بالاخره برنامههاي گفتوگومحور را مردم دوست دارند، اما تا وقتي محبوبند كه از جنس خودشان باشد، يعني تا زماني كه بتواند حالشان را خوب كند. اين هم زماني فراهم ميشود كه قصه و آدمهايي شبيهشان را جلوي دوربين ببينند. مثال بيرقيبش انگار همچنان قرار است «ماه عسل» باشد.
اين برنامه موفق است و علت موفقيتش توي اين 10 سال يكي دو تا نيست، بهويژه اينكه آينهاي از حس و حال بيننده شده است. از اين دست برنامهها در تلويزيون قحطي است، البته نه اينكه توقع داشته باشيم كه زياد بشوند و هي پشت سرهم برنامهها كپي هم شوند؛ نه! ولي چرا بقيه چنگي به دل نميزنند؟ خب دليل دارد! امان از كليشهسازي و سوژههاي هميشگي و البته ميهمانان بيخاصيت. هر شبكهاي كه ميزنيم يك سري هنرمندان دسته چندم را ميبينيم كه در اين برنامه و آن برنامه هستند و همچنان مردم بيچاره را نصيحت ميكنند و از سبقه هنريشان ميگويند. انگار كه مردم كشته مرده اينها هستند و درد ديگري جز ديدن آنان روي آنتن ندارند. تلويزيون و برنامههاي گفتوگومحورش شده پاتوق دوستان به اصطلاح هنري ما.
البته بعيد ميدانم اين جماعت از هنرمندانِ قرارداد بسته با صداوسيما، حوصله ديدن خودشان را هم در تلويزيون داشته باشند؛ از بس كه ديگر تكرارياند. اين وسط مشخص نيست كه تهيهكنندگان چه چكهاي ميليوني كه برايشان نميكشند. شايد كمي مسخره باشد، اما واقعيت دارد!
اسم بردن ندارد اگر چرخي توي شبكههاي تلويزيون بزنيد، حتماً سر و كله اينها را درون كادر برنامهاي ميبينيد. كاركرد برنامههاي گفتوگومحور الان زيادي شبيه همين مثالي هست كه زديم، يعني گفتوگوي بيربط و بيمحتوا با يكي دو چهره هميشگي. بعيد است بشود با اين نوع ساختنها، دم از دغدغه و درددل عامه زد. در ايام مناسبتي هم كه اوج بيسليقگي برنامهسازان تلويزيوني را به چشم ميبينيم و دريغ از كمي نبوغ و بردن دوربين به درون زندگي مردم.
برنامههايي كه روايتگري بلد نيستند و دست به دامن هر چهرهاي ميشوند، اتفاقاً جذبه كه ندارند هيچ! بلكه كسي هم از توي خانه حال و حوصله ديدنشان را ندارد. متأسفانه اينجور برنامهها لابد مجذوب كميت فالوورهاي همين هنرمندان اينستاگرامي و غيره هستند. در هر برنامه و با هر محوريتي هم حضور دارند متأسفانه و اين مساوي ميشود با چيپ كردن آنتن تلويزيون. گاهي در مسابقات آشپزي تلويزيون حضور دارند و گاه در آيتمهاي زنده مذهبي تا ورزشي و ديگر برنامههاي آنتنپركن شبانه با هر موضوعي. انگار تهيهكننده خبر از سليقه بيننده چندميليوني تلويزيون ندارد. حضور طيف هنرمند و ورزشكار روي آنتن دليل ميخواهد، ولي نه به هربهانهاي و اينكه خيلي از حرفهايي كه اين اقليت هميشه در صحنه براي مردم ميزنند به گروه خونيشان هم نميخورد و بيشتر شعار است.
ماه رمضان است و تلويزيون پر از اين نوع برنامههاست كه بدون مخاطبسنجي تدارك يافتهاند و با همين بزك كردنها پخش ميشوند، بيآنكه مخاطب سراغشان برود. «ماه عسل» و يكي دوتا برنامه را بايد جدا كنيم، ولي بقيه براي جيب تهيهكننده است و همان طيفي كه اشاره شد و لزوماً براي اينكه همچنان عرض اندامي كنند كه ما نيز هستيم. عمده اين گرفتاري اتفاقاً براي شبكههاي اصلي صداوسيماست كه با اين همه بيننده اما اسير توليدات بيربط ميشوند در حاليكه در شبكههاي تخصصيتر مثل نسيم، ورزش و حتي افق، كمتر اين مشكل توي ذوق ميزند. مخاطبشان كمتر است پس مجبورند هر برنامه و آيتمي نسازند تا بينندهشان را از دست ندهند. كمكم موفقتر و پرمخاطبتر هم ميشوند.