کد خبر: 810658
تاریخ انتشار: ۱۹ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۹
نگاهي به طرح بهسازي مزار شهدا در گفت و گوي «جوان» با صاحب نظران و خانواده شهدا
سال 1383 طرحي با عنوان «يكسان‌سازي مزار شهدا» به تصويب هيئت دولت وقت رسيد كه در بدو تصويب، صف‌آرايي موافقان و مخالفان را دربر داشت.
صغري خيل‌فرهنگ
سال 1383 طرحي با عنوان «يكسان‌سازي مزار شهدا» به تصويب هيئت دولت وقت رسيد كه در بدو تصويب، صف‌آرايي موافقان و مخالفان را دربر داشت. اما اين تازه اول كار بود چراكه با اجراي آن خيلي زود مشخص شد كه آن چه «يكسان‌سازي» در خود دارد، (در شكل اوليه خود) تخريب سنگ مزار و يادگاري‌هاي شهدا و جايگزيني آن با سنگ مزارهايي زيبا و شيك، اما عاري از فرهنگ و ارزش‌هاي نهفته در دفاع مقدس است.
اين طرح براي اولين بار در بهشت زهرا به عنوان مشهورترين گلزار شهداي كشور در قطعه44 به اجرا درآمد و در حدود چهار سال به طول انجاميد كه اعتراضات گسترده‌اي را دربر داشت. اما در سال 1387كه دوباره زمزمه‌هاي اجراي اين طرح با گودبرداري در قطعه 40 به گوش رسيد، اين بار خانواده شهدا اعتراض خود را به شكل جدي‌‌تري دنبال كردند و كار به ديوان عدالت اداري كشيد و دستور توقف تخريب صادر شد. چند سال گذشت تا اينكه در سال 1394 طرح يكسان‌سازي اين بار با عنوان «همان سازي» يا «مناسب سازي» درقطعه 21 گلزار شهدا آغاز شد.
ماه رمضان سال 1395سازمان بهشت زهرا اقدام به اجراي دوباره اين طرح در قطعات 21 و50 نمود. با توجه به اينكه دستور همسان‌سازي پيشتر صادر شده بود، سازمان بهشت زهرا و بنياد شهيد اعلام كردند كه دستور توقف طرح، لغو شده است و ادامه كار با رضايت خانواده شهدا صادر شده است.
در حالي كه بحث روي اجراي اين طرح هنوز در فضاي رسانه‌اي كشور داغ است بر آن شديم تا در گفت و گو با صاحب نظران و البته خود خانواده شهدا، نظر آنها را در خصوص طرح يكسان‌سازي يا بهسازي مزار شهدا جويا شويم.
سردار سيد محمد باقرزاده، مسئول كميته جست‌وجوي مفقودين ستاد كل نيروهاي مسلح كه  پیشتر مسئول در بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس بود، معتقد است آنچه امروز در گلزار شهداي بهشت زهرا مي‌گذرد، با لزوم حفظ آثار دفاع مقدس مغايرت دارد. وي مي‌گويد: آن چيزي كه در حال حاضر در مورد گلزار شهداي بهشت زهراي تهران در حال وقوع است منطبق با اصول و معيار‌هاي حفظ آثار تاريخي دفاع مقدس نيست و نارضايتي خانواده شهدا هم به اين نكته بازمي‌گردد. خانواده شهدا هوشمندانه متوجه اين مسئله هستند كه اين آثار تاريخي دفاع مقدس نبايد از بين برود. با توجه به اينكه دركشور خودمان و در تمام دنيا، ميراث فرهنگي براي يك خشت خام، يك آجر يا يك در و پنجره، حساسيت‌هاي زيادي از خود نشان مي‌دهد، طبيعي است كه خانواده شهدا هم نسبت به حفظ ميراث دفاع مقدس فرزندان و يادگارانشان حساس باشند آن هم ميراثي كه كاملاً ملموس است و مردم با اين آثار ظاهري قبور شهدا يك پيوند عميق قلبي برقراركرده‌اند.
مسئول كميته جست‌وجوي مفقودين ستاد كل نيروهاي مسلح در ادامه با بيان اينكه سنگ‌نوشته شهدا حاوي پيام آنها به نسل‌هاي آتي است، اظهار مي‌دارد: بخشي از سنگ‌نوشته‌هاي قبور شهدا حاوي پيام‌هاي شهيدان است، بخشي شامل وصاياي شهدا و بخشي شامل اشعار و مضامين بلند در راستاي اهداف شهدا در طول دوران دفاع مقدس است. اين سنگ‌نوشته‌ها همچنين ناظر به مسائلي چون نوع طبقات و صنوف و مشاغل و گروه‌هاي سني و طوائف مختلف حاضر در دفاع مقدس هستند.
پيام‌هاي نوشته شده روي سنگ مزارهای شهدا در زمان خودش يك سلسله خصوصياتي را به نسل فعلي منتقل كرده است. البته با توجه به عمق پيام‌ها در سنگ‌نوشته‌ها متوجه مي‌شويد كه رزمنده‌ها به اجبار به جبهه نرفتند و پيام‌هاي زيادي براي نسل آينده با خود دارند. همه اين موارد نكات مهمي است كه بايد به آن توجه شود و توجه هم جنبه بسيار موشكافانه بايد داشته باشد. يعني آنطور نيست كه با يك نگاه گذرا از آن عبور كنيم. نه! اينجا بايد تعمق كرد چراكه نقطه عبرت است، محل پند گرفتن است و درس‌هايي كه بايد در همين قطعه شهدا بياموزيم.
 جمله عجيب يك عارف در خصوص مزار شهدا
سردار باقرزاده در ادامه مي‌افزايد: خوب به ياد دارم يكبار حضرت آيت الله جوادي آملي اينطور نقل كردند كه 500 سال ديگر مردم سنگ قبر اين شهدا را به عنوان تبرك مي‌برند. يعني اينكه اينها متبرك، ارزشمند و حساس هستند و بايد براي حفظ آن توجه شود. شما وقتي به موزه آستان قدس مراجعه مي‌كنيد، نخستين سنگ قبر امام رضا(ع) به عنوان يك اثر تاريخي نگهداري شده است و مردم اين را كپي و مشابه‌سازي كردند و در قالب يك اثر هنري قاب شده، به همديگر هديه مي‌دهند.
همه اينها نشان مي‌دهد كه نبايد با بولدوزرسنگ‌هاي مزار شهدا را شكسته و خرد كنيم و به راحتي از كنارش بگذريم. چراكه اينجا مكان مقدسي است كه مطاف فرشتگان بوده و پرهاي فرشتگان به اين قبور شهدا خورده و متبرك شده است. اينجا محل استجابت دعا است، اينجا محل راز و نياز و خلوت، محل انس و قرب مردم است. ما نمي‌توانيم همين طوري به عنوان ظاهر‌سازي همه چيز را به هم بريزيم.
   لزوم سماجت در اجراي اين طرح چيست؟
سردار باقرزاده با ذكر اين نكته كه از سال‌هاي گذشته مخالفت خود را با اين طرح اعلام كرده است، بيان مي‌دارد: زماني كه اين طرح ابلاغ شد ما مخالفت خودمان را اعلام كرديم. البته جرئت نكردند در تهران اين كار را انجام بدهند و كار را از شهرستا‌ن‌هاي كوچك آغاز كردند. در حالي كه شهرستان‌ها هم ابراز نارضايتي كرده بودند. اما متأسفانه اطلاع‌رساني و فضا‌سازي نشد و صدايشان به جايي نرسيد. در حال حاضر قاطبه خانواده شهدا از اين يكسان‌سازي ناراحت هستند و رضايت ندارند. به آن عده‌اي هم كه رضايت دارند گفته شده است كه ما مي‌خواهيم قبور را ترميم كنيم. نگفته‌اند كه قرار بر يكسان‌سازي است. آنها هم مرمت مزار شهدا را قبول كرده‌اند. اگر براي آنها هم قضيه يكسان‌سازي مشخص شود مطمئناً انها هم مخالفت خواهند كرد. در اينجا بايد به نظر مقام معظم رهبري اشاره كنم كه در ديدار از گلزار شهداي بهشت زهرا تأكيد كردند كه شكل ظاهري گلزار شهدا حفظ شود و فقط مسير‌هاي دسترسي آسان را ميسر كنيد.
مسئول سابق بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس با اشاره به نظر مقام معظم رهبري ادامه مي‌دهد: با توجه به فرموده رهبري بايد راه‌هاي دسترسي به گلزار شهدا تسهيل شود تا افراد ناتوان و سالمند بتوانند به راحتي در ميان گلزار عبور كنند و نواقص را برطرف نمايند. اما اين درخت‌ها، اين گلدان‌ها كه با شوق و ذوق خود خانواده‌ها آورده و در كنار قبور شهدا آراسته شده است، يك اثر هنري معنوي است.
من در كلان قضيه مي‌خواهم بگويم كه بنياد شهيد و شهرداري چه الزاماتي براي انجام اين كار دارند. شهرداري بايد پاسخگو باشد. مگر مادران شهدا چند سال ديگر مي‌خواهند عمر كنند. چرا اينها بايد دل شكسته شوند. نبايد اينها را آزرده كنيم. اينها نكات مهمي است كه به عنوان متوليان كار بايد به آن توجه كنيم. يك دعاي مادر و پدر شهيد صدها بلا را از نظام جمهوري اسلامي و از كشور دفع مي‌كند. اينها سرمايه‌هاي معنوي ملت ما هستند. ما با اين سرمايه‌ها بايد به حيات معنوي برسيم. نبايد ساده از كنار اين قضيه بگذريم.
سردمداران رژيم سابق شوروي با اينكه كمونيست بودند و همه كارهايشان يكسان‌سازي بود، در مورد قبور مشاهير خودشان اين كار را انجام ندادند و قبور را يك شكل نساختند. در حقيقت آنها كه كمونيست بودند قبور مشاهيرشان را يكسان‌سازي نكردند كه حالا ما در مورد قبور شهدا بخواهيم انجام بدهيم. اين است كه زيبنده نيست ما اين كار را انجام بدهيم و بايد حتماً عاقلانه با اين موضوع برخورد شود.
     
  بايد از خانواده شهدا نظرخواهي شود
سخنان سردار باقرزاده تأكيد بر اين نكته بود كه گنجينه‌اي به نام گلزار شهدا برايمان به يادگار مانده است كه مملو از فرهنگ عاشورايي نهفته در آن است و بايد در حفظش نهايت دقت و توجه را داشته باشيم. بعد از گفت‌وگو با ايشان به سراغ مجتبي شاكري عضو شوراي شهر تهران مي‌رويم؛ شورايي كه نظراتش قاعدتاً در تصميمات شهرداري كه مجري طرح يكسان‌سازي است، مؤثر است. شاكري پيشنهادهايي در خصوص طرح يكسان‌سازي مطرح مي‌كند كه شنوايش مي‌شويم:
من اعتراض خانواده شهدا را در مورد يكسان‌سازي قبور شهدا ملاحظه كردم. با توجه به بازديد كارشناسي كه از بهشت زهرای تهران داشتم، سه نظر را مطرح مي‌كنم:
1- نظر اول درباره يكسان‌سازي قبور شهدا است كه مي‌گويد ما همين وضعيت موجود را حفظ كنيم. اگر چه براي زائران و كساني كه در گلزار شهدا عبور و مرور مي‌كنند، مشقت‌هايي را دارد و خود همين نوعي معنويت و صميميت را مي‌آورد. سال‌هاست باب‌الصغير در سوريه يا وادي‌السلام در نجف با همه مشقاتي كه براي افراد دارد، تغيير نكرده است. خود اين هم مدلي است كه معنويت را به همراه دارد. بنابراين ما همين را حفظ كنيم و از طرفي چون اين قبور ملك شخصي خانواده‌ها است، جايز نيست و بايد در اين وضعيت نگه داريم.
2- نظر ديگري مي‌گويد از آنجايي كه سركشي به قطعه‌هاي شهدا و مزار شهدا به خاطر وجود پستي‌ها و بلندي‌ها و نزديك بودن قبور به هم دشوار است و مسير تردد آساني هم وجود ندارد، بايد همه چيز همسطح و يكسان و همسان شود. يعني سنگ‌ها يك شكل و حجله‌ها برداشته بشود تا تردد و زيارت قبور شهدا براي زائران آسان شود و آنها درهنگام بازديد از مزار شهدا با مشكل و مسئله‌اي مواجه نشوند.
3- نظر سوم اين است كه مي‌گويد ما با حفظ حقوق خانواده شهدا و انتخاب نوع سنگ مزار و رنگ آن كه به عهده خود خانواده شهدا باشد و همين طور گذاشتن حجله‌ها در سطح پايين‌تر و طراحي جاي نشستن، به مزارهايي بدون پستي و بلندي دست پيدا كنيم. يعني سنگ مزار شهيد با انتخاب خانواده باشد و نيز حجله‌ها وجود داشته باشد تا بتوان توأمان با زيارت مزار شهيد و مرور دستنوشته يا وصيتنامه شهيد روي سنگ مزارها، عبور و مرور راحتي هم داشته باشيم و يك سفر روحاني كوتاهي به وجود بيايد. به نظر من براي رسيدن به مدل اصلي و طرح اصلي بايد ماكتي را طراحي كنيم و در معرض ديد عموم در بهشت زهرا قرار دهيم كه هم زائران و هم خانواده شهدا با توجه به آن ماكت بتوانند نظرات خود را ارئه كنند. در نهايت تأييد و رفع اشكالات و ابهامات با حفظ ميراث فرهنگي شهدا باشد و پيشنهاد تكميلي با رضايت خانواده شهدا اجرايي شود. به شخصه نظر سوم را مي‌پسندم و فكر مي‌كنم كارهاي ديگري هم مي‌توان انجام داد. از جمله اينكه كدي از شهدا روي سنگ قبر الصاق شده يا حك شود كه هر زائري كه مي‌آيد با وارد كردن آن كد در تلفن همراه به سامانه بنياد شهيد وصل شود و زماني كه ما سر مزار شهيد هستيم از طريق ان كد صوت شهيد را كه خودش زيارت عاشورا مي‌خواند يا وصيتنامه‌اش را قرائت مي‌كند بشنويم. البته من پيشنهاد دادم كه در ديدگاه سوم مي‌توان براي پيدا كردن قبور شهدا در مسير با نصب جي پي اس اين امكان فراهم شود. در كل هر سه اين نظرات بايد مورد بررسي قرار گيرد و در صورت تأييد نهايي با كار دستي و مهندسي و عملي، نه آوردن بولدوزر و ماشين‌هاي سنگين در بهشت زهرا، كار را اجرايي كنيم. ما بايد مدل برون‌رفت از اين مشكل را پيدا كنيم و ارائه دهيم و در همه اين موارد بايد به نظر رهبر معظم انقلاب درباره گلزار شهدا و حفظ شكل ظاهري‌اش توجه كنيم.
     
تماس بي‌نتيجه با بنياد شهيد
بنياد شهيد يكي از طرف‌هاي درگير در مقوله يكسان‌سازي مزار شهدا است. بنابراين در پي ارتباط‌گيري با برخي از مسئولان اين بنياد شديم كه متأسفانه بنابه دلايلي پاسخ روشني را دريافت نكرديم. بنابراين به سراغ خود خانواده شهدا رفتيم كه صرف نظر از هر گونه مسائل جانبي، نظر اين عزيزان به لحاظ حقوقي نيز در اين خصوص حائز اهميت است.
   
مزار شهدا را مثل خيابان كرده‌اند
ام‌البنين بابائي مادرشهيد داريوش عليزاده كه مزار فرزندش پيشتر بدون اطلاع و رضايتش در قطعه 44 تخريب و يكسان‌سازي شده است، مي‌گويد: براي يكسان‌سازي از من اجازه گرفته نشد. فرزند من در قطعه 44 بهشت زهرا بود. يكباره رفتم ديدم مزار فرزندم را مثلاً بهسازي كرده‌اند. با توجه به شرايط موجود نه جايي براي نشستن است و نه سايباني براي در امان ماندن از باد و آفتاب. زانوهايمان درد مي‌كند و روي زمين سيماني نمي‌توانيم بنشينيم. اين قطعه شهدا مانند يك خيابان شده است و رهگذر و موتور و همه چي از روي مزار شهدا عبور مي‌كند. به مرور زمان سنگ‌ها از بين خواهند رفت و من حتي نوشته‌هاي روي سنگ مزار فرزندم را هم نمي‌توانم بخوانم. چگونه مي‌گويند مرمت كه نوشته‌هاي قبر پسرم را هم ترميم نكرده‌اند.
اين مادر شهيد كه پيكر فرزندش ساليان درازي مفقود بوده در ادامه مي‌گويد: 18سال منتظر بازگشت پيكر شهيدم ماندم به اميد روزي كه بيايد و مزارش مأمن دل بي‌قرار من باشد. 18 سال مانند درخت توتي بودم كه تكانش مي‌دهند و آن هم مي‌ريزد، آب شدم ريختم. اينها به جاي مرتب كردن و سر و سامان دادن مي‌آيند و يكسان‌سازي مي‌كنند حالا اگر از كشوري ديگر به بهشت زهرا بيايند با خودشان چه خواهند گفت، قطعاً مي‌گويند اينها اينگونه به شهدايشان ارج و اهميت مي‌دادند ؟!
18سال چشم به در خانه بودم و انتظار كشيدم حالا اين هم از وضعيت مزار فرزندم. همه اميد‌مان بهشت زهرا است، زنده‌ايم به خاطر اينكه به ديدار فرزندمان برويم. برويم برايش درد دل كنيم. اما با اين وجود و با اين يكسان‌سازي نمي‌دانم چه كنم و چگونه سر مزار فرزندم بنشينم كه هيچ جايي براي نشستن و ماندن ندارد.
  من اجازه نمي‌دهم
طاهره عزيز مقام مادر شهيد محمد قپاني هم يكي ديگر از معترضين طرح‌هايي است كه در بهشت زهراي تهران به بهانه‌هاي مختلف به اجرا در مي‌آيد. شهيد محمد قپاني 6 مرداد ماه سال 1367در روند عمليات مرصاد به شهادت رسيد. اين مادر شهيد مي‌گويد: من مخالف اين قضيه هستم و اجازه نمي‌دهم سنگ مزار شهيدم را عوض كنند. در گلزار شهدا هم گفتم ما خانواده شهدا اجازه داديم و رضايت داديم كه فرزندانمان به جبهه بروند. ما پيرو امام خميني بوديم سر و جانمان هم فداي امام خميني، اما اگر بخواهند به مزار فرزندم دست بزنند ابتدا بايد مزار امام را بر دارند بعد شهدای 72 تن را و بعد من از همه مادران شهدا اجازه مي‌گيرم و بيايند يكسان‌سازي كنند. ما اجازه نمي‌دهيم كه به مزار فرزندانمان دست بزنند. قطعه 44 را دست زدند و امروز كه مادران شهدا مي‌آيند نه جايي براي نشستن دارند و نه سايباني كه آنها را از باران و آفتاب محافظت كند.
اين مادر شهيد مي‌افزايد: مزار شهيدم در قطعه 40 روبه‌روي قطعه 44 است. مادر شهيدي را مي‌شناسم كه به خاطر آنكه به مزار فرزندش دست زدند سكته كرد و 20روزي در بيمارستان بستری شد. من سال‌هاي زيادي است كه در كنار مزار شهيدم صبحانه آماده مي‌كنم و براي ناهار زائر‌ها هم‌ آش مي‌پزم و شربت توزيع مي‌كنم. مادر‌هاي شهدا رضايت ندارند. اگر واقعاً نيت آنها خدمت‌رساني به خانواده شهدا است بيايند و براي آمدن و راحتي حال خانواده شهدا ماشين براي ترددشان به بهشت زهرا بگذارند. من 28 سال است كه دارم اين راه را مي‌روم. بيايند به درد دل مادران شهدا توجه كنند.
من خودم 5 ميليون تومان دادم سنگ شهيدم را عوض كردم، اما اجازه نمي‌دهم بي‌حساب و كتاب سنگ مزارش را تغيير بدهند. چشمم من هم كور شود اجازه نمي‌دهم. من دادگاه هم رفتم و اعتراض كردم و به رئيس دادگاه هم گفتم كه بچه من رفته شهيد شده و من اجازه نمي‌دهم اين كار را كنيد. كشته شوم هم نمي‌گذارم به مزار فرزندم دست بزنند.
 مگر مزار امام حسين را عوض مي‌كنند، اينها همه پيرو امام حسين هستند. نگاه كردن به سنگ مزار شهدا عبادت است. آن مزارهايي را كه يكسان‌سازي كرده‌اند و اسمش را بهسازي مي‌‌گذارند، سؤالم اين است چه جوري پاك سازي و بهسازي مي‌كنند كه سنگ را برمي‌دارند و دورش را سيمان مي‌كنند و سنگ هم تخت مي‌شود.
   
يادگار‌هاي جنگ
كيلويي 25 تومان!

 آنچه مسلم است، اينكه امروز نياز كشور و جامعه و مردم و حتي خانواده شهدا يكسان‌سازي مزار شهدا نيست بلكه پياده كردن آرمان و اهداف والايي است كه شهدا جانشان را در مسير آن دادند. به قول دكتر محمد صادق كوشكي: بعد از جنگ هم ابتدا بازسازي و بهسازي خرمشهر مطرح شد و تمام تانك‌ها را به عنوان آهن قراضه كيلويي 25 تومان فروختند و اينگونه آثار دفاع مقدس را از بين بردند كه همان موقع امام واكنش نشان دادند و فرمودند يا همه خرمشهر يا بخشي از آن را به همين شكل حفظ كنيد. حالا همين تفكر به دنبال بهسازي قبور شهدا هستند. اين كار مثل اين است كه بگويند سازنده تخت جمشيد نمي‌دانسته بعداً به مشكل مي‌خورد و حالا بايد بهسازي كنيم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار