کد خبر: 831629
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۰
امان از وقتي كه پوشش و رفتار مردانه رنگ مي‌بازد
منابع ترويج الگوي رايج در يك اجتماع، با مقاصد مختلف و گوناگوني انجام مي‌شود. آنچه امروز مشهود است...
مصطفي سيد‌رنجبر*
منابع ترويج الگوي رايج در يك اجتماع، با مقاصد مختلف و گوناگوني انجام مي‌شود. آنچه امروز مشهود است مسئله الگوي اصلاح موي سر مردان، اغلب از سوي كشورهاي غرب و الگوي تعيين شده از طرف استيلا جويان جهان نشئت مي‌گيرد. الگويي كه هويت جوان مسلمان ايراني را تخريب مي‌كند و او را در گير و دار چهره و ظاهر نگه مي‌دارد.


نوع نگاه به ارزش‌هاي انساني معطوف به چهره مي‌شود و تمام داشته‌هاي فرد را، ظاهر، عنوان مي‌كند.  اين مدگرايى بدون تفكر و منطق، احساسى لجام‏‌گسيخته و از بين برنده هويت است. امرى خطا و خطرناك. پيروى از الگوها و مدهاى غربى و تقليد از مدل موى سر فلان فوتباليست يا هنرپيشه و خواننده نمى‏‌تواند به انسان شخصيت ببخشد و اينگونه مدگرايى‏‌ها، انسان را از رشد علمى و معنوى بازمى‏‌دارد و استقلال شخصيت فرد را خدشه‏‌دار مى‌‏سازد.


امروزه در جامعه با مقولاتي مانند تغيير جنسيت، آشفتگي در هويت جنسي يا با آسيبي به نام تك‌جنسيتي مواجهيم و در اين نوشتار سعي بر اين است نسبت به اين موضوع از منظر جامعه‌شناسي انتقادي و نظريه‌هاي فرهنگي و رويكردهاي پست‌مدرن پرداخته شود.


صحنه‌اي كه سوژه شد



ترغيب به نوشتن اين متن مصادف با مشاهده صحنه‌هايي بود كه اگر كسي اين صحنه را تعريف مي‌كرد برايم باور نكردني بود، اما آن روز كه براي اصلاح و كم كردن مو به يك پيرايشگاه مراجعه كرده و در نوبت نشسته بودم، قبل از من چند جوان در حال حالت دادن به موي خود بودند كه بسيار عجيب به نظر مي‌رسيد. آن جوانان براي اصلاح موي سر نيامده بودند بلكه براي آرايش و حالت دادن مو همانند زنان و استفاده از پودر براي سفيد كردن و برداشتن ابرو و رژ لب و... آمده بودند.
خيلي برايم صحنه‌هاي تكان‌دهنده‌اي بود و بسيار متحير بودم. به يكباره با طرزي عجيب و با حالتي كنايه‌آميز به مسئول پيرايشگاه گفتم اينجا آرايشگاه زنانه است يا پيرايشگاه مردانه؟! از اين صحنه به بعد بود كه علاقه‌مند شدم اين موضوع را بر مبناي نظريات جامعه‌شناسي انتقادي مورد بررسي قرار دهم.


ماركوزه و انسان تك‌ساحتي


در فرهنگ ايران و ساير اديان توحيدي حفظ خانواده از اهميت زيادي برخوردار است و از عوامل حفظ خانواده، هويت مردانگي مردان و هويت زنانگي زنان است اما جاي بسي تأسف است كه امروزه يكي از آسيب‌ها و مشكلاتي كه در جامعه جديد شكل گرفته همان از بين رفتن مردانگي برخي مردان و زنانگي برخي زنان است و به وجود آمدن موجودي جديدالخلقه با هويتي مبهم و موهوم كه نه زن است و نه مرد!


هربرت ماركوزه، فيلسوف و جامعه‌‌شناس مشهور آلماني در كتاب خود با نام «انسان تك‌ساحتي» بيان كرده است كه نظام سرمايه‌داري با در اختيار گرفتن وسايل ارتباط جمعي و تبليغات وسيع، تمايل به مصرف بيشتر و افزون‌طلبي را در بين افراد تقويت كرده و به تدريج مصرف‌گرايي را در قالب شخصيت انساني مي‌گنجاند.


بدين ترتيب كه آدم متمدن را فردي مي‌دانند كه پيرو فلان مد باشد يا از فلان ادكلن استفاده كند. از ميان نظريه‌پردازان اصلي مكتب فرانكفورت فقط ماركوزه بود كه نسبت به اهميت و مركزيت فرهنگ توده‌اي براي زندگي روزمره در جامعه سرمايه‌داري اخير تا حدي خوش‌‌بيني نشان مي‌‌داد. رژيم‏‌هاي لاغري يا چاقي، ورزش ‏هاي بدنسازي، جراحي‌‏هاي بدن و صورت، استفاده از هورمون‏‌هاي تغيير شكل عضلات و... نشان مي‌دهند كه افراد ناراضي از بدن كنوني خود براي رسيدن به بدن مطلوب تلاش مي‌‏كنند. اغلب ايده‏‌آل‌‌هايي كه براي بدن دو جنس تعريف مي‌‏شوند مبتني بر كليشه‌هاي جنسيتي و براي تقويت بازار سرمايه‌داري هستند.


مدرنيته و زنانه شدن مد


بنابراين در مورد زنانه شدن فرهنگ از نگاه ديدگاه بالا مي‌توان گفت كه نظام مدرنيته از طريق به كارگيري تبليغات در رسانه‌ها مصرف‌گرايي را به وسيله ايجاد نيازهاي كاذب تقويت كرده و با عادي شدن اين فرهنگ آرايش و پوشش به عنوان كاركردي فرهنگي - اجتماعي براي ابراز هويت و به
نوعي به عنوان سبكي از زندگي مورد بررسي قرار گرفته است.


از دلايل گسترش زنانه شدن مد و پوشش در بين پسران جوان افزايش سن تجرد در بين پسران و دختران و نيز افزايش استخدام دختران جوان و مجرد در ادارات و شركت‌ها بوده و ترديدي نيست كه اين عامل مهم، اين مسئله را در جامعه ايران شدت و حدت بخشيده است.


افول مردانگي و تهديد بنيان خانواده


از عواقب فرهنگي - اجتماعي افول مردانگي در فرهنگ امروزه تضعيف بنيان خانواده است و مقابله با اين وضعيت به توجه كافي و به نحوه مهندسي فرهنگي - اجتماعي وابسته است تا از اين طريق بتوان جامعه را به گونه‌اي مديريت كرد كه حركت نسل جديدي كه جايگزين نسل قبل مي‌شود، متناسب با ساختارهاي اقتصادي باشد. مانند نظام اقتصادي فعلي كه سيستم اشتغال كشور آنقدر محدود است كه پاسخگوي نسل‌هاي جديد نيست.


بنابراين نسل‌هاي جديد به علت محدود بودن فرصت‌هاي شغلي مجبور هستند ازدواج نكنند و چند سالي به همين شكل مجرد بمانند تا پس از فراهم شدن يك سري امكانات و مايحتاج (هزينه‌هاي ازدواج) ازدواج كنند. با تمام اين تفاسير چنين مي‌توان نتيجه گرفت كه با اين وضع اقتصادي استخدام دختران جوان و مجرد در شركت و ادارات را بايد محدود كرد تا از اين طريق با زنانه شدن رفتار و فرهنگ پوشش بتوان مقابله كرد.


*كارشناس ارشد جامعه‌شناسي

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر