درست در شرايطي كه نمايندگان مجلس سرگرم تغييرات جهتدار در قانون برنامه ششم توسعه به نفع وزارت بهداشت و گروه پزشكان بودند، كمي آن سوتر گروهي ديگر از پزشكان همايشي برگزار كردند و طي بيانيهاي از رئيسجمهور خواستند تا كمك كند طب سنتي در كشور گسترش يابد و در خدمت مردم قرار بگيرد.
انگار طب سنتي و طب مدرن آبشان در يك جو نميرود. اين را ميتوان از سياستگذاريهاي شخص وزير بهداشت در جايگزيني معاونت اجتماعي با معاونت طب سنتي متوجه شد؛ وزيري كه خود عطارزاده است اما همچون ديگر پزشكان طب مدرن انگار بيش از شغل خانوادگي، خود را مديون طب مدرن ميداند. اين دين البته چندان هم دور از ذهن نيست؛ چراكه بر خلاف طب سنتي كه بر پيشگيري و روشهاي غير تهاجمي براي درمان تمركز دارد و طبيبان واقعي طب سنتي چندان براي مردم خرج تراشي نميكنند، اما طب مدرن در نوع خودش تجارتي پر سود است و روشهاي پر هزينه و پر عارضه درماني و داروهاي شيميايي گرانقيمت و با عوارض گاه جبرانناپذير هر چند بيماران را با چالش جدي مواجه ميكند، اما توانسته پزشكي را به يكي از پردرآمدترين مشاغل تبديل كند. اين موضوع تا حدي جدي است كه پزشكان مجلس و وزارت بهداشت سرانجام براي حفظ منافعشان بيمههاي درمان را زير مجموعه وزارت بهداشت بردند تا ريش و قيچي تعيين تعرفههاي درمان را هم دست خود بگيرند و لابي قويتر براي مقابله با طب سنتي داشته باشند.
سكولاريسم حذف طب سنتي
حسين خيرانديش در نخستين همايش مردمي «اطباي طب اسلامي ــ ايراني» با اشاره به نوپا بودن طب سنتي ايراني در كشور گفت: حركتي كه بهعنوان احياي طب سنتي ايراني آغاز شده است، در مقابل جرياناتي كه نميخواهند اين نهال به ثمر برسد، هيچ تناسب مادي از نظر حمايتهاي سياسي و اقتصادي ندارد.
خيرانديش با اشاره به حمايتهاي سازمانهاي سياسي و اقتصادي از طب نوين در مقابل طب سنتي خاطر نشان كرد: اكثر سازمانهاي سياسي، اقتصادي و تشكيلات حقوقي وسيع در جهان در حال حمايت از طب نوين در مقابل طب سنتي هستند، اما در نظامي كه اسلامي است برخي با بودجه عمومي اين كشور در مقابل اين طب ايستادگي ميكنند. حجتالاسلام عليرضا پناهيان هم با انتقاد از حذف طب از دروس حوزههاي علميه گفت: اين نوعي از سكولاريسم حاكم بر حوزههاي علميه است، چراكه برخلاف دستورات اسلام، ديگر علوم مانند طب، اقتصاد و سياست بهخلاف قرون گذشته و سيره ائمه در حوزهها تدريس نميشود.
درخواست تقابل با جريان مقابل طب سنتي
در اين همايش همچنين جمعي از دانشآموختگان و دستياران تخصصي طب سنتي ايراني طي نامهاي خطاب به رئيسجمهور با تذكر اين نكته كه برنامهريزيهاي اجرايي بهسمت كاهش انگيزه ورود پزشكان به رشته طب سنتي است، خواستار مساعدت رئيسجمهور براي توسعه و گسترس طب سنتي در كشور شدند. در اين نامه بيمه نبودن خدمات اين طب، فقدان ضابطه مشخص در ارائه مجوز عطاريها و نبود ساماندهي و ارزيابي مدعيان، بلاتكليفي پزشكان متخصص طب سنتي، تلاش در راستاي غيرعلمي نشان دادن طب سنتي، در نظر نگرفتن حتي يك واحد درسي مرتبط با طب سنتي در واحدهاي آموزش دانشجويان رشتههاي پزشكي، بهرغم تصويب در مراكز تصميمگيري بالادستي، از مهمترين چالشهاي اين حوزه بر شمرده شده است.