کد خبر: 787335
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۹
آزادسازی خرمشهر و رهایی جنوب لبنان اگرچه در فاصله زمانی و مکانی از هم اتفاق افتاد اما از جنبه های مختلف اشتراکات و پیامی واح داشت در جای خود قابل توجه است.
مهر: در این یادداشت به بررسی اشتراکات دو اتفاق در تاریخ معاصر پرداخته شده است؛ آزادسازی خرمشهر و رهایی جنوب لبنان.

متن کامل آن بدین شرح است:

در هفته جاری دو مناسبت تاریخی در تقویم رسمی ثبت شده است؛ سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر از چنگال بعثیان و چهارم خرداد سالگرد آزادسازی جنوب لبنان از اشغال متجاوزان صهیونیست. فاصله زمانی این دو اتفاق تاریخی اگرچه قریب به ۲۰ سال است و مسافت بین این دو منطقه هم هزاران کیلومتر، اما مشابهت های زیادی بین آنها وجود دارد.

شاید بیراه نباشد اولین اشتراک را در نقش آفرینی یک «مرد» بدانیم؛ حاج احمد «متوسلیان»، همو که این روزها باز هم نامش بر سر زبان ها افتاده است، نه فقط به خاطر اثر قابل تحسین و ماندگار سینمایی «ایستاده در غبار» که وزیر دفاع هم چند روزی است بر زنده بودن او و بقیه دیپلمات‌های ربوده شده ایرانی تأکید دارد.

حاج احمد در فتح خرمشهر تیپ قهرمان ۲۷ محمدرسول الله را فرماندهی می کرد که نخستین خط شکنان حصار «خونین شهر» بودند اما نمی توان از نقش او در آزادسازی جنوب لبنان هم غافل شد. اگرچه روزگاری که این مناطق آزاد شدند متوسلیان سالها بود که در «جاویدالاثری» بسر می برد اما کیست که تاریخ معاصر مقاومت اسلامی در لبنان را خوانده باشد و از نقش نیروهای ایرانی در تاسیس حزب الله لبنان بی خبر باشد!؟

آری احمد و یاران کم شمارش در اوایل دهه ۶۰ نهالی را در ساحل مدیترانه غرس کردند که امروز سایه آرامش بخشش بر فراز بسیاری از سرزمین های اسلامی گسترده شده است، از لبنان تا سوریه و از یمن تا عراق. اگر حاج احمد متوسلیان روزگاری فرمانده خط مقدم نبرد خرمشهر بود سالها بعد مردی از همان تبار به نام «حاج عماد مغنیه» علم ظفر و پیروزی را در لبنان بدست گرفت تا نامش برای همیشه بربلندای مردانگی ثبت شود.

مشابهت دیگر اما نبرد اراده ها با دشمن تا بن دندان مسلح است. روزی در خرمشهر سپاه و ارتشی که از حداقل هم محروم مانده بود و حتی سیم خاردار را هم به آنها نمی فروختند، در مقابل ماشین جنگی صدام که با سوخت سعودی و کویتی و فشنگ فرانسوی و آمریکایی و اطلاعات انگلیسی به پیش می رفت، با تکیه بر ایمان و اعتماد به وعده الهی، ایستادگی و مبارزه نمود و سرانجام برخلاف نظر تحلیلگران عرصه نظامی وجب به وجب خاکش را پس گرفت. ۲۰ سال بعد هم مردانی از همان جنس نور و تقوا با دست خالی اما عزمی استوار، کاری کردند کارستان و برای اولین بار در تاریخ مبارزات اعراب و اسرائیل، سرزمین‌شان را از اشغال خارج کردند.

همان ها که روزگاری موفقیت فرزندان «روح الله» در مقابل صدامیان را باور نداشتند بعدها توفیق رزمندگان «حزب الله» بر صهیونیان را هم بعید و دور از ذهن می دانستند، اما شد آنچه که حق تعالی گفته بود که؛ «ما رمیتُ اذ رمیت ولکن الله رمی»

اشتراک دیگر اما در یک نام خلاصه می شود؛ «خمینی». بی شک نخ تسبیح تحلیل تمامی توفیقات محور مقاومت در قریب به ۴ دهه گذشته را در این نام باید جستجو کرد. مردی که با عصای موسایی‌اش نخستین انقلاب اسلامی تاریخ بشریت را در بهمن ۵۷ رقم زد و افسانه شکست ناپذیری ایادی استکبار دوران معاصر را برای همیشه به موزه سپرد.

همو که با دم مسیحایی اش جوانان آزادی خواه را از قلب تهران تا صحرای سینا و از رم تا بوینس آیرس در مقابل استکبار و زیاده خواهان به صف کرد و جبهه ای به وسعت کره خاکی در مقابل آنها تشکیل داد.

مگر می‌ شود به سرزمین های آزادشده جنوب لبنان سفر کرد و عطر دلنشین ارادت به روح الله الموسوی الخمینی را استشمام نکرد!؟ حالا جای جای شهرها و روستاهای آزاد شده از چنگال صهیونیست های کودک کش مزین به تصاویر حضرت روح الله و بقیه السلف بصیر او حضرت آیت الله خامنه ‌ای است، چراکه مردمان جبل عامل خوب می دانند که؛ «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»

اکنون به راحتی می توان از پیام واحدی نوشت که این دو پیروزی دارد، پیامی که شاید قبل از آنکه جبهه خودی آنرا تحلیل و تفسیر کرده باشد، دشمنان درباره آن به بحث و گفت و گو  نشسته اند. محور مقاومت اسلامی برمبنای اندیشه های ناب اسلامی و تحت زعامت رهبران دین مدار تمام قد در مقابل جبهه کفر و نفاق و الحاد قدعلم کرده و جغرافیاهای ساختگی جای خود را به پیوندهای عقیدتی داده است. در این میان رفتن رهبران و شهادت فرماندهان اگرچه سخت اما در تضعیف توفیقات رزمندگان بی تاثیر است، انشالله.
آزادسازی خرمشهر و رهایی جنوب لبنان اگرچه در فاصله زمانی و مکانی از هم اتفاق افتاد اما از جنبه های مختلف اشتراکات و پیامی واح داشت در جای خود قابل توجه است.
خبرگزاری مهر: در این یادداشت به بررسی اشتراکات دو اتفاق در تاریخ معاصر پرداخته شده است؛ آزادسازی خرمشهر و رهایی جنوب لبنان.

متن کامل آن بدین شرح است:

در هفته جاری دو مناسبت تاریخی در تقویم رسمی ثبت شده است؛ سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر از چنگال بعثیان و چهارم خرداد سالگرد آزادسازی جنوب لبنان از اشغال متجاوزان صهیونیست. فاصله زمانی این دو اتفاق تاریخی اگرچه قریب به ۲۰ سال است و مسافت بین این دو منطقه هم هزاران کیلومتر، اما مشابهت های زیادی بین آنها وجود دارد.

شاید بیراه نباشد اولین اشتراک را در نقش آفرینی یک «مرد» بدانیم؛ حاج احمد «متوسلیان»، همو که این روزها باز هم نامش بر سر زبان ها افتاده است، نه فقط به خاطر اثر قابل تحسین و ماندگار سینمایی «ایستاده در غبار» که وزیر دفاع هم چند روزی است بر زنده بودن او و بقیه دیپلمات‌های ربوده شده ایرانی تأکید دارد.

حاج احمد در فتح خرمشهر تیپ قهرمان ۲۷ محمدرسول الله را فرماندهی می کرد که نخستین خط شکنان حصار «خونین شهر» بودند اما نمی توان از نقش او در آزادسازی جنوب لبنان هم غافل شد. اگرچه روزگاری که این مناطق آزاد شدند متوسلیان سالها بود که در «جاویدالاثری» بسر می برد اما کیست که تاریخ معاصر مقاومت اسلامی در لبنان را خوانده باشد و از نقش نیروهای ایرانی در تاسیس حزب الله لبنان بی خبر باشد!؟

آری احمد و یاران کم شمارش در اوایل دهه ۶۰ نهالی را در ساحل مدیترانه غرس کردند که امروز سایه آرامش بخشش بر فراز بسیاری از سرزمین های اسلامی گسترده شده است، از لبنان تا سوریه و از یمن تا عراق. اگر حاج احمد متوسلیان روزگاری فرمانده خط مقدم نبرد خرمشهر بود سالها بعد مردی از همان تبار به نام «حاج عماد مغنیه» علم ظفر و پیروزی را در لبنان بدست گرفت تا نامش برای همیشه بربلندای مردانگی ثبت شود.

مشابهت دیگر اما نبرد اراده ها با دشمن تا بن دندان مسلح است. روزی در خرمشهر سپاه و ارتشی که از حداقل هم محروم مانده بود و حتی سیم خاردار را هم به آنها نمی فروختند، در مقابل ماشین جنگی صدام که با سوخت سعودی و کویتی و فشنگ فرانسوی و آمریکایی و اطلاعات انگلیسی به پیش می رفت، با تکیه بر ایمان و اعتماد به وعده الهی، ایستادگی و مبارزه نمود و سرانجام برخلاف نظر تحلیلگران عرصه نظامی وجب به وجب خاکش را پس گرفت. ۲۰ سال بعد هم مردانی از همان جنس نور و تقوا با دست خالی اما عزمی استوار، کاری کردند کارستان و برای اولین بار در تاریخ مبارزات اعراب و اسرائیل، سرزمین‌شان را از اشغال خارج کردند.

همان ها که روزگاری موفقیت فرزندان «روح الله» در مقابل صدامیان را باور نداشتند بعدها توفیق رزمندگان «حزب الله» بر صهیونیان را هم بعید و دور از ذهن می دانستند، اما شد آنچه که حق تعالی گفته بود که؛ «ما رمیتُ اذ رمیت ولکن الله رمی»

اشتراک دیگر اما در یک نام خلاصه می شود؛ «خمینی». بی شک نخ تسبیح تحلیل تمامی توفیقات محور مقاومت در قریب به ۴ دهه گذشته را در این نام باید جستجو کرد. مردی که با عصای موسایی‌اش نخستین انقلاب اسلامی تاریخ بشریت را در بهمن ۵۷ رقم زد و افسانه شکست ناپذیری ایادی استکبار دوران معاصر را برای همیشه به موزه سپرد.

همو که با دم مسیحایی اش جوانان آزادی خواه را از قلب تهران تا صحرای سینا و از رم تا بوینس آیرس در مقابل استکبار و زیاده خواهان به صف کرد و جبهه ای به وسعت کره خاکی در مقابل آنها تشکیل داد.

مگر می‌ شود به سرزمین های آزادشده جنوب لبنان سفر کرد و عطر دلنشین ارادت به روح الله الموسوی الخمینی را استشمام نکرد!؟ حالا جای جای شهرها و روستاهای آزاد شده از چنگال صهیونیست های کودک کش مزین به تصاویر حضرت روح الله و بقیه السلف بصیر او حضرت آیت الله خامنه ‌ای است، چراکه مردمان جبل عامل خوب می دانند که؛ «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»

اکنون به راحتی می توان از پیام واحدی نوشت که این دو پیروزی دارد، پیامی که شاید قبل از آنکه جبهه خودی آنرا تحلیل و تفسیر کرده باشد، دشمنان درباره آن به بحث و گفت و گو  نشسته اند. محور مقاومت اسلامی برمبنای اندیشه های ناب اسلامی و تحت زعامت رهبران دین مدار تمام قد در مقابل جبهه کفر و نفاق و الحاد قدعلم کرده و جغرافیاهای ساختگی جای خود را به پیوندهای عقیدتی داده است. در این میان رفتن رهبران و شهادت فرماندهان اگرچه سخت اما در تضعیف توفیقات رزمندگان بی تاثیر است، انشالله.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار