کد خبر: 813226
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۱
چندي پيش خبري عجيب از معاون امور استان‌های صداوسیما رسانه‌اي شد كه....
علي خدايي بيجاري
چندي پيش خبري از دكترعلي دارابي معاون امور استان‌های صداوسیما و معاون سيما در دوره رياست مهندس عزت الله ضرغامي رسانه‌اي شد. وي كه در مراسم تودیع و معارفه مدیرکل صداوسیمای مرکز گیلان سخنراني كرده بود، ابتدا با اظهار نظرهايي در مورد استان گيلان گفته بود كه «استان گیلان نمونه‌ای از ایران است. ما اگر بخواهیم تاریخ ایران را بنویسیم باید از تاریخ گیلان آغاز کنیم و هرچه بخواهیم از ایران یاد کنیم ریشه و اساس آن به گیلان برمی‌گردد».

وي درادامه به نكاتي اشاره و خاطر نشان كرده، كه «طي گزارش یونسکو، 3هزار زبان و گویش به نفع پنج زبان جهانی در حال نابودن شدن هستند که ما امیدواریم صداوسیمای گیلان در راستای ترویج زبان گیلکی بتواند گام‌های مثبتی بردارد».
محور ديگري كه در اظهارات دكتردارابي پي گرفته شده، به امر تغذيه در فرهنگ اين استان زيبا برمي‌گردد. اعتقاد وي بر اين است كه «گیلان سرزمین انواع غذاهای ایرانی است و ثبت جهانی رشت به عنوان شهر خلاق خوراک می‌تواند نقش مهمی در جاذبه‌های گردشگری این شهر و استان داشته باشد».

اما آنچه كه در اظهارات وي جاي بحث دارد و موضوع منظورنظر اين نوشتار است، تصميمي‌ است مبهم و صد البته مسبوق به سابقه در ادوار گذشته رسانه ملي، در خصوص ساخت سریالي 300 قسمتی است با محوريت غذا و تغذيه!

دكتر دارابي در جلسه ياد شده ، پشت بند اظهارات فوق اعلام كرده كه «... برای اولین بار در تاریخ صداوسیما، سریال 300 قسمتی را در راستای شناسایی توانمندی گیلان رقم خواهیم زد که این امر در طول تاریخ صداوسیما بی‌سابقه است»!

چرا كه اگر لحظه‌اي در فضاي حاكم بر صدا و سيما در اين بازۀ زماني و شرايط توليد آثار نمايشي اين روزهاي سازمان تامل كنيم ادله كافي و وافي را براي اقامه آني بودن تصميم "معاون امور استان‌های صداوسیما" مبني بر ساخت سريال مذكور خواهيم يافت. ادله اي كه درادامۀ اين نوشتار به ذكر اهم آنها بسنده خواهد شد:‌


اول،"بودجه" ، پاشنه آشيل رسانه ملي:

نخستين سوالي كه با شنيدن خبر ياد شده به ذهن متبادر ميشود، اين است كه بودجه و هزينۀ توليد ابرسريالي 300 قسمتي، از كجا تامين خواهد شد؟! چرا كه برهيچ كس پوشيده نيست كه حيات رسانه ملي به ريال ورقم اسپانسرهاي بيرون از سازمان گره خورده است. به گونه اي كه اگرسرمايۀ اسپانسرها نباشد، آيندۀ تاريكي در انتظار آنتن هاي اين سازمان عريض و طويل خواهد بود. لازم به ذكر است كه اين آشفتگي مالي نتيجه عملكرد مديران اسبق صدا و سيماست كه امروزه به شكل بحران هاي دست و پاگير جلوه گرشده ! طوري كه انتظار مي رود هر آن چرخ هاي اين ابر رسانه را از حركت باز ايستند!

اينجاست كه ناخودآگاه تصوري كه در تكميل اين پازل معيوب در ذهن شكل مي‌گيرد، اين است كه آيا باز هم پاي اسپانسرهاي توليد كنندۀ ظروف خانگي در ميان است و قرار است آنها ديگربار از خجالت مخاطبان كم توقع سيما درآيند و درمتن سريالي 300 قسمتي، نويسنده ملزم خواهد شد كه يك خط در ميان از قهرمانان بي بديل برخي از شبكه‌هاي تلويزيون، همچون ديگ و ديگچه و كفگير و گوشتكوب سخن به ميان آورد ؟!


دوم، محدوديت‌هاي توليد سريال‌هاي چندصد قسمتي: نبايد فراموش كرد كه توليد فيلم و سريال‌هايي كه مهر تاييد سيما را بر پيشاني خود دارند، از اصول نگارشي‌اي پيروي مي‌كنند بر اركان و وحدت‌هاي سه‌گانه قصه‌نويسي استوارند. بنابراين توليدي بي نقص بر پايه چنين اركاني براي اثري چون سريال ياد شده كه در 300 قسمت تعريف و تدوين خواهد شد و براصل ماهوي مستندگونه دلالت دارد، بسيار دشوار، هزينه‌بر وشايد هم غيرممكن باشد!


سوم، فقدان لوكيشن تاريخي، آكسسوار و ساير الزامات هزينه بر: در بسياري از شهرهاي صاحب نمايش مانند لندن، بخش‌هايي از بافت تاريخي شهر براي رفع رجوع اموراتي چون تامين لوكيشن فيلمسازي، گردشگري و مطالعات معماري- تاريخي و...باقي مي مانند و نگهداري مي شوند. اما متاسفانه در كشور ما شهرداري‌هاي غالب شهرها به بهانۀ ساماندهي بافت‌هاي فرسوده، بافت تاريخي ومعماري اصيل ايراني اسلامي شهرها و روستاها را از بين مي‌برند و جاي آنها سازه‌هاي بي‌هويتي به بهانه هايي چون اسكان و سازندگي سبز مي شوند. سازه‌هايي كه هيچ نسب و نسبت خويشاوندي با معماري ايراني-اسلامي ندارند. بنابراين گروه‌هاي توليد فيلم و سريال موظف و مجبورخواهند بود كه بخش عمده‌اي از بودجه توليد را به جاي هزينه‌كرد بابت ارتقاي سطح كيفي آثار به ساخت لوكيشن و امواراتي از اين‌دست اختصاص دهند!


چهارم، ظرف و مظروفي كه قالب و قواره نيست: در پايان اين نوشتار بايد تصريح شود كه نوك پيكان اين نقد هيچگاه به سمت داشته‌هاي معنوي و فرهنگي استان گيلان نيست. به قول حكما بحث، بحث "مظروف" نيست. بلكه بحث برسر"ظرف" است و قالبي كه براي اين مهم انتخاب و تدبير شده است. ظرفي كه برازنده و قوارۀ‌ معرفي ميراث فرهنگي و معنوي استان گيلان نيست و چه بسا معرفي اين فرهنگ سترگ از چنين راه ناصواب وچنين قالب ناروايي، نفس قضيه را دچار نقصان كند و اصل موضوع را لوث و خنثي گرداند.


پنجم، تجربه‌اي مبهم در پي تجربه‌اي شكست خورده : در حالي دكتر دارابي در جلسه ياد شده پرده از اتخاذ تصميمي به اين حساسيت بر مي‌دارد كه سازمان متبوعش در ابتداي راه ساخت سريال‌هاي چند قسمتي است. آنهم در شرايطي كه نخستين سريالي كه حجم آن در كف سريال‌هاي چند صد قسمتي تعريف شده ، با سريال "كيميا" رقم خورد كه براي نخستين بار در 100قسمت توليد و روانه آنتن شد. اين در حالي‌ست كه به رغم استقبال خوبي كه در ابتدا ازآن شد، اين سريال از قسمت سي‌ام به بعد مورد انتقاد و ريزش مخاطبان قرار گرفت. چرا كه گروه توليد در بخش‌هاي فيلمنامه، گريم، صحنه و... نتوانسته بود راكورد قسمت‌ها را حفظ كند. واين نقصان دقيقا در انتظار سريال 300 قسمتي است. چرا كه براي رعايت كردن راكوردها و خلق داستاني روان و بي نقص بايد تمام صحنه‌ها و لوكيشن‌هاي مورد نياز را بازآفريني كرد كه با وجود موارد اشاره شده بايد براي توليد اين سريال كه در بازه‌اي به بلندي تاريخ گيلان توليد شود، لوكيشن‌هاي بسيار زيادي را ساخت كه به هيچ عنوان براي اسپانسر وتهيه‌كننده مرقوم به صرفه نخواهد بود. واز طرفي اين سو‍ژه در دستۀ سوژه‌هاي درجه كيفي الف تلويزيون دسته بندي نشده كه سقف بودجه بازي داشته باشد و از اين راه خرج‌هاي كمرشكن توليد را رفع و رجوع كرد.


ششم،‌ راه درست، عكس راه رفته است

بايد اذعان كرد كه در چند سالۀ اخيرغالب سريال‌هاي بلند سيما كه دچار مطول‌گويي شده‌اند، موجبات نارضايتي و ريزش مخاطب را رقم زده‌اند. با اين اوصاف به نظر مي‌رسد كه راه درست سيما، عكس راه رفته است. به اين معني كه با توجه به شرايط موجود به نظر سريال هايي كه حجم كمتري داشته اند، نه تنها اقبال و استقبال مخاطب را ازآن خود كرده اند، بلكه خاطره خوشي را در اذهان باقي گذاشته اند. لذا به نظر مي رسد كه مديران سيما بد نيست كه به توليد "ميني‌سريال"هايي بينديشند كه در چند سال گذشته توسط "حجت قاسم زاده اصل" پيشنهاد شد. سريال هايي كه قرار بود در نهايت با 10 قسمت روانه آنتن شوند كه نمونه اين قسم از آثار،‌ سريال‌هاي پنج قسمتي ايام قدر در ماه مبارك رمضان است كه غالبا مورد استقبال مردم قرار گرفته اند.ضمن آنكه شرايط را براي همكاري هنرمندان بيشتري فراهم كي كند. هنرمنداني كه اين روزها به لحاظ وضع معيشتي در مضيقه اند !

بي‌ترديد اين امركه بر طي طريقي گام به گام حكم مي‌كند، راز برداشتن گام‌هاي بلندتر در امر ساخت سريال‌هاي چند صد قسمتي خواهد بود ك و ناگفته پيداست كه در پيش گرفتن راهي غير از اين، تقليدي كوركورانه از ماهواره خواهد بود كه بر تمثيل "غوره نشده، مويز گشتن" حكم مي كند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار