پنجم مردادماه سالروز فتح آندلس به دست مسلمانان در سال 92 هجري ـ قمري است؛ فتحي كه ذرهذره بررسي پيروزي و شكست آن ميتواند براي امروز مسلمانان در هر نقطهاي از سرزمينهاي اسلامي درسآموز باشد.
در سال 92 هجري، مسلمانان تحت فرماندهي «طارق بن زياد» حركت براي فتح آندلس را آغاز كردند و در فاصله چهار سال، پيروزي را در سرزميني كه امروز دو كشور اسپانيا و پرتغال را در خود جاي داده است، رقم زدند. كاري كه مسلمانان براي پيروزي در آن روز انجام دادند امروز نيز ميتواند صرفنظر از فتح جغرافيايي كشورها، درس و روشي باشد براي مواجهه در شرايط سخت و رويارويي با دشمناني كه با همه ابزارها آمدهاند تا مسير حق را منحرف كنند. اينكه فرمانده جوان عمليات فتح آندلس پا به سرزمين ناشناختهاي بگذارد و براي ايستادگي تا پاي جان سربازانش، كشتيهاي حامل سربازان و آذوقههاي آنها را آتش زده و اميد ظاهري نيروي رزمنده اين جنگ نابرابر را نااميد كند و تنها راه پيروزي را ايستادگي در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح از تجهيزات و ساز و برگ نظامي روز اعلام كند، فقط از يك انسان معتقد به آرمانها بر ميآيد.
طبيعي است نيروي معتقد به هدف مقدس، آرمانهاي خود را فراتر از دستيابي به اهداف كوچك ميپندارد و هر حركت هدفمند براي رسيدن به اين آرمانها را با وجود درك از سختيهاي پيشرو، دنبال خواهد كرد. اما چه شد كه در فاصله 8 قرن سيادت مسلمانان پيروز در چنين عرصهاي، آنان سر تسليم در مقابل رقيب و دشمن خود فرود آوردهاند؟ برخي رفتارهاي مسلمانان پس از فتح آندلس نيز آموزنده بود و همين رفتارها بود كه منجر به گرايش مردم آن سرزمين به اسلام گرديد.
رفتارهايي از جنس اينكه مسلمانان پس از پيروزي، مسيحيان و يهوديان اين سرزمين را تضمين كرده و با گرفتن جزيه و خراج اسلامي، آنها را در پناه خود در آوردند، باعث شد در سايه همين تفكر منطقي و متمدنانه، بنيانگذاران تمدن نوين اروپايي چون «دكارت» از پاريس با پاي پياده تا «طليطله» را پيموده تا در مدارس عربي «طليطله» با زبان عربي آشنا شود و از جهالت قرون وسطياي اروپا رهايي يابد.
اما دوران تلألؤ مسلمانان در آندلس زود سپري شد و مسيحياني كه بناي دشمني با مسلمانان را گذاشته بودند براي باز پسگيري آندلس يك راهبرد سه مرحلهاي را طراحي و اجرا نمودند. در مرحله اول، تبليغ و ترويج افكار و انديشههاي مسيحيت با هدف ايجاد تزلزل در عقايد جوانان مسلمان و سست نمودن آنان در پايبندي به احكام ديني در دستور كار قرار گرفت و در مرحله دوم؛ با نفوذ در امر حياتي و مهم تعليم و تربيت جوانان مسلمانان از طريق گرفتن امتياز باز كردن مدارس مجاني با هدف تعليم مطالب انحرافي و القاي شبهات در جوانان مسلمان و در گام سوم؛ با توسعه روابط تجاري با مسلمين با هدف ترويج فساد و بيبندوباري در زمامداران و به ويژه جوانان مسلمان آندلس، چنان فضايي را ايجاد كردند كه همچون موريانه پايههاي حكومت مسلمانان در اين منطقه سست شد و حكومت 770 ساله مسلمانان در اين منطقه استراتژيك و پل ارتباط با دنياي غرب فروپاشيد.
نتيجه مراحل سهگانه مذكور كه جملگي در يك راهبرد اساسي براي فروپاشي آندلس اسلامي و خارج كردن اين سرزمين از دست مسلمانان خلاصه ميشد، تخدير افكار و انديشههاي مسلمانان بود. امروز اگر از سر تأمل به روند فروپاشي حكومت مسلمانان در آندلس نگريسته شود ميتوان آنچه در آن مقطع رخ داد را در جاي جاي سرزمينهاي اسلامي مشاهده كرد. آن روز ميگساري در ميان مردم عياش آندلس از حالت خفا به يك عمل عمومي و علني تبديل شد و جوانان ميگسار و بيبند و بار، روش پدران خود را حقير شمرده و آنان را نادان و دور از تمدن ميخواندند و لباس ساده خود را كه نشان متانت و پاكي بود از تن برون كردند و جامه وابستگي، خودباختگي در غيريت و بيحيايي را بر تن كردند و دختران زيباي اروپايي مأموريت يافته بودند تا جوانان مسلمان را دلرباي ظواهر فريبنده خويش كنند و جوان مسلمان تا نيمههاي شب در مهمانخانههاي فساد سرگرم گناه بودند، همه و همه زمينه فروپاشي نظام اسلامي در آندلس را فراهم كرد و تكتك نسخههاي آن زمان، امروز با گذشت 15 قرن در جوامع اسلامي پيادهسازي ميشود.
آنچه امروز در كشورهاي خوابيده روي سرمايههاي نفتي در حوزه خليج فارس يا كشورهاي اسلامي جذاب براي توريسمهاي اروپايي و غرب كه جهت عياشي و خوشگذراني روانه اين سرزمينها ميشوند، علائم يك شكست مهيب از نوع شكست مسلمانان در مقابل دنياي غرب است كه آن روز جامعه اسلامي آندلس را از درون تهي كرد و امروز نوك پيكان خود را به سمت جوامع نيمهمدرن عصر حاضر در جوامع اسلامي نشانه گرفته است.
هشدار رهبر معظم انقلاب در ديدار نمايندگان مجلس دهم در خرداد امسال، با اين عنوان كه «ولنگاري و بياهتمامي در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در توليد كالاي فرهنگي مفيد كه كوتاهي ميكنيم، چه در جلوگيري از توليد كالاي فرهنگي مضر كه كوتاهي ميكنيم» نشان از آن دارد كه جنگ فرهنگي غرب در سال 869 قمري با شكست مسلمانان در آندلس پايان نيافته است و همان راهبردهاي سه مرحلهاي مسيحياني كه با ايجاد تزلزل در عقايد جوانان و سست كردن آنان در پايبندي به احكام ديني در دستور قرار گرفته بود و با نفوذ در امر حياتي تعليم و تربيت جوانان مسلمان باعث انحراف در مسير تربيت آنها با آموزههاي اسلامي شده بودند و يا با توسعه روابط تجاري و قراردادهاي اقتصادي زمينه طمع و فساد را در مسلمانان فراهم آوردند، امروز هم همان سه راهبرد دقيقاً دنبال ميشود.
اينكه مقام معظم رهبري از وضعيت تدريس زبان انگليسي آن هم در مهدهاي كودك احساس نگراني ميكنند يا ميفرمايند «گاهي اوقات مشكلات فرهنگي موجب شده كه من شب خوابم نبرده» و براي برونرفت از اين مشكلات، ميفرمايند «توليد كالاهاي فرهنگي سالم در زمينههاي مختلف و جلوگيري از توليد كالاهاي مضر فرهنگي، جزو كارهاي اساسي است» نشان از آن دارد كه ميتواند آندلسي كردن جامعه ايران يك خطر جدي باشد. امروز هر سه مرحله اندلسي كردن جامعه ايران در دستور كار غرب قرار گرفته است.
از همين منظر است كه رهبر عظيمالشأن انقلاب در نحوه مواجهه با دنياي غرب، علاوه بر صيانت كشور به ويژه جوانان از افتادن در دام پديدههاي فساد اخلاقي، نگران نوعي نفوذ دشمن از بستر اقتصادي در قالب روابط تجاري و انعقاد قراردادهاي اقتصادي هستند، چرا كه تجربه گذشته ثابت كرده است در صورت بيتوجهي به اين مقولات مهم، سرنوشتي جز فروپاشي نظام سياسي از نوع آندلس براي هر كشور با هر ظرفيتي دور از انتظار نيست.
نبايد فراموش كرد كه دشمن هم سرمايه مادي خويش را بسيج كرده تا جوامع اسلامي را دچار فروپاشي كند و براي ايران اسلامي برنامهريزي منسجمي را دنبال ميكند. اينكه «مرداك» يهودي سرمايهگذار اول رسانهاي دنيا با صراحت اعلام ميكند بايد كاري كنيم پديدهاي به نام حجاب جايگاهي در بين زنان ايراني نداشته باشد و پايين كشيدن روسري زنان يك مفهوم را در ذهن متبادر ميكند كه دشمن با همه توان براي فروپاشي نظام اخلاقي ايران در تلاش است و خطر آندلسي كردن جامعه ايران، يك خطر جدي است.