شروع ليگ شانزدهم، با اتفاق ناگواري همراه بود. اتفاقي كه شايد تا مدتهاي مديد از ذهنها پاك نشود. توهين به جانبازي كه عاشق فوتبال است و حضور او در كنار مستطيل سبز يادآور رشادتهاي فرزندان ايران كه از خاك اين سرزمين محافظت كردند، بدترين اتفاق شروع ليگ شانزدهم بود كه خشم بسياري را به دنبال داشت. هر چند اين رفتار زشت از سوي فرد خاطي تكذيب شد و از سوي فوتباليستي ديگر با اهداي كشف طلا به همان جانباز جبران شد اما، ميتواند مهمترين درس ليگ شانزدهم باشد. توجه به مسائل اخلاقي در سالهاي نه چندان دور فوتبال به اندازهاي حائز اهميت بوده كه هنوز هم بزرگان فوتبال و پيشكسوتان آن تأكيد دارند كه بازيکن ستاره هم كه باشد و در بازيها بدرخشد اما اخلاق نداشته باشد، ارزشي ندارد. اين همان داستان اخلاق، درس، ورزش و شعار اخلاق مداري است كه سالها قبل در اولويت قرار داشت و اجرا ميشد اما اين روزها، تنها شعاري است كه براي شانه خالي كردن از بار مسئوليت يا انداختن توپ به زمين ديگري به زبان ميآيد و برنامهاي براي عملي كردن آن نيست. اين را زماني ميتوان به خوبي فهميد كه يك فوتباليست، به جاي احترام گذاشتن، زبان به توهين ميگشايد. آن هم به نماينده قشري كه زندگي و آرامش امروز را مديون جانفشانيها و فداكاريهاي آنها هستيم اما بيتوجهي به مسائل اخلاقي كه باب شود، نتيجهاش ميشود اينكه يك فوتباليستي كه تا ماههاي قبل تنها وظيفهاش نشستن روي نيمكت تيماش بوده و امسال به واسطه مسائلي ديگر رقم قراردادش ميلياردي شده و باورش كه بازيكن بزرگي است، به خود اجازه ميدهد تا به جانبازي كه به عشق فوتبال خود را به سختي تا كنار چمن ميرساند، توهين كند. اين نتيجه بيتوجهي به مسائل اخلاقي است. نتيجه سهلانگاري باشگاهها به امور فرهنگي و اخلاقي است كه حالا به بدترين شكل ممكن و توهين به يك جانباز خود را نشان ميدهد و اوج فاجعه را به تصوير ميكشاند. شايد فوتباليستي ديگر با اهداي يكي از باارزشترين هداياي دوران فوتبالي خود درصدد جبران برآمده باشد و آن فوتباليست خطاكار هم بعد از توبيخهاي اين چند روزه پشيمان شده باشد از رفتار ناشايستي كه داشته اما واقعيت اين است كه بيتوجهي به اين مسائل باعث بروز اين رفتارها ميشود. رفتارهايي كه به چيزي بيش از يك عذرخواهي يا دلجويي ساده نياز دارد. رفتارهايي كه به بازنگري نياز دارد. به يادگيري مسائل اخلاقي كه سالهاست مورد بيتوجهي قرار گرفتهاند.