«از ايران ميخواهيم حمايت از حزبالله را كنار بگذارد چراكه اين كار نه تنها عليه امنيت ملي بوده و حمايت از تروريسم محسوب ميشود بلكه براي منافع ايران نيز خوب نيست» اين جديدترين شرط امريكاييها براي بهرهمندي ايران از بازارهاي تجارت جهاني است.
با آنكه نزديك به 160 روز از آغاز اجراي برجام ميگذرد، همچنان جامعه ايراني منتظر گشايش حداقلي در اوضاع اقتصادي و معيشتي خود است و اين توقع را داشته تا بخشي از شعارهاي دولت يازدهم درباره برجام رنگ واقعيت به خود گرفته و با رفع تحريمهاي هستهاي كشورمان، بدون مانع با بانكهاي اروپايي ارتباطات مالي برقرار كرده و از منافع ناشي از آن بهرهمند شويم. حال در چنين شرايطي كه جمهوري اسلامي ايران تمامي تعهدات سنگين خود در اجراي برجام را عملياتي كرده طرف مقابل همچنان اصرار دارد تا از اجراي تعهدات خود سر باز زده و اجازه ندهد طرف ايراني به حداقل خواستههاي خود نيز برسد.
«باز كردن پروندههاي جديد» عليه كشورمان توسط امريكاييها بهترين راه براي تحقق چنين هدفي است كه بر اساس آن، پس از اجراي كامل تعهدات توسط جمهوري اسلامي ايران، مقامات امريكايي از لزوم تغيير رفتار ايران درباره برخي موضوعات مورد مناقشه سخن به ميان آورده و با باز كردن پروندههاي ديگر نظير «نقض حقوق بشر در ايران»، «تروريسمپروري ايران»، «بحث موشكي» و «حمايت از حزبالله لبنان» تلاش ميكند از يك سو از رفع تحريمها گذشته و همچنان از رشد سرمايهگذاري در كشورمان جلوگيري كرده و از سوي ديگر تحريمهاي جديدي را عليه كشورمان سازماندهي كند. سخنان اخير اريكشولتز سخنگوي كاخ سفيد براي دسترسي ايران به بازارهاي جهاني دقيقاً مؤيد چنين هدفي است كه ايالات متحده امريكا همچنان مصر است تا ايران نتواند دسترسي ممكن را به بازارهاي مالي داشته باشد. «اريك شولتز» سخنگوي كاخ سفيد بيان ميكند كه اگر ايران به حمايتهاي مالي از تروريسم از جمله حزبالله ادامه دهد، تأثير تجاري منفي بر اين كشور خواهد داشت.
وي در ادامه مدعي شد: « فعالان بخش مالي نميخواهند با كشوري كه تأمين مالي تروريسم را برعهده دارد، تجارت داشته باشند، بنابراين ما از ايران ميخواهيم حمايت از حزبالله را كنار بگذارد چراكه اين كار نه تنها عليه امنيت ملي بوده و حمايت از تروريسم محسوب ميشود بلكه براي منافع ايران نيز خوب نيست. ايالات متحده از رويكرد پيشين خود مبني بر استفاده از همه ابزارهايش از جمله تحريمها جهت هدف قرار دادن حزبالله استفاده خواهد كرد.»
وي ضمن بيان اينكه «تحريمهاي امريكا عليه حزبالله تا حد زيادي مؤثر بودهاند»، گفت: با اين وجود تا زماني كه ايران به حمايت از حزبالله ادامه دهد، اين گروه به منابع مالي دسترسي خواهد داشت. شولتز ادامه داد: ما ميدانيم كه ايران از تروريسم و حزبالله حمايت ميكند و به همين علت هم جديترين و شديدترين تحريمها را عليه تهران وضع كردهايم، بنابراين اگر ايران ميخواهد به بازارهاي جهاني دسترسي داشته باشد بايد رفتارهاي خودش را كنترل كند.
توطئههاي پسابرجامي
امريكاييها نه تنها به آن چيزي كه خود در سند موسوم به برجام امضا كرده بودند هم پايبند نشدند و خلاف آن عمل كردند بلكه همانطور كه اشاره شد تلاش ميكنند تا با بازگشايي پروندههاي ديگر عليه كشورمان تحريمهاي جديد عليه كشورمان وضع كنند.
در اينجا صرفاً به چند رويداد به صورت كوتاه اشاره ميكنيم تا از اقدامات جديدي كه امريكاييها بعد از توافق هستهاي انجام دادهاند، مطلع شويم و معناي عدم اعتماد به امريكا را كه رهبر انقلاب از آن سخن ميگويند، بهتر لمس كنيم.
قانون محدوديت ويزا يكي از مهمترين مصداقهاي نقض برجام از سوي امريكاييها بود. دسامبر ۲۰۱۵ ميلادي (آذرماه ۱۳۹۴) «مجلس نمايندگان امريكا» طرحي را در قانون بودجه۲۰۱۶ اين كشور قرار داد و تصويب كرد كه محدوديتهاي تازهاي را براي شهروندان كشورهايي كه بدون ويزا به ايران سفر ميكنند اعمال كند؛ تغييري كه بهطور بالقوه ميتواند حتي بر شهروندان ايرانيالاصل اين كشورها كه عمدتاً اروپايي هستند هم تأثير بگذارد.
براساس اين طرح شهروندان كشورهاي داراي وضعيت لغو ويزا به امريكا (اعم از ۳۸ كشور اروپايي و ساير كشورهايي كه با امريكا مراودات زيادي دارند) كه بعد از اول مارس ۲۰۱۱ به چهار كشور سوريه، عراق، ايران و سودان سفر كرده باشند نميتوانند بدون ويزا به امريكا بروند. همچنين پس از آزمايش موفقيتآميز موشك «عماد» كه بهصورت منطقي، حق هر كشوري است كه براي تأمين امنيت و دفاع از كشور خود داراي چنين قدرتي باشد، امريكاييها دست به كار شدند تا مناقشه جديدي در اين خصوص ايجاد كنند.
بلافاصله سامانتا پاور اظهار داشت: «در صورتيكه اين آزمايش تأييد شود و نقض قطعنامه۲۲۳۱ باشد، امريكا از اين اختيار و امكان بهرهمند است تا موضوع را به شوراي امنيت ملل متحد ارجاع داده و ترتيبات بعدي را پيگيري كند.» از سوي ديگر موضوع و موضع ضدايراني كنگرهامريكا از سال ۲۰۱۵ به سال جديد ميلادي هم روانه شد و درست چهار روز بعد از شروع سال جديد ميلادي كميته روابط خارجي مجلس نمايندگان امريكا طرحي را تصويب كرد كه طبق آن «لغو تحريمهاي اعمال شده عليه برخي اشخاص و نهادهاي ايراني در صورتي اجرا ميشود كه اثبات شود در برنامه موشكي ايران نقشي نداشتهاند.» در ادامه نيز «دادگاهي در نيويورك در حكمي غيابي، ايران را به پرداخت بيش از 10/5 ميليارد دلار غرامت به اعضاي خانوادهكشتهشدگان در نتيجهعمليات تروريستي ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ و همچنين شركتهاي بيمه پرداختكننده غرامت، به علت ضررهاي ناشي از اين عمليات تروريستي محكوم كرده است.» اين در حالي است كه حتي يك سند هم مبني بر همكاري مستقيم يا غيرمستقيم ايران در اين حادثه ارائه نشده است.
از طرف ديگر محدوديتهاي مالي عليه ايران نيز همچنان ادامه يافت. اول آوريل ۲۰۱۶ و در حاشيه نشست امنيت هستهاي واشنگتن اوباما اظهار داشت كشورش در نظر ندارد اجازه دهد از طريق نظام بانكي امريكا با ايران معاملات دلاري انجام شود و شركتهاي خارجي ميتوانند از طريق بانكهاي اروپايي با ايران همكاري داشته باشند، بههمين دليل همچنان تعامل اقتصادي ايران با ساير كشورها با مشكلات عديدهاي مواجه است.
در يكي ديگر از موارد ديوان عالي امريكا روز چهارشنبه (اول ارديبهشت ۱۳۹۵) در حكمي جنجالي و يكطرفه اعلام كرد كه حدود ۲ميليارد دلار از داراييها و اموال بلوكهشدهايران بايد به خانوادههاي امريكاييكشتهشده در بمبگذاري ۱۹۸۳ پايگاه تفنگداران امريكايي در بيروت و ديگر حملاتي كه گفته ميشود ايران در آنها دست داشته، پرداخت شود. امريكاييها با اين اقدام اين پيام را صادر كردند كه به هيچوجه گزينه فشار اقتصادي را از روي ميز برنداشتهاند و اگرچه در ظاهر متعهد به حذف تحريمها شدهاند، اما فشار اقتصادي به ايران را از راههاي ديگر دنبال ميكنند.
اثبات صحت نگرانيهاي رهبري
بدون ترديد عبارت «غيرقابل اعتماد بودن امريكا» فصل مشترك تمام سخنرانيهاي مقام معظم رهبري در طول سه سال اخير بوده به گونهاي كه در كمتر سخنراني از ايشان ميتوان ردي از اين عبارت يا جملات مشابه نباشد. اساساً معظمله اعتماد به امريكا و تطهير چهره آن نزد افكار عمومي را يك خطر جدي براي آينده انقلاب ميدانند، به همين دليل است كه تلاش كردهاند همگام با مذاكرات هستهاي چنين موضوعي را به مسئولان و مردم گوشزد كنند.
رهبر انقلاب كه فرجام چشم دوختن به بيرون و بيتوجهي به ظرفيتهاي داخلي را براي كشور، فرجامي خوشايند و مثبت نميديدند، از همان آغاز به كار دولت يازدهم، نسبت به پرهيز از گرفتار شدن دولت در توهم اميد به غرب تلاش كردند و در اين زمينه به كرات به دولتمردان تذكر دادند. ايشان در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري بيان فرمودند: «درس بزرگي كه ما از اين فشارهاي اقتصادي دريافت كرديم، اين است كه هرچه ميتوانيم بايد به استحكام ساخت داخلي قدرت بپردازيم، هرچه ميتوانيم در درون، خودمان را مقتدر كنيم، دل به بيرون نبنديم. آنهايي كه دل به بيرون ظرفيت ملت ايران ميبندند، وقتي با يك چنين مشكلاتي مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد. ظرفيتهاي ملت ايران خيلي زياد است. ما بايد بپردازيم به استحكام ساخت دروني اقتدار ملي.»
بدون شك هر فرد منصفي كه اوضاع نامساعد امروز برجام را ميبيند، تعابير مقام معظم رهبري در باب بدعهدي امريكا و ضعفهاي ساختاري متن برجام را قطعاً به ياد ميآورد، ايشان در طول مذاكرات هستهاي بارها از لزوم هوشياري تيم مذاكرهكننده در قبال سياستهاي امريكا سخن به ميان ميآورند، به عنوان نمونه معظمله در آذر 92 (پس از توافق موقت ژنو) در پاسخ به نامه رئيسجمهور فرمودند: «دستيابي به آنچه مرقوم داشتهايد در خور تقدير و تشكر است... ايستادگي در برابر زيادهخواهيها همواره بايد شاخص خط مستقيم حركت مسئولان اين بخش باشد.»