کد خبر: 829503
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۴
حسن فرامرزی
يك: اين تيتر، طبق رسم مألوف بايد «جاي خالي شما در شمال» بود اما «جاي خالي شمال در شمال» توصيف دقيق‌تر آن چيزي است كه امروز در شمال در جريان است. براي ديدن شمال آدم قاعدتاً بايد به شمال برود. اين طبيعي‌ترين گزينه‌اي است كه به ذهن مي‌رسد، اما اوضاع به گونه‌اي شده است كه آدم فكر مي‌كند براي ديدن شمال ديگر جاي ديگري بايد رفت، چون شمالي ديگر وجود ندارد. 

دو: شمال، نوستالژيك‌ترين خاطرات را در ذهن ايراني‌ها ساخته است. البته حجم خاطرات تهراني‌ها به واسطه نزديك بودن به اين خطه استثنايي و بي‌نظير كشور بيشتر بوده، اما كمتر ايراني را مي‌توان يافت كه در انبان خاطرات خود تصويرهايي از شمال نداشته باشد، اما آنچه اين روزها در شمال مي‌گذرد، غم‌انگيزتر از آن است كه بتوان تصور كرد. در واقع شمالي به آن معنا ديگر وجود ندارد و منظرهاي طبيعي به طرز شگفت‌انگيزي در حال از بين رفتن است.
 
سه: اخيراً يكي دو روزي كه در شمال به سر مي‌بردم، متوجه اتفاق عجيبي شدم، اينكه شما كيلومترها در حاشيه جاده‌ها رانندگي مي‌كنيد و چشم‌تان به درختي روشن نمي‌شود. اين را به حساب اغراق نگذاريد. اين اتفاقي است كه امروز در شمال دارد مي‌افتد. مزارع، درختستان‌ها و باغ‌ها در حال عقب‌نشيني هستند و آنچه در حاشيه جاده‌ها رخ مي‌نمايد يا ويلاست يا فروشگاه‌هاي بزرگ زنجيره‌اي و البته سهم فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي و هايپرماركت‌ها در اين ميان عجيب و باور نكردني است. جا به جا فروشگاه‌هاي بسيار بزرگ كنار هم ساخته شده‌اند، فروشگاه‌هايي بسيار خلوت كه هر كدام يك مزرعه يا باغ يا گوشه‌اي از يك درختستان را بلعيده‌اند. 

چهار: وضعيتي كه در شمال به ويژه در مازندران اين روزها در جريان است و البته همه ما چشم‌هاي خود را به روي اين فاجعه بسته‌ايم غم‌انگيزتر از آن چيزي است كه بتوان تصور كرد. اينكه آدم برود شمال و در چندين كيلومتر نتواند درختي را ببيند و هر جا كه نگاه مي‌كند اسم برندهاي خارجي روي فروشگاه‌هاي بزرگ باشد، غم‌انگيز نيست؟! اينكه در همه جاي دنيا اماكن توريستي، بازارهاي مصرف هم هستند جاي خود، اما اينكه ضابطه روشني در اين‌باره وجود ندارد و شمال و جنگل‌هاي بي‌نظير و منظره‌هاي زيبايش به نفع بازار سوداگري دارد نابود مي‌شود يك امر ديگري است. 
پنج: امروز ساخت و سازها در تهران به گونه‌اي شده است كه آدم‌ها ديگر نمي‌توانند منظره‌هاي طبيعي پيش رويشان را ببينند، يعني كسي نمي‌تواند دماوند را ببيند، كسي نمي‌تواند البرز زيبا را ببيند چون عملاً برنامه‌اي براي ارتفاع ساخت و سازها در شهر رعايت نشده است، اينكه دست‌كم ارتفاع ساخت و سازها بر اساس توپوگرافي زمين باشد تا كسي كه مثلاً در قسمت گودتر تهران قرار گرفته بتواند تكه‌اي از ‌آسمان يا منظري از البرز را ببيند، همين اتفاقات باعث شده كه تهراني‌ها بيش از همه شهرها براي بيرون زدن از اين شهر حريص‌تر باشند چون انسان كه نمي‌تواند رشته‌هاي محكم خود را با طبيعت بِبُرد، بنابراين اين نياز خود را به سمت طبيعت مي‌كشاند، اما نكته اينجاست كه اگر وضعيت همين گونه پيش برود، منظري در شمال نخواهد ماند يعني آدم‌ها از تهران بيرون خواهند آمد، از وسط جنگل ماشين‌ها و ساختمان‌ها و بتن و آهن و دوباره در جهمني از بتن و آهن و ماشين فرو خواهند رفت. 

شش: ما با شتاب حيرت‌آوري در حال از دست دادن منظره‌هاي زيبا و طبيعي زندگي هستيم و البته همه سرهايشان و سرهايمان را به سويي ديگر چرخانده‌اند و چرخانده‌ايم تا اين شتاب مخرب حيرت‌آور را نبينند و نبينيم. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار