اثر تاريخي «خاطرات اللهيار صالح» كه دربردارنده خاطرهها و ناگفتههايي از منش اوست و براي نخستين بار در سال 1364 به بازار نشر عرضه گشت، چاپ دوم آن نشريافته است. دكتر سيد مرتضي مشير گردآورنده اين اثر در باب پيشينه تدوين اين كتاب در مقدمه آورده است:«سابقه ارادت نگارنده با شادروان اللهيار صالح، يار وفادار دكتر محمد مصدق بيش از 30 سال بود و وقتي اين ارادت مزيد شد كه چند سال قبل به ملازمت دوست مشترك آقاي حبيبالله ذوالقدر، بعد از مدتها خدمت آقاي صالح رسيديم و آنقدر مرحمت كردند كه اين جلسات تكرار شد و اگر همه هفته به حضورشان نميرسيدم، سعي ميكردم هر دو هفته يك بار ايشان را ملاقات كنم و دريغا آخرين ديدار در روز دوشنبه 10 فروردين 1360 در حالي اتفاق افتاد كه معزي اليه صحيح و سالم بودند، ولي متأسفانه دو روز بعد با احساس كسالتي مختصر و شدت يافتن درد در روز 12/1/1360 دار فاني را وداع گفتند و عموم دوستداران و علاقهمندان را داغدار ساختند. باري از چندي قبل وقتي دانستم يادداشتها و خاطرات آقاي صالح را كه جمعآوري كرده بودند بر اثر حوادث 30 سال اخير از بين رفته است، خواهش كردم گاهي كه خدمتشان ميرسم، اجازه دهند پرسشهايي كنم و گوشههايي از خاطرات زندگانيشان را جويا شوم تا بعداً به انتشار آنها اقدام كنم. ايشان با خوشرويي و محبت تقاضايم را پذيرفتند و تأكيد كردند هر وقت پرسشهايم به اتمام رسيد، يادداشتها را به نظرشان برسانم تا اگر كسر و نقصاني داشت تكميل سازند، ولي افسوس كه آرزوي قلبي نگارنده و آقاي صالح تحقق نيافت و قبل از آن كه تمام خاطراتشان را جمع كنم، ديده از جهان فرو بستند و من مغبونم كه كاري را كه شروع كرده بودم ناتمام باقي گذاشتم.» سيدمرتضي مشير در ادامه ديباچه خويش در باب سوابق علمي، سياسي و اجتماعي اللهيار صالح آورده است:
«1ـ مرحوم اللهيار صالح در سال 1315 هجري قمري ديده به جهان گشود و به هنگام مرگ 85 سال عمر كرده بود.
2ـ تحصيلات مقدماتي و زبان فرانسه و عربي را در مدرسه علميه كاشان به پايان رسانيد و سپس به تهران آمدند و تا آن زمان با زبان انگليسي آشنايي نداشتند.
3ـ در سال 1914 ميلادي (1293 شمسي) وارد كالج امريكاييها (دبيرستان البرز) شدند و كلاسهاي هفتم، هشتم و نهم را يك ساله به اتمام و با احراز شاگرد اولي دوره دوم متوسطه را در طول سه سال با حفظ نمره اولي در سال 1918 (1297 شمسي) به پايان رساندند.
4ـ بعد از فراغ از تحصيل تا سال 1306 سمت مترجمي زبان انگليسي را به عهده داشتند و سپس در سال 1306 كه داور به وزارت دادگستري منصوب شد، آقاي صالح هم خدمات خود را در عدليه جديد با مقام مستنطقي (بازپرسي) آغاز كردند و تا قاضي محكمه استيناف و رياست ديوان كيفر ارتقاي مقام يافتند.
5ـ بعد از رفتن داور به وزارت دارايي آقاي صالح هم به آن وزارتخانه منتقل شدند و به ترتيب در سمت رياست اداره كل دخانيات و ترياك و سپس مدير كل گمرك خدمت كردند.
6ـ بعد از درگذشت داور آقاي صالح معاون وزارت دارايي شدند و در اواخر سلطنت رضاشاه مورد بيمهري قرار گرفتند و از كار كنارهگيري كردند.
7ـ در سال 1320 مقارن با حمله متفقين به ايران آقاي صالح به عنوان مأمور فوقالعاده براي برقراري روابط اقتصادي عازم امريكا شدند كه در همين زمان رضاشاه از سلطنت مستعفي شد و چندي بعد با سمت وزارت دارايي براي نخستين بار در كابينه قوامالسلطنه عضويت يافتند.
8ـ آقاي صالح در دولتهاي بعد از شهريور 20 كراراً در مقام وزارت با خوشنامي و حسن شهرت انجام وظيفه كردند و در دوره شانزدهم كه جبهه ملي تشكيل شده بود و ايشان جزو پايهگذاران آن بودند و به اتفاق دكتر مصدق و يارانش به نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب شدند و در جريان ملي شدن نفت نقش آقاي صالح به زعامت دكتر مصدق بسيار مؤثر بود و بعداً مقام وزارت كشور را در دولت رهبر جبهه ملي به عهده گرفتند.
9ـ در جريان كودتاي 28 مرداد 1332 آقاي صالح، سفير كبير ايران در امريكا بودند كه بلافاصله با وجود اصرار و تقاضاهاي شاه و زاهدي از اين سمت استعفا كردند تا به قول خود با مصدق پيمانشكني نكرده باشند.
10ـ در انتخابات دوره بيستم آقاي صالح بهرغم مخالفت شاه و دولت وقت به نمايندگي مردم كاشان در مجلس شوراي ملي انتخاب شدند كه مجلس مذكور بعد از مدت كوتاهي به خاطر وجود ايشان منحل شد، زيرا شاه و زمامداران وقت تاب تحمل انتقادات او را نداشتند.»