهك) اهميت زيادي در مطالعات مربوط به توزيع درآمد دارد. در سال 88، 10درصد مرفه‌ترين اقشار جامعه ايران درآمدشان تقريباً 16 برابر فقيرترين دهك جامعه بوده است. اين مقدار و اين نسبت در سال 92 به پايين‌ترين حد خود (10/68) رسيد اما طي سال‌هاي 93 و 94 با رشدي 18/4 درصد به 12/65 رسيد، يعني در حال حاضر 10درصد مرفه‌ترين اقشار جامعه ايران درآمدشان بيش از 12 برابر فقيرترين دهك جامعه است. اگرچه طي دهه‌هاي اخير جامعه ايراني به لحاظ دستيابي به رفاه و امكانات تقويت شده است اما بايد توجه داشت كه تقويت مالي طرف تقاضا لازمه تقويت توليد ملي كشور است زيرا تا تقاضا و قدرت خريدي نباشد توليدي هم صورت نمي‌گيرد، از اين رو جا دارد نحوه توزيع ثروت در جامعه مورد واكاوي قرار بگيرد زيرا به نظر مي‌رسد ثروت در جامعه در برخي دهك‌‌هاي بالاي درآمدي انباشت شده است و از آنجا كه اين افراد به رغم برخورداري از ثروت و درآمد بالا اما از مصرف چنداني برخوردار نيستند، همين امر مشكلات عديده‌اي را در اقتصاد خلق كرده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار