کد خبر: 831701
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۷
به بهانه بازنشر اثر «زندگينامه و خدمات علمي و فرهنگي پروفسور محسن هشترودي»
پروفسور محسن هشترودي استاد ممتاز دانشگاه تهران در ميان رياضيدانان معاصر ايران از زمره...
علي احمدي فراهاني
پروفسور محسن هشترودي استاد ممتاز دانشگاه تهران در ميان رياضيدانان معاصر ايران از زمره چهره‌هاي شاخصي است كه در عرصه علوم رياضي از او به عنوان انديشمندي ژرف‌نگر و عالمي جهانبين ياد كرده‌اند. وي در سال 1286 ش در تبريز متولد شد. 69 سال زندگي كرد و سرانجام در شهريورماه سال 1355ش در تهران درگذشت. استاد در حيات خود هيچ‌گاه از مطالعه و تحقيق بازنايستاد و از آموزش و هدايت جوانان غافل نماند. شمع پرفروغ محفل جوانان و انديشمندان بود. نيك مي‌دانست فكر انسان در ميان ترديدها و نگراني‌ها به دنبال نقطه اتكايي است كه با تكيه و توسل جستن به آن بتواند خود را از گرداب‌ سرگرداني‌ها و دودلي‌ها رهايي بخشد، از اين رو در هر محفل و انجمن علمي و ادبي حضور مي‌يافت. جوانان علاقه‌مند را هدايت و چون نياز جوامع علمي و فرهنگي را به انديشه نو درك مي‌كرد، هر فكر نو كه از طرف هر روشنفكر و صاحب‌نظري ارائه مي‌شد غنيمت مي‌شمرد. استاد براي ترغيب جوانان به خواندن و مطالعه و رسيدن به پويايي علاوه بر هدايت انجمن‌هاي علمي و ادبي دست به انتشار كتاب هفته زد. كتاب هفته با سردبيري احمد شاملو به‌زودي جاي خود را در مطبوعات ايران گشود و طرفداران بسياري پيدا كرد و توانست انديشه‌هاي پويا را به سوي خود جلب كند. استاد نيك دريافته بود كمبود انديشمندان دانا و بي‌غرض در جامعه موجب ركود فرهنگ، دانش، بينش خداپرستي و رشد فكري و هزاران مسئله ديگر مي‌شود. از اين رو ترقي و تكامل هر ملت را چه از لحاظ ديني، علمي و ادبي و چه از لحاظ سياسي، اقتصادي و فلسفي منوط به وجود حكماي دانا و آگاه مي‌دانست، زيرا در جامعه‌اي كه ارزش علما و فضلا مشخص نباشد بي‌شك عالم انسانيت از شئون انساني تهي خواهد شد و در سايه تعاليم آنهاست كه ميهن‌پرستي، نفرت از تزوير و ريا، هويت‌طلبي، عزت‌نفس، احترام به بزرگان جامعه و هزاران نكته دقيق كه لازمه اجتماعات انساني است به وجود مي‌آيد. بنابراين كساني حس احترام جامعه را نسبت به خود برمي‌انگيزند كه مجهز به سلاح دانش و علم باشند و استاد از زمره چنين اشخاصي بود و از اين روست كه از وي به عنوان خادم علم و ادب و معلمي دلسوز و دگرانديش در عرصه علم و ادب ياد مي‌كنند و مورد احترام جامعه پژوهندگان قرار گرفته است.
استاد همواره در جوامع و كنفرانس‌ها به عنوان متفكري صاحب‌نظر مطرح بود و با دانشمنداني چون راشلينسكي و الكساندروف از شوروي سابق، استرويك و آلبرت از امريكا، زگره و بومپياتي از ايتاليا، ران چانو، استوي‌لف و هايمويچي از مجارستان و غيره مكاتبه داشت. در عرصه ادبيات به حافظ عشق مي‌ورزيد، به خيام و وحشي بافقي ارادت داشت.
در آخرين شعر خود با وام گرفتن از حافظ چنين سروده بود:
«نه دين دارد نه آيين دارد اين دل
مرا همواره غمگين دارد اين دل
ز من پرسد كه چوني، چونم ‌اي مرگ
جگر پردرد و دل پرخونم ‌اي مرگ
شنيدم طالبان را مي‌نوازي
مگر من زان ميان بيرونم ‌اي مرگ»
در ميان شعراي معاصر به توللي علاقه خاصي داشت. در شعر گاهي به سبك نيما شعر مي‌سرود، اما سرودن شعر براي استاد هدف نبود، وسيله‌اي براي بيان احساس بود يا به قول منوچهر آتشي براي استاد مفر يا دريچه‌اي براي نگاه به درون خويش بود. حرفه وي شاعري نبود، انگيزه دروني‌اش او را به اين راه مي‌كشاند. همواره ذهن خلاق وي در پي طرح و انديشه‌اي نو بود و با نويسندگاني چون صادق هدايت، جمالزاده، بزرگ علوي و صادق چوبك مراوده و دوستي داشت. به هدايت علاقه خاصي داشت و بوف كور هدايت را اثري بي‌همتا مي‌دانست و به گفته همسر استاد «حضور هدايت گونه‌اي تكيه‌گاه براي او تلقي مي‌شد، اينكه رفيقي هست و همدلي كه حرف يكديگر را به آساني مي‌فهمند.»
صاحب‌نظران و علاقه مندان استاد در مقالات و نوشته‌هاي متعدد به تحليل افكار و انديشه او برخاسته‌اند كه برخي از اين مقالات در نشريات و روزنامه‌ها به چاپ رسيده و برخي نيز در همين زندگي‌نامه‌اي كه از آن سخن مي‌رود، درج شده است كه خوانندگان محترم با مطالعه آن از سرگذشت استاد مطلع خواهند شد. لُبّ كلام را از زبان دكتر نجفي بشنويم:«او انديشمندي صادق و پاك بود. استادي متواضع و عاشق تفكر و نوجويي و خدمتگزار علم و هنر و خورشيدي كه لحظه‌اي از نورافشاني باز نمي‌ايستاد. او زندگي را در انديشيدن مي‌جست. بي‌ريا سخن مي‌گفت و واقعيات را آن گونه كه هست بيان مي‌كرد.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر