قرار و قاعده اين بوده كه تلويزيون، دانشگاهي براي عرصه آموزش و پرورش ميليونها بينندهاي باشد كه از اين پنجره جهان را ميبينند، لذت تماشاي نمايش، هشدار تلخ حوادث، طعم متفاوت سياست و اقتصاد و سرگرمي، تماشاي ورزش و برنامههاي تفريحي همه و همه از دريچه جعبه جادويي منحصر به فردي با مهر تأييد صداوسيما شكل گرفت.
اينكه چقدر اين اتفاق محقق شده يا نه، موضوع اين يادداشت كوتاه نيست، اما اينكه چقدر تلويزيون بر مدار «فكر و طرح» اداره ميشود، هدف اين چند سطر است. نگاهي گذرا به سريدوزي تولید شبكههاي مختلف غيركاربردي نشان ميدهد كه دستهاي تلويزيون به شدت خالي است؛ راديو و برنامههاي بيرمق و بدون مخاطب بماند!
وقتي سفره شما بزرگ ميشود بايد به فكر لوازم سفره بود كه «بودجه» اتفاقاً آخرين ابزار مورد نياز است؛ شبكههاي متعدد، مجري ميخواهد، تهيهكننده ميخواهد، نويسنده و كارگردان ميخواهد، طراح و... آيا رسانه ملي، اصولاً نيرويي تربيت كرده كه حالا فقط 20 شبكه تلويزيوني دارد؟
خروجي اين نگاه اين ميشود كه به اصطلاح پربينندهترين شبكه فعلي سيما، بر مبناي چهار بار تكرار برنامههايش حيات دارد! يا اينكه برنامهها كپي جزء به جزء برنامههاي پر مخاطب ماهوارهاي است!مونتاژ را جاي توليد ميدهيم دست خلق الله و كپي دست چندم يك برنامه خارجي را به اسم طرحي نو، به خورد مخاطب خسته و خوابآلود نيمه شب سيما روي آنتن ميفرستيم!
يا اينكه تازگي، كل دقايق يك برنامه را با تلگرام پر ميكنيم! هرچه تصوير و فيلم و متن جالب از اين فضاي بيكران مجازي و كانالهاي تلگرامي پيدا ميكنيم، بدون دستكاري به مخاطبي تحويل ميدهيم كه خودش صبح تا شب نسخه اصلي همينها را ديده، با كيفيتتر و بدون يك مجري روي اعصاب! حالا مشخص نيست كي قرار است، «طرح و برنامه» واقعاً به معناي خودش، ايفاي نقش كند و تلويزيوني كه قرار بوده دانشگاه باشد، توليد علمش را از توي كوچه و بازار ارائه ندهد يا كپي پيستي برنامه نسازد!
بايد قبول كنيم كه موج پستمدرنيسم و فضاي پرشتاب شبكههاي اجتماعي و رسانههاي پر زرق و برق غربي و شرقي، صداوسيماي ما را در خود هضم كرده و بيرون آوردن مديران و برنامهسازان از اين فضا، كار سادهاي نيست؛ آنها ميخواهند به هر شكلي مخاطب را نگه دارند، فارغ از اينكه دو عنصر اصلي شبكههاي ماهوارهاي «سكس و خشونت» اصولاً در مديوم رسانهاي ما جايي ندارد و ما نميتوانيم در اين حوزه، با آنها رقابت كنيم جز آنكه خودمان براي خودمان طرحي نو در اندازيم.