عالم مجاهد و پرآوازه، آيتالله العظمي حاج شيخ محمد تقي نجفي اصفهاني معروف به «آقانجفي»، در بين علماي دوره قاجار به دو دليل از جايگاه ممتاز و برجستهاي برخوردار است: تلاش براي ممانعت از ورود شركتهاي تجاري خارجي به ايران و تلاش براي تقويت توليدات داخلي در قالب تأسيس «شركت الاسلاميه». به تعبيري شايد بتوان ايشان را يكي از نخستين افرادي برشمرد كه اقتصاد مقاومتي به معناي مدّنظر مقام معظم رهبري را مطرح كرد و بر اجراي آن پاي فشرد. آيتالله آقانجفي اصفهاني در خانداني عالم و سرشناس در اصفهان پا به عرصه گيتي نهاد. پدر ايشان صاحب تأليفات ارزشمندي چون «هدايه المسترشدين» و مجتهد زمان خود بود. آقانجفي در ابتدا علاقه چنداني به تحصيل علوم ديني نداشت، اما بهتدريج راه نياكان خويش را در پيش گرفت و با تلاش و سعي فراوان به جايگاه رفيعي رسيد و تأليفات ارزشمندي را در زمينه فقه و مسائل اقتصادي و اجتماعي مسلمانان بر جاي نهاد. آقانجفي همراه با برادر كوچكترش حاج آقا نورالله، در مبارزه عليه استبداد قاجاري و تلاش براي ايجاد نوعي «اقتصاد درونزا» تلاشهاي فراواني كردند. ايشان در زمره شاگردان مستقيم ميرزاي شيرازي صاحب فتواي تحريم تنباكو بود. اكثر شاگردان ميرزا علاوه بر برجستگي و قدرت در زمينه علم، اجتهاد، فقه و اصول در صحنه سياسي و مسائل اجتماعي نيز انسانهاي تلاشگر و شاخصي بودند. آقانجفي نيز علاوه بر تربيت شاگردان زبده و تأليف آثار ارزشمند در زمينه فقه و مذهب تشيع، رسيدگي به نيازمندان و ستمديدگان و مبارزه با ظلم و ستم حكام جور را سرلوحه كار خويش قرار داده بود و مجدّانه در زمينه فرهنگ و مبارزه با انحرافاتي چون تلاشهاي بيوقفه فرقه ضاله بهائيت و استبداد و استعمار مجاهدت ميكرد. با وجود فعاليتهاي مهم و پيگير آقانجفي در زمينه كارهاي خير، بهگونهاي كه ايشان برجستهترين خيرين روزگار خود بود و نيز تدريس و تربيت شاگردان مبرّز و عالم در كنار كارهاي تأليفي و پژوهشي ارزشمند مهمترين ويژگي ايشان كه وي را از همه علماي دوره خود و بلكه دورانهاي بعدي متمايز ميسازد، تلاش براي تحقق اقتصادي بود كه امروز در «اقتصاد مقاومتي» مقام معظم رهبري به كمال رسيده است. مقابله با ورود كالاهاي خارجي و حمايت از توليدات داخلي برجستهترين وجوه برنامه اقتصادي پيشنهادي آقانجفي به شمار ميرود. آقانجفي در زمينه اقتصاد درونزا معتقد بود: بايد ممانعت از كالاهاي خارجي و استفاده از همه امكانات داخلي براي توليد كالاهاي مرغوب و مورد نياز جامعه را همزمان پيش برد. بديهي است اينگونه تفكرات و اقدامات منافع حاكم اصفهان، ظلّالسلطان را كه مستقيماً از انگليس رشوه ميگرفت به خطر انداخت و با دستور ارباب تصميم گرفت فشارها را بر آقانجفي زياد و عرصه را بر او تنگ كند، با اين همه اين عالم فقيه توانست با كمك برادر خود اغلب علماي برجسته اصفهان را با تفكر حمايت از توليد داخلي و مقابله با واردات خارجي همراه و حكم تحريم كالاهاي خارجي را در اصفهان صادر كند. ديگر علماي اصفهان هم به دنبال اين حكم فتواهايي را براي تحريم كالاهاي خارجي و تشويق مردم به استفاده از كالاهاي داخلي صادر كردند.
اين حركت هماهنگ و مؤثر سبب شد ظلالسلطان، ناصرالدينشاه و دولت انگليس به اين نتيجه برسند كه به هر شكل ممكن جلوي فعاليتهاي آقانجفي را بگيرند و ايشان را به تهران منتقل كنند، اما اين اقدام نهتنها ايشان را از ادامه تلاشهايش باز نداشت، بلكه در تهران هم به تربيت شاگرداني مبارز و عالم همت گماشت و اين بار نوك پيكان حمله خود را متوجه حكومت مركزي كرد و همين امر باعث شد مجدداً ايشان را به اصفهان بازگردانند.
آقانجفي همراه با مبارزه با ورود كالاهاي خارجي و تقويت توليدات داخلي در زمينه مبارزه با استعمال دخانيات نيز نقش مؤثري را ايفا و در طول حيات اصفهان را به عنوان اصليترين شهر ايران در خط مبارزه با دخانيات حفظ كرد، بهطوري كه ناصرالدينشاه در نامهاي خطاب به ظلالسلطان نگراني خود را از اقدامات علماي اصفهان عليه «رعاياي خارجه و فرنگيان» و مبارزه با استعمال دخانيات و بانكها اعلام كرد. يكي از اقدامات عملي و مؤثر آقانجفي در زمينه اقتصاد مقاومتي تأسيس «شركت الاسلاميه» است كه آن را در يكي از خطبههاي خود در مسجد جامع سلطاني اصفهان اعلام كرد. هدف از تأسيس اين شركت تشويق مردم به مصرف كالاهاي ايراني در برابر توليدات خارجي بود. برادران نجفي اصفهاني اين شيوه را تنها راه خروج اقتصاد كشور از وضعيت اسفبار خود اعلام كردند. توجه خاص آقانجفي به مسائل اقتصادي و آثار اجتماعي و سياسي آن به حدي بود كه روزنامه «ثريا» ايشان را آغازگر تاريخ ترقي ايران معرفي كرد.
شركت الاسلاميه فعاليت خود را با تمركز بر صنعت نساجي آغاز كرد. در ابتدا با توجه به فشار انگليس و دربار ايران فعاليتهاي آن منحصر به توليد برخي از محصولات به صورت محدود بود، اما با استقبال خوب مردم از اين شركت تأسيس مدارس، بيمارستانها و حتي راهآهن هم جزو دستور كار شركت قرار گرفت و بهتدريج آحاد مردم متوجه شدند فعاليتهاي اين شركت تنها به اقتصاد محدود نميشود، بلكه مسائل فرهنگي و اجتماعي را هم در برميگيرد. آثار مثبت فعاليتهاي شركت الاسلاميه بهقدري گسترش يافت كه روحيه خودباوري در مردم اوج گرفت و آحاد جامعه متوجه شدند قادرند نيازهاي خود را به بهترين وجه ممكن و بدون اتكا به بيگانگان مرتفع سازند. اغلب مطبوعات آن دوره، از جمله «ثريا»، «حكمت» و «حبلالمتين» از فعاليتهاي اين شركت دفاع جانانهاي كردند. ميزان توليدات شركت الاسلاميه تا بدانجا رسيد كه غير از تأمين نيازهاي داخل كشور مازاد آن به كشورهاي هند، آذربايجان، مصر و روسيه هم صادر شد و براي انجام بهتر امور اين شركت در آن كشورها نمايندگي از سوي شركت در بلاد مذكور مشغول كار شدند. انگليس به عنوان بزرگترين شريك تجاري دربار قاجار وجود اين شركت را براي توليدات خود خطرناك تشخيص داد و با حمايت كامل شاه و دربار كمر به نابودي شركت الاسلاميه بست و نهايتاً هم موجبات تعطيلي آن را فراهم آورد.