در آغاز سخن تذكار به اين مهم لازم است كه فرقه وهابيت با تفكر بدعتگذار و مخرب خود - كه بيش از 300 سال است جهان اسلام را تهديد ميكند- بر اساس اعتقاداتي در فقه حنبلي، در قرن چهارم پايهگذاري و در قرن هشتم با پيدايش تعاريف سلفي احيا شد، در قرن دوازدهم سر و سامان پيدا كرد و در قرن چهاردهم به عنوان تحفهاي سياسي به سراسر دنيا صادر شد!
با تأمل در ريشههاي پيدايش اين گروه انحرافي، بهخوبي ميتوان دستهاي استعمار را در ايجاد تفرقه بين ملل اسلامي مشاهده كرد. مورخين با اسناد و مدارك معتبر، اين فرضيه را به اثبات رساندهاند كه وهابيت به دستور مستقيم بريتانيا پايهگذاري شد و جاسوسان وزارت مستعمرات انگليس در شكلگيري و تثبيت اين فرقه نقش اصلي را به عهده داشتهاند. مستر همفر جاسوس انگليس در كتاب خاطرات خود مينويسد: «گمشدهاش را در محمد بن عبدالوهاب يافته است!» او از علماي عصر خود متنفر بود و حتي به خلفاي چهارگانه هم اهميت نميداد و فقط به فهم خود از قرآن و سنت تكيه ميكرد. از اينرو وزارت مستعمرات بريتانيا، نقشه دقيقي براي محمد بن عبدالوهاب تهيه ميكند كه مهمترين مفاد آن عبارتند از: « تكفير همه مسلمانان، مباح بودن قتل و غارت اموال و هتك آبروي آنان و فروختن آنها در بازار بردهفروشان و جواز برده كردن مردان و به كنيزي گرفتن زنان، ويران كردن كعبه تحت عنوان امحاي آثار بتپرستي، جلوگيري از حج، تحريك عشاير به حمله به قافلههاي حجاج و كشتن و غارت آنها، تحريك مردم به نافرماني از خليفه عثماني و جنگ با او، مبارزه شديد با شريفهاي حجاز و كاستن از نفوذ آنان، تخريب قبهها، ضريحها و اماكن مقدس مسلمين در مكه و مدينه و بلاد اسلامي تحت عنوان مبارزه با شرك و بتپرستي، ايجاد آشوب در بلاد مختلف با هر وسيله ممكن و انتشار قرآني تحريف شده!»
وهابيها معتقدند مسلمانان ديگر از دين برگشته و در دين بدعت گذاشته و با زيارت قبول انبيا، اوليا و صالحين كافر شدهاند! لذا ريختن خون آنان و غارت اموالشان، بر وهابيان واجب است! بر اساس اين تفكر هنگامي كه سعوديها بر حجاز مسلط شدند، با توجه به پيوند فكري و عقيدتي با محمد بن عبدالوهاب همه آثار و بناهاي روي قبور بزرگان صدر اسلام را خراب كردند! آنها ابتدا بخشي از بناهاي قبرستان بقيع را ويران كردند و پس از آنكه كاملاً بر حجاز مسلط شدند، به تخريب بناها و آثار و گنبدها پرداختند و اشياي گرانقيمت داخل آنها را به غارت بردند و نهتنها در مدينه بلكه در هر جايي كه بارگاه، زيارتگاه و گنبدي ديدند، ويران كردند.
وهابيان در مكه گنبدهاي قبرحضرت عبدالمطلب، حضرت ابوطالب، حضرت خديجه(س) را ويران و زادگاه پيامبر(ص) و فاطمهزهرا(س) را با خاك يكسان كردند! آنان در جدّه به تخريب گنبد و قبر حوّا پرداختند و همه مقابر را در مكه، طائف، جده و ساير نواحي ويران ساختند و در مدينه هم به تخريب مسجد و آرامگاه حمزه سيدالشهدا(ع) پرداختند. پس از تسلط وهابيها بر مدينه، شيخ عبدالله بن باليهد، قاضيالقضات وهابيها در باره تخريب گنبدها و زيارتگاهها از مردم نظرخواهي كرد كه اكثراً از ترس جواب ندادند! البته وهابيها براي تخريب گنبدها و ضريحها و حتي گنبد مرقد پيامبر(ص) از كسي اجازه نميگرفتند و اين نظرخواهي هم در واقع براي آمادهكردن مردم انجام شده بود، لذا بلافاصله پس از صدور اعلاميه و نظرخواهي، همه گنبد و زيارتگاهها در مدينه و اطراف آن
ويران شدند.
حتي گنبد ائمه (ع) در بقيع و قبر عباس عموي پيامبر(ص) را كه در كنار آنها بود، ويران كردند و صندوقها و ضريحهايي را كه روي قبرها قرار داشتند از بين بردند و از اين زيارتگاهها جز تلّ خاكي برجا نگذاشتند.
از جمله آثاري كه از بين رفتند ميتوان به گنبد مرقد عبدالله و آمنه، پدر و مادر پيامبر(ص)، مزار همسران پيامبر(ص)، قبر عثمان بن عفان، اسماعيل پسر امام صادق(ع) قبر مالك و خلاصه همه مزارهاي مدينه و اطراف آن را خراب كردند! پيش از اين هم قبر حمزه عموي پيامبر(ص) و قبور شهداي احد را از بين برده و مشتي خاك بر جا گذاشته بودند.
قابل ذكر است تا پيش از هجرت پيامبر(ص) به مدينه مردم آن شهر مردههاي خود را در دو قبرستان «بنيسالم» و «بنيحرام» و گاهي هم در خانههاي خود دفن ميكردند، اما با هجرت مسلمانان به مدينه بقيع تبديل به تنها قبرستان مردم مدينه شد و با دفن اجساد اصحاب پيامبر(ص) و نيز همسران و دختران و فرزندان آنان و اهلبيت(ع) اين قبرستان اهميت خاصي پيدا كرد و قبرستانهاي ديگر به صورت متروكه در آمدند. اين قبرستان با وجود 10 هزار تن از شخصيتهاي بزرگ تاريخ اسلام در واقع يك گنجينه تاريخي است كه متأسفانه با تعصب و انحراف حكام آن ديار به ويرانهاي تبديل
شده است.