روز پنجشنبه آقاي هاشميرفسنجاني که براي سخنراني در مراسم سالروز تأسيس دانشگاه آزاد به اين دانشگاه رفته بود، طي سخناني از مخالفت خود با تعطيلي دانشگاهها در اول انقلاب سخن گفت و تصريح کرد: «در سالهاي پس از پيروزي انقلاب شرايطي پيش آمد که دانشگاههاي ما تعطيل شد گرچه من با اين کار مخالف بودم و کار اشتباهي بود.»
اعلام مخالفت هاشمي با تعطيلي دانشگاهها در اول انقلاب در حالي است که انقلاب فرهنگي که به تعطيلي دانشگاهها براي حدود دو سال انجاميد از جانب امام صادر شد. ايشان در پيام نوروزي سال 59 خود بر ضرورت ايجاد «انقلاب اساسي در دانشگاههاي سراسر کشور»، «تصفيه اساتيد مرتبط با شرق و غرب» و «تبديل دانشگاه به محيطي سالم براي تدوين علوم عالي اسلامي» تأکيد کردند. حضرت امام همچنين پس از تعطيلي رسمي دانشگاهها در خردادماه، فرماني را مبني بر تشکيل ستاد انقلاب فرهنگي صادر نمودند که در آن فرموده بودند: «ادامه اين فاجعه که معالاسف خواست بعضي گروههاي وابسته به اجانب است، ضربهاي مهلک به انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي وارد خواهد کرد و تسامح در اين امر حياتي، خيانتي عظيم بر اسلام و کشور اسلامي است.» همانگونه که ميبينيم بنيانگذار کبير انقلاب باز بودن دانشگاهها به همان شکل سابق را با تعبيراتي چون خواست اجانب، ضربهاي مهلک به انقلاب و خيانتي عظيم بر اسلام و کشور توصيف کرده بودند. حال اين سؤال مطرح است كه اعتراف آقاي هاشمي بعد از 36 سال به مخالفت خود با تعطيلي دانشگاهها در آن برهه حساس را چگونه بايد توجيه کرد؟
توجه و استقبال بيبيسي نيز از هاشمي امروز در نوع خود جاي تأمل دارد. بيبي سي نوشت: وي ٣٠ ارديبهشت، در برنامهاي در دانشگاه آزاد اسلامي گفت: «در آن زمان دانشجويان قيام کردند و دانشگاهها تعطيل شد. اسمش را انقلاب فرهنگي گذاشتند و اين کار اشتباهي بود و من با آن مخالف بودم.» او گفته: «سالهاي بعد از پيروزي انقلاب شرايطي پيش آمد که اسلحهها از کلانتريها وارد دانشگاه شده بودند و در تمام دانشگاهها اتاق جنگ وجود داشت. در نتيجه اداره دانشگاهها سخت شده بود. اگرچه که من مخالف اين امر بودم اما نميشد کاري کرد و دانشگاهها تعطيل شدند.»
نکته پاياني اينکه انجام انقلاب فرهنگي جمعبندي نظام و با تأييد امام بود و توانست به سلطه هژمونيک چپها در دانشگاهها پايان دهد اما هاشمي اصرار دارد در واپسين سالهاي حيات از تکتک تصميمات انقلابي نظام و امام ابراز برائت کند. اکنون بايد از ايشان پرسيد: اگر ميشد کاري کرد شما به عنوان مخالف چه نسخهاي ارائه کرديد و اگر نميشد کار ديگري کرد چرا شما خود را همراه نشان نميدهيد؟