دور شدن سايه جنگ ربطي به برجام ندارد، چراکه اساساً گزينه جنگ، پيش از مذاکرات به بايگاني کاخ سفيد رفته بود.
علياکبر ولايتي، رئيس مرکز بررسيهاي استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفتوگو با تسنيم درباره حواشي اظهاراتش در برنامه تلويزيوني «متن و حاشيه» در پاسخ به اين سؤال که: رسانهها نوشتهاند شما اخيراً گفتهايد «اگر برجام نبود، جنگ ميشد»، در صورتي که بسياري از کارشناسان ارتباط دادن برجام به دور کردن سايه جنگ از سر کشور را گزارهاي کاملاً نادرست و غلط ميدانند، ضمن تأکيد بر اين نکته که درباره اظهاراتم سوءتفاهم شکل گرفته است، گفت: مبحث بنده در اين زمينه دو وجه دارد که يکي جنبه «حقوقي» و ديگري وجه «عيني» است.
رئيس مرکز بررسيهاي استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: اولاً برخلاف آن چيزي که در برخي رسانهها منتشر شده، بنده نگفتهام «برجام سايه جنگ را از کشور دور کرد»، يا «اگر برجام نبود جنگ ميشد»، بلکه عرض من اين بود که راه غير از مذاکره و گفتوگو، رودررويي و جنگ است. منتها بنده اين تعبير را در چارچوب بحثهاي حقوقي عرض کردم. به عبارت روشنتر، از نظر حقوقي، يعني «روي کاغذ»، اگر دو طرف يک تخاصم از طريق گفتوگو و مذاکره و صحبت، با يکديگر به توافق نرسند و بر موضع خود نيز اصرار کنند، از نظر حقوقي و منطقي، صرفاً گزينه جنگ باقي ميماند. ولايتي افزود: اما جنبه حقوقي و اصطلاحاً «روي کاغذ» بحث، با وجه «عيني» و «آنچه روي زمين اتفاق ميافتد» متفاوت است.
چراکه اگر يک طرف مخاصمه در حالت ياد شده بناي جنگ داشته باشد، بيش و پيش از اراده و عزمش براي جنگ، بايد از «قدرت» و «توان» لازم هم برخوردار باشد. وي تأکيد کرد: در اينکه روحيه استکباري و ظالمانه امريکا ايجاب ميکند که ارادهاي جز برچيدن نظام جمهوري اسلامي نداشته باشد شکي نيست و در اينکه امريکاييها تمايل به حذف مانع مهمي همچون ايران اسلامي از پيش پاي سياستهاي ظالمانه و استعمارگرانهشان دارند نيز ترديدي وجود ندارد، يک گزاره غيرقابل مناقشه ديگر آن است که اگر امريکاييها در خود توان رويارويي سخت با جمهوري اسلامي را ميديدند، اساساً تکجملهاي هم درباره مذاکره به زبان جاري نميکردند، اما مسئله اينجاست که آيا دولت امريکا در واقعيت و نفسالامر توان مقابله سخت و نظامي با ايران را دارد يا خير؟ پاسخ به اين سؤال قطعاً منفي است.
رئيس مرکز بررسيهاي استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: امريکاييها بارها به صورت مستقيم و غيرمستقيم، از طريق لشکرکشي هوايي به طبس، چندين نوبت تلاش براي کودتا، حمايتهاي سنگين از صدام در جنگ تحميلي و ورود مستقيم به جنگ با ايران در سالهاي پاياني دفاع مقدس، برنامهريزي براي فتنههاي گوناگون در کشور و... گزينههاي سخت و حتي نيمهسخت خود را آزموده و با مشاهده نتايج مفتضحانهشان، اين گزينه را به بايگاني کاخ سفيد فرستادهاند و اساساً به همين دليل است که در دولت اوباما گزينه مذاکره را بر سر دست گرفته بود، چراکه چاره ديگري نداشت.
ولايتي خاطرنشان کرد: دور شدن سايه جنگ از سر کشور ارتباطي با برجام ندارد چرا که اساساً اگر امريکا امکان انداختن سايه جنگ بر سر کشور داشت، وارد مذاکره نميشد. وي در ادامه درباره چرايي پذيرش مذاکره از سوي جمهوري اسلامي ايران گفت: اين مذاکرات در دولتهاي پيشين شروع شد و در اين دولت نيز با اجازه رهبر معظم انقلاب ادامه يافت تا همانطور که مقام معظم رهبري بارها فرمودهاند تجربه ديگري براي همگان شکل بگيرد مبني بر اينکه راهحل مشکلات اقتصادي کشور، مذاکره و گفتوگو با امريکا نيست و اين مسير جز يک سراب، چيز ديگري پيشروي ايران قرار نميدهد.
رئيس مرکز بررسيهاي استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام در پايان با تأکيد بر اينکه بر اساس گفتمان رهبر معظم انقلاب، جمهوري اسلامي اهل مذاکره و گفتوگو به معناي واقعي کلمه در شرايط عادلانه است، خاطرنشان کرد: برخي قصد دارند مذاکره را جايگزين گفتمان «مقاومت» و حضور يکي را به معناي انتفاي ديگري معنا کنند، اما منطق رفتاري جمهوري اسلامي بدين شکل است که طرفدار گفتوگو در شرايط برابر و به معناي حقيقي آن است، اما مقاومت و مبارزه عليه استکبار و رژيمهاي سراپا ظلمي همچون امريکا را «ماهيت غيرقابل انفصال» خود ميداند و به قول امام(ره) تا ظلم هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستيم.