از آن زماني كه مقام معظم رهبري مدظلهالعالي از بياعتمادي به امريكا ميگفتند مدت زيادي نگذشته است و همگان به خاطر دارند برخي چگونه در مقابل فرمايشات ايشان لساناً و عملاً موضع ميگرفتند و از لزوم مذاكره با امريكا ميگفتند و به آن خوشبين بودند اما فرجام برجام از همان آغاز مشخص و قابل پيشبيني بود. برجامي كه با آن همه ايرادها و نقصهاي آشكار در پي فضاسازي سنگين رسانهاي غربگراها و تكنوكراتها و بيبصيرتي و سادهانديشي برخي ديگر با عجله و شتاب طنزگونه به تصويب رسيد و در پي آن، هزينههاي سنگيني به ملت ايران تحميل شد؛ هزينههايي كه ملت ايران تا سالها بايد بهاي آن را بپردازند. به هرجهت برجام هر چه نداشت وحدت نظر ايرانيان در تعامل با استكبار و لزوم مقابله و مبارزه با آن را به همراه داشت و عدهاي كه تحت تأثير عمليات رواني و فشار همزمان اقتصادي كمي به امريكا و غرب خوشبين شده بودند آزموده را هر چند خطا آزمودند و عبرت گرفتند اما بايد توجه داشت در اين واپسين روزهاي حيات نباتي برجام، همانطور كه در تصويب آن عجله داشتيم شتابان و احساسي عمل نكنيم، امروز بيش از هر زماني به برخورد منطقي و توأم با تدبير نيازمنديم تا لااقل دستاوردهاي حداقلي ممكن از برجام را از دست ندهيم، حمايت معنوي جامعه بينالملل را از برنامه هستهاي كشور بهدست آوريم، امريكاي بدعهد را در جامعه جهاني منزوي كنيم و با اقتدار هر چه تمامتر پيروزمندانه از دل اين اشتباه بزرگ و تاريخي دولتمردانمان بيرون آييم، به جهان بفهمانيم كه بايد روي پاي خويش ايستاد و اعتماد و اتكا به امريكا براي هر ملت مستقل و آزادهاي جز تحمل خسارتهاي سنگين مادي و معنوي دستاورد ديگري نخواهد داشت. اكنون وقت آن است كه فرجام برجام را عاقلانه مديريت كنيم.