در نامه سرگشاده اين مديران مطبوعاتي كه اساميشان نزد ما محفوظ است، ضمن انتقاد شديد از اجرا نشدن قانون در اين تعاوني به ويژه در بحث درآمدزايي ميلياردي در دو سال گذشته با استفاده از طرح اشتراك وزارت ارشاد، ابهام در برگزاري انتخابات هيئت مديره نيز مد نظر قرار گرفته است. در بخشي از اين نامه سرگشاده آمده است:
چگونه است كه انتخابات تعاوني با كمتر از ۵۰ نفر شركتكننده برگزار شده اما نتيجه رأيگيري نشان از بيش از ۴۰۰ رأي دارد؟ حال آنكه هر فرد نهايتاً ميتواند وكيل سه نفر باشد، آن هم به شرطي كه وكالت را در تعاوني به افراد واگذار كرده باشد. كسي كه براي رأي دادن به تعاوني نرفته و حضور نداشته، چگونه وكالت رأي داده است؟
چرا اكثر اعضاي تعاوني از زمان ثبتنام براي كانديداتوري هيئت مديره تعاوني و زمان انتخابات اطلاع ندارند؟ اساسنامه اين تعاوني چرا در معرض ديد عموم نيست و شائبه انتخابات مخفي و محفلي را قوت ميبخشد؟
سود ناشي از درآمدزايي تعاوني چگونه و چه زماني بين اعضا توزيع خواهد شد؟ آن هم بعد از دو سال!
چه افرادي صلاحيت نامزدهاي انتخابات را بررسي ميكنند و بر اساس كدام آييننامه و اساسنامه؟ مگر نه اينكه هيئت مديره قبلي فقط دو دوره ميتواند ابقا شود، پس چطور براي انتخابات جديد كه هيچكسي از برگزاري و ثبتنام نامزدها و زمان بررسي نامزدها خبر ندارد، همان هيئت مديره قبلي حضور فعال دارند؟ آگهي انتخابات و فراخوان ثبتنام در كدام روزنامهها منتشر شده و چرا دعوتنامه ثبتنام براي مديران مسئول پست نشده است؟ آيا نبايد از حراست وزارت ارشاد و بازرسان وزارت كار پرسيد، چه نظارتي بر كار اين تعاوني صورت ميگيرد كه اغلب اهالي مطبوعات يا از وجودش خبر ندارند يا از گرفتن حق قانوني خود از سود درآمدهاي ناشي از طرحهاي اين دو وزارتخانه در تعاوني؟ آيا شائبه همكاري بازرسان اين دو وزارتخانه با تعاوني مطبوعات وجود ندارد؟ داستان سفرهاي خارجي برخي اعضاي هيئت مديره و حضور برخي روابط خانوادگي در سيستم مديريتي اين تعاوني را چطور ميتوان توجيه كرد؟