احترام و احسان به پدر و مادر چنان مهم است كه حتي مشرك بودن آنان هم مانع از احترام و اكرام آنان نيست. گرچه بايد از عقايد باطل آنان به دور بود اما از كمترين بياحترامي و آسيب رساندن به آنان نهي شده و حق نداريم حتي به آنان «اف» بگوييم. مهرباني به آن دو در حيات و مرگشان توصيه و معادل نماز، حج، روزه و... شمرده شده و حتي تشكر از آنان، مقارن با شكر خداوند متعال است. آيات قرآن كريم بهترين شاهد و گواه بر اين مطلب هستند.
خداوند تبارك و تعالي در قرآن كريم ميفرمايند: وَ قَضىَ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبرََ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لهَُّمَا أُفٍّ وَ لَا تَنهَْرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانىِ صَغِيرًا: «پروردگارت مقرر داشت كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد. هر گاه تا تو زنده هستى هر دو يا يكى از آن دو سالخورده شوند، آنان را ميازار و به درشتى خطاب مكن و با آنان به اكرام سخن بگوى در برابرشان از روى مهربانى سر تواضع فرود آور و بگو: اى پروردگار من، هم چنان كه مرا در خُردى پرورش دادند، بر آنها رحمت آور».
گاهي اوقات ما آنقدر مشغول كارهاي دنيايي و درگيري شخصي خودمان هستيم كه غافل ميشويم هر روز كه ميگذرد، پدر و مادرمان در حال پير شدن هستند و روزي، آنان را از دست خواهيم داد. كساني كه روزي ما را در حالي كه ناتوان بوديم، با عشق و مهرباني در آغوش ميگرفتند و هر آنچه باعث ناراحتي ما ميشد آنها را نيز غمگين ميكرد. جاي خود را نجس ميكرديم و حتي قادر نبوديم كه يك حشره كوچك را از خود دور كنيم، آنها از ما مراقبت ميكردند و حتي از خواب شب خود نيز براي آرامش ما ميزدند.
حالا اين نهايت بيانصافي است كه يك جوان به آن دو اف بگويد و به چشم دشمني و كينه نگاه كرده و زور و قدرت خود را حالا كه آنها ناتوان شدهاند به رخشان بكشد. حتي هنگامي كه آنها در مسئلهاي اشتباه و خطا ميكنند، بايد با صبر و حوصله كامل با آنها رفتار كرد و البته بايد در اين راه از خداوند متعال كمك بخواهيم چراكه شيطان ملعون تمام سعي خود را ميكند تا محبت والدين را از دل ما بيرون كند.
براي مقابله با اين نقشه شيطان بايد روزبهروز محبت آنان را در دلمان بيشتر كنيم و در خلوت و آشكار براي آنان دعا كنيم و آيات و رواياتي را كه در مورد احترام به آنان و عذاب اذيت و آزار آنان وارد شده است، مطالعه كنيم تا بدين وسيله شيطان از ما مأيوس شود.
در روايات آمده: «منصور بن حازم ميگويد از امام صادق(ع) پرسيدم: باارزشترين اعمال كدام است؟ امام فرمودند: نماز در اول وقت، نيكي به پدر و مادر و جهاد در راه خدا (جهاد با دشمنان خدا يا نفس)».
احترام و نيكي به پدر و مادر زمان مخصوصي ندارد. هر چند كه در برخي از ايام و اعياد سفارش ويژهاي به آن شده است اما نبايد به اين صورت باشد كه ديدار يا نيكي به آنان را منحصر به يك وقت مشخصي كنيم. اين مسئله به قدري داراي اهميت است كه حتي نگاه به چهره والدين از سر محبت، در زمره عبادات قرار گرفته و براي فرزند اجر و ثواب نوشته ميشود.
مهرباني و نيكي به والدين آثار دنيوي و اخروي بيشماري دارد. آثاري از جمله:
رضايت الهي: كسي كه با رفتار و گفتار نيك خود رضايت پدر و مادر را به دست ميآورد، در واقع رضايت خداوند متعال را جلب كرده است. در روايتي قدسي آمده است: هركس پدر و مادرش از او خشنود باشند، من نيز از او خشنود هستم.
نزول رحمت آسماني: بر اساس روايات در هنگام نگاه مستقيم فرزند به چهره پدر و مادر، درهاي رحمت آسمان گشوده ميشود. همچنين يكي از نشانههاي شيعه بودن نيز نيكي به والدين است. البته بايد به پدر و مادر با هم احترام گذاشت و فرقي ميان آنان نيست ولي در روايات ما حق مادر گستردهتر و برتر است به حدي كه اگر در نماز مستحبي بوديم و مادر ما را صدا زد بايد نماز را قطع كنيم و نزد مادر برويم.
با تمام اين اوصاف در برخي خانوادهها آنچنان كه بايد و شايد به والدين و سالمندان اهميت داده نميشود و حقوق آنان زير پا گذاشته ميشود. سالانه آمار مراجعين به خانه سالمندان بيشتر ميشود و اين نشاندهنده آن است كه آستانه صبر و تحمل جامعه پايين آمده است و به والدين به چشم يك عامل مزاحم نگاه ميكنند كه هرگاه كارايي خودشان را از دست دادند بايد كنار گذاشته شوند غافل از آنكه دست بالاي دست زياد است و خودشان نيز روزي پير خواهند شد و فرزندانشان نيز با آنها اين گونه رفتار خواهند كرد.
اين مسئله ناراحتكننده نشان از رخنه سبك زندگي غربي و غير الهي در ميان خانوادههاي ما دارد كه به دليل ماديگرا بودن در زندگي خود به دنبال رضايت الهي و رعايت اصول انساني نيستند. همانطور كه نيكي به والدين داراي اجر و ثواب بسيار است، بياحترامي و آزار و اذيت آنان نيز موجب خشم الهي در دنيا و آخرت ميشود. اساساً آرامش واقعي در زندگي ما هنگامي حاكم و جاري ميشود كه به حكم عقل و احكام الهي عمل كنيم نه به هوي و هوس و علائق شخصيمان. قدر والدينمان را تا زنده هستند بدانيم!