سرآغاز هفته دولت هرساله با ياد و خاطره شهيدان رجايي و باهنر به عنوان اركان اصلي در نخستين دولت مكتبي گرامي داشته ميشود. اين زمان مضاف بر گراميداشت ياد اين شهيدان و پاسداشت از زحمات دولت ميتواند فرصت خوبي براي تعميق در بنيان تفكر شهيد رجايي و چگونگي تحقق يك دولت «مكتبي و مردمي» باشد. براي اين منظور، اجرايي كردن دو اقدام مهم ضروري به نظر ميرسد: 1- ارائه گزارش عملكردي سالانه از اقدامات رئيسجمهور و دولت او 2- آسيبشناسي دولتهاي پيشين و بررسي تطبيقي آنان و همچنين اقداماتي كه در اين راستا انجام شده است. اين دو اقدام مهم به يك نقطه مشترك ختم ميگردد و آن مشخص شدن «نقشه راه» يا مسير پيش روي دولت فعلي و همچنين دولتهاي آتي است، از همين رو به ضرورت و نتايج هر يك از اين دو تأكيد ميشود. الزامات گزارش دولت از عملكرد خود، محور بحث اين نوشتار خواهد بود. گزارش عملكردي رئيسجمهور از آنچه توسط تيم دولت در ميادين داخلي و خارجي به دست آمده است، ميتواند در چهار سطح مفيد قرار گرفته و جهتساز باشد:
1- مشخص شدن نقاط ضعف و قوت در عملكرد دولت از بهترين نتايج گزارش رئيسجمهور است. ارائه يك كارنامه حقيقي منجر به نوعي بازانديشي در نقاط مفروضي ميشود كه در آغاز كار دولت از آن صحبت ميشد؛ نقاطي كه در پارهاي موارد به مسيري سودمند بدل شده و در مواردي ديگر موفق عمل نكردهاند. روشن شدن ميزان تناسخ روش اتخاذي دولت با هدف و دكتريني كه طي شعارهاي انتخاباتي مطرح ميشد و نيز كارآمدي يا ناكارآمدي مسيرطي شده تا حد بسيار زيادي به ميزان صداقت موجود و بيان واقعيات در اين گزارش بستگي دارد. تمام اين فرايند به ريلگذاري براي «گامبرداري» و «برنامهريزي» بهتر در دولت آتي خواهد انجاميد، براي مثال ارائه گزارش شفاهي دولت در سال 94 «برنامهاي تبليغاتي» جهت به ثمر نشستن برجام بود، اما نشانههايي چون كاهش نيافتن سطح انتظارات طرف توافق و رفتار لابيگرايانه ايالاتمتحده و همچنين ايستهاي متعدد در جريان مذاكرات به خوبي از ناكارآمدي اين ديپلماسي خبر ميداد. عدمشفافيت لازم در بيان حقايق مذاكرات حبابي از انتظارات مردمي را ايجاد كرد. اگرچه برجام در سخن پارهاي افراد به فرجام خود نزديك شد، اما حقيقت اين است كه در عمل به فرج و گشايش مورد نظر دست نيافت و اين حباب نيز از بين رفت. نتيجه اين جريان، فزوني بياعتمادي نه تنها به امريكا كه به ديپلماسي مذاكره با غرب بود.
2- البته تنها نوع ديپلماسي و واقعانگاري در نقاط پيشفرض، ضامن يك نتيجه خوب براي دولت نيست بلكه كيفيت كار انجام شده در هر دو ميدان - خودي و روبهرو- به مراتب تأثير بيشتري بر ميزان موفقيت و حصول نتايج مورد نظر دارد، چه بسا روش سودمندي كه درست به كار گرفته نشود يا در يكي از ميادين وابسته به خود آنگونه كه بايد عملي نشود. نتيجه خوب از يك ديپلماسي در حوزه سياست داخلي يا خارجي، خود از نتايج عملياتي در دو ميدان اثر ميپذيرد؛ در ديپلماسي داخلي برآيند عملكرد دولت- ملت و در ديپلماسي خارجي ميدان عمل دولت - دولت است. تعيين روابط منطقي بين واحدهاي مختلف سازماني به منظور رسيدن به اهداف و مقايسه فعاليتهاي انجام شده يا در حال انجام با ملاكها و استانداردهاي از پيش تعيين شده در ميادين داخلي و خارجي، همه ماحصل سنجش و گزارش دولت از اقدامات خود است كه به سازماندهي بهتر، پيگيري و كنترل آيندهنگر ميانجامد. در توافق هستهاي علاوه بر انتقاداتي كه به روش مذاكره و تغيير ادبيات سياسي - با طرفي كه بارها غيرقابل اعتماد بودن خود را به اثبات رسانده است- وارد شد. بخش اعظمي از انتقادها متوجه عملياتي نشدن برجام در ميدان امريكايي است، از همين رو «سازماندهي و كنترل» درتحقق يك هدف، حلقه مفقوده ميان روش يا ديپلماسي و نتايج آن است. ارائه يك گزارش حقيقي و صادقانه از سوي دولت و استفاده بهينه از آن ميتواند سطح سازماندهي را نشان داده، كنترل ايجاد كند و مانع از ضعف نتايج بهعلت عدم كيفيت در كنترل، سازماندهي و پيگيري شود.
3- همنوايي و همصدايي عناصر دولت يا همان وحدت درونسازماني از ديگر بروندادهايي است كه كارنامه دولتي به ويژه در عرصه ديپلماسي داخلي نشان خواهد داد. انجام فعاليتهاي مغاير، موازي، غيرضروري و غيرسودمند در مسير دولت همچون گياه هرزي است كه مانع از رشد قامت عملكردي دولت خواهد شد. اقدامات موازي هميشه به معناي انجام نيست بلكه گاه عدمانجام يك كار به يك جريانسازي موازي و شكننده و حتي حاشيهسازي براي دولت ميانجامد. براي نمونه عدمبرخورد قاطع و قانوني با مديران نجومي و ايجاد حاشيه امن براي آنان، از آن دست موازيكاريهاست كه در تقابل با هدف خدمترساني و مردمي بودن دولت است، اين رويكرد قادر است اقدامات مثبت دولت به ملت را نيز تحتالشعاع خود قرار داده و انگ اشرافيگري را برپيشاني دولت مهر كند. بررسيها و گزارشات يكساله دولت ميتواند به شناخت ريشه و بدنه اين آفتها و همچنين اقدامسازي در جهت يك «هماهنگي» بهتر و هممسيري ختم شود.
4- پيدا شدن نقاط ضعف و قوت در مسير برنامهريزي آينده، سازماندهي و كنترل بر عناصر درونسازماني و هماهنگي و پرهيز از اقدامات موازي يا ناكارآمد همه به «حذف حاشيه» از بدنه دولت خواهد انجاميد. نتيجه آن به كارگيري تمام توان و تمركز در راستاي هدف اصلي- خدمت و رضايت مردمي- يا به بيان بهتر «شتاب اجرايي در خدمترساني» است. زماني اين شتابفزوني خواهد يافت كه ملت و دولت در يك سو باشند و نه در دو سوي مخالف. ميزان اعتماد، اميد و باور مردم حربه قدرتمندي براي دولت است كه تنها از بستر صداقت و شفافيت با آنان برميخيزد. مردمي كه دولت را با خويش صادق ببينند حتي از ناكاميها يا نتايج عملكردي دور از انتظار، بزرگوارانه عبور ميكنند اما اگر دولت را در لايهاي از شبههسازي، توجيه و خيالپردازي مشاهده كنند يا به بيان بهتر آن را صادق نبينند، اميد و اعتماد خود را نسبت به آن از دست خواهند داد. چنين دولتي بيشتر مورد عتاب و نارضايتي مردمي قرار خواهد گرفت.
تحقق يك دولت مكتبي و انقلابي هدفي است كه از احساس تعهد صادقانه به مردم و شناخت مسير صحيح محقق ميشود. ارائه يك گزارش واقعي از عملكرد دولت چه در ديپلماسي داخلي يا خارجي اقدامي الزامي است كه ميتواند معيار سنجش صداقت و تعهد دولت نسبت به مردم قرار گيرد. اين گزارش شناخت را براي دولت و همچنين ملت تسهيل كرده و معبري براي اعتماد بيشتر مردم به دولت باز ميكند. هفته دولت بهانه خوبي براي انجام اين مهم و جريان يافتن شرياني از اميد در باور مردم نسبت به دولت محترم است.