آئينه عبرت 13:

سرگرمي خانه برانداز

از وقتي امير يك گوشي هوشمند خريده ديگر آن همسر سابق نيست وقتي از سركار مي آيد با چرخ زدن در شبكه هاي اجتماعي و بازي با كلاش و... خودش را سرگرم مي كند.

اتوبوس در يكي از ايستگاه ها ايستاد تا مسافرهايش را پياده و سوار كند، داشتم با گوشي تلفن همراهم كار مي كردم كه خانمي جوان كنارم نشست نيم نگاهي به صورتش انداختم معلوم بود كه اصفهاني نيست ، خيلي ناراحت بود و مدام لبهايش را به هم مي فشرد ، احساس كردم مي خواد چيزي به من بگه سرم را انداختم توي گوشيم و بهش اعتنا نكردم اما بالاخره طاقت نياورد و گفت: خانم جان يك نصيحت مي خوام بهت بكنم، دست از اين شبكه هاي اجتماعي و بازي با گوشي بردار به زندگيت بچسب ، اگر به اين گوشي بازي ها عادت كني از كار و زندگي و آينده ات مي افتي و همه چيز را فداي گوشي مي كني؟!

حرفش منطقي بود، سري تكان دادم و براي اينكه سر حرف را با او باز كنم گفتم: انگاري دل پري داري !

زن جوان كه منتظر يك كسي مي گشت تا با او درد دل كنه آهي كشيد و گفت: اهل يكي از استان هاي جنوبي كشور هستم،24 سالم بود كه با اولين خواستگاري كه به سراغم آمد با وجود سختي هايي كه شغلش داشت به او جواب مثبت دادم و باهاش ازدواج كردم الآن دو سال است كه به خاطر شرايط شغلي امير به اصفهان آمدم .

اوايل زندگيمان خيلي خوب و خوش بود اما از وقتي كه امير يك گوشي هوشمند خريده ديگر آن همسر سابق نيست، رابطه اش با من سرد شده ، از صبح تا شب كه سر كاره وقتي هم كه به منزل مياد هنوز لباس هايش را در نياورده مي رود سراغ گوشي موبايلش و خودش را با گشت زدن در شبكه هاي اجتماعي و بازي با كلاش سرگرم مي كند. بعضي وقت ها هم اصلاً سر ميز شام نمياد و در حال بازي كردن با گوشي خوابش مي برد.

همسرم اهل هيچ دود و دمي نيست، دست بزن ندارد، حرف هاي ركيك نمي زند، از شغلش هم راضيم وضع زندگيمان هم بد نيست و الحمد اله چيزي كم نداريم اما اعتيادش به بازي با گوشي موبايل و بازي كلاش كه نمي دانم چه كوفتي است زندگي شيرين مرا به نابودي كشيده نمي دانم با او و كارهايش چه كنم .

من از اين وضعيت واقعاً خسته شدم، دوري از خانواده، سختي غربت و بي محلي هاي هر روز امير طاقتم را بريده و دچار افسردگي كرده ، چند بار مي خواستم خودم را از بين ببرم اما نتوانستم ، براي همين هروقت يكي را مي بينم كه با گوشي موبايل بازي مي كند اعصابم بهم مي ريزد ، ببخشيد كه ناراحتت كردم..

حرف هايش خيلي تكان دهنده بود و نشان مي داد كه اين فقط اعتياد به مواد مخدر نيست كه خانمانسوز است بلكه اعتياد به شبكه هاي اجتماعي و بازي كردن با گوشي موبايل هم مي تواند خانه برانداز باشد.

ياد صحبت هاي كارشناس مشاوره پليس افتادم كه چند وقت پيش در راديو درباره همين موضوع صحبت مي كرد و مي گفت: افرادي که در اينترنت و شبکه هاي اجتماعي متمرکز مي شوند از زندگي بريده و ارتباطشان با ديگران محدودمي شود آنها همچون معتادان به مواد مخدر انزوا طلب شده و هر وقتي كه پيدا مي كنند مشغول بازي با رايانه و بقيه برنامه و گشت زني در سايتهاي جالب مي شوند.

او مي گفت: افسردگي پيامد مهم اعتياد به اينترنت است چرا كه اين گونه افراد از تعامل با ديگران مي پرهيزند و سر در لاک خودشان فرومي برند، در چنين شرايطي فرد حمايت همنوعان خودش را از دست مي دهد و با ديگران احساس بيگانگي مي کند.

كارشناس مشاوره پليس توصيه هاي مهمي به شهروندان كرد ، او گفت: با توجه به اينکه اعتياد به شبکه هاي اجتماعي و شغول بودن در فضاي مجازي باعث فاصله گرفتن فرد از ديگران مي شود به همين جهت آموزش مديريت زمان از مهارت هاي زندگي است که مي تواند اوقات فراغت و استفاده بهينه از اين فضا را براي فرد مشخص و تعريف شده کند.

او معتقد بود كه آموزش مديريت زمان در اين زمينه از آسيبها کم کرده و فرد را از وابستگي و اعتياد به اين فضا دور مي کند زيرا در مديريت زمان هدف تقسيم زمان به نحو مناسب، برآورده کردن نيازهاي روزانه فرد و تامين فرصت و برقراري ارتباطات با خانواده است.

اتوبوس در ايستگاه ايستاد و من بايد از آن زن جدا مي شدم ، راهكارهايي كه به ذهنم مي آمد را به او گفتم و او را تشويق كردم كه حتماً به مركز مشاوره برود و سعي كند كه با استفاده از راهنمايي هاي كارشناسان مشاوره به زندگي خوب و خوش سابق خود با همسرش برگردد.

من با حرف هايي كه شنيدم تصميم گرفتم كمتر در شبكه هاي اجتماعي بروم و بيشتر به زندگيم بپردازم و اميدوارم همه دارندگان گوشي هاي موبايل هم در استفاده اين دستگاه حد و مرز را رعايت كنند تا هم خودشان آرامش داشته باشند و هم باعث سلب آرامش ديگران نشوند.

مركز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي استان اصفهان