مسئله مهم اين است که هر کدام از رسانهها و وابستگان به برخي از جريانهاي سياسي تلاش ميکنند همانند دور اول انتخابات مجلس در اسفندماه 94 با آمار و ارقام بدلي نمايندگان جديدالورود را به طيف متبوع خود منسوب كنند و به اين وسيله موفقيت جناح خود را جشن بگيرند. نمونه عيني آن را ميتوان رسانهها و شخصيتهاي جريان اصلاحطلب دانست که در 24 ساعت گذشته تلاش كردند با آمارسازي در فضاي حقيقي و مجازي جشن پيروزي به راه انداخته و اين اتفاق را نويدي براي موفقيت در انتخابات پيشرو عنوان کنند.
به عنوان نمونه خبرآنلاين رسانه منسوب به این جريان با درج آماري تصنعي اصولگرايان را شکست خورده انتخابات دانسته و رقباي آنها را پيروز اين دور از انتخابات عنوان ميکند: «طبق آمارهاي منتشر شده از 68 کرسي مرحله دوم انتخابات، تاکنون 38 کرسي آن به ليست اميد، 19 کرسي نصيب اصولگرايان و 10 کرسي نيز به دست افراد مستقل افتاده است. با احتساب نتايج دور اول ميتوان گفت که در مجموع 122 نفر از ليست اميد وارد مجلس دهم شدهاند. سهم اصولگرايان در مجلس آينده نيز 84 کرسي است و 82 نفر هم به صورت مستقل وارد شدهاند. در اين انتخابات دو نفر در مجموع بهصورت نامزد مشترک اصلاحطلبان و اصولگرايان وارد مجلس شدهاند.»
اين در حالي است که اصلاحطلبان که تحت عنوان ليست اميد وارد عرصه رقابت انتخاباتي شده بودند، موفق شدهاند حدود 112 کرسي از مجلس دهم را در اختيار بگيرند که با اين توصيف بايد گفت، اصلاحطلبان دومين جريان سياسي غالب در بين چهار جريان سياسي حاضر در مجلس دهم هستند. نکته مهم ديگر آنکه برخي افراد حاضر در ليست اميد، همانند کاظم جلالي، بهروز نعمتي و علي مطهري که با عنوان اين ليست وارد مجلس شدهاند، خود را اعتدالي خوانده و از اصلاحطلب تلقي کردن خود استنکاف دارند.
اصلاحطلب ناميدن مستقلين مجلس دهم توسط جريان تجديدنظرطلب تنها به اينجا ختم نميشود و لابيهاي گستردهاي را هم دربر ميگيرد به گونهاي که از هفتهها قبل از برگزاري انتخابات دور نخست حلقههاي نفوذي اين طيف در سطح استانها و شهرستانهاي مختلف تلاش کرده ارتباطگيري با نامزدهاي مستقل را به حد اعلا رسانده و آنها را وامدار جريان خود کرده و بدين وسيله شکست احتمالي را جبران و کفه ترازوي رقابت را به سمت خود سنگين کنند.
نخستين عاملي که باعث شده جريان اصلاحطلب به سمت لابيگري با مستقلين حرکت کند اين است که با توجه به رقابتهاي چندضلعي و فشرده در اين دوره از انتخابات مجلس شوراي اسلامي تمايل مستقلين به نفع هر کدام از جريانات ميتواند تأثير اساسي روي تحولات مجلس داشته و نقشي بيبديل را در اين زمينه بازي کند آن هم در شرايطي که آراي هر کدام از منتخبان مستقل ميتواند سرنوشت انتخاب رئيس مجلس دهم و اعضاي هيئت رئيسه را تغيير داده و پيروزي در اين عرصه را به نفع هر کدام از دو طرف به ارمغان بياورد.
بنابراين جذب مستقلها به وسيله «لابيگري» و«آراسازي» بسيار حائز اهميت بوده و ميتواند سرنوشت پيچيدهاي را براي هر کدام از طيفهاي سياسي به همراه داشته باشد.
سهم بيشتر اصولگرايان از مجلس دهمبراساس ارزيابي دقيق و سنجيده يکي از صاحبنظران سياسي از بين 289 نماينده منتخب(به غير از اقليتهاي مذهبي) آرايش سياسي به شرح زير است:
- اصولگرايان و مستقلهاي اصولگرا 148 نفر
- اصلاحطلب و اعتدال و مستقلهاي اصلاحطلب 136 نفر
- اصولگرايان حائز اکثريت 52 درصد مجلس دهم شدند
- اصلاحطلبان و اعتدال حائز 48 درصد مجلس دهم شدند
تبليغات شهربه شهر و بر زمين ماندن توقعاتدر حالي رسانهها و شخصيتهاي منسوب به جريان اصلاحطلب خود را پيروز نهايي انتخابات دهم مجلس عنوان ميکنند که به واقع توقعات اين طيف در اين دوره از انتخابات برآورده نشده است.
يکي از حربههاي اصلاحطلبان در مرحله دوم انتخابات اين بود که نامزدهاي اصولگرا را که شانس قطعي براي پيروزي در مرحله دوم انتخابات داشتند، در ليست موسوم به اميد گنجانده و در نهايت به نفع خود مصادره کنند. برخي از اين نامزدهاي اصولگرا و مستقل اصولگرا يا انقلابي که اصلاحطلبان يا حاميان دولت آنها را به خود منتسب ميکنند، عبارتند از اصغر سليمي از سميرم، محمد محمودي از شهريار، خديجه ربيعي از بروجن، عليعسگر ظاهري از مسجدسليمان، سيدنجيب حسيني از مينودشت و محمدرضا صباغيان از مهريز و بافق.
اين جريان همچنين با اعزام گسترده عناصر اصلي خود به 21 استان محل برگزاري انتخابات از جمله سفرهاي عديده محمدرضا عارف و اعزام نامزدهاي تهران و اعزام شاخصترين چهرههاي خود براي تبليغات انتخاباتي به حوزههاي مذکور و صرف هزينههاي بسيار سنگين تبليغاتي و انواع و اقسام پيامهاي صوتي و تصويري و شبکههاي اجتماعي درصدد بودند از يکسو اکثريت مجلس دهم را در دست بگيرند و از سوي ديگر رياست عارف را مقدمهسازي کنند. آنها براي رسيدن به هدف دوم به عنوان هدفي ميانمدت و راهبردي نيازمند کسب 42 کرسي بودند که تنها توانستند 35 کرسي از آن را تصاحب کنند.
عارف بدلي ديروز، محبوب امروز!در شرايطي امروز غربگرايان داخلي خود را پيروز انتخابات معرفي کرده و عارف را مرد بيبديل و اصلاحطلب حقيقي معرفي ميکنند که واقعيت صحنه سياسي امروز آن چيزي نيست كه آنها وانمود ميكنند چراكه تا همين چند ماه قبل بود که شخصيتهايي نظير محمدرضا عارف توسط منسوبان به اين طيف اصلاحطلب بدلي معرفي شده و رويکرد و مواضع وي را در جهت خلاف اهداف خود عنوان ميکردند. اين در شرايطي است که امروز رسانههاي اين جريان به لطف رأيآوري عارف و پزشكيان و كواكبيان و ديگر چهرههاي بدلي، پيروزي در انتخابات را جشن گرفتهاند.
خردادماه سال 94 بود كه همين روزنامه آرمان در يكي از مطالب خود با عنوان «مراقب اصلاحطلبان بدلي باشيد» به مانند ساير همفكران خود تلاش كرد برخي از افراد و گروههاي مستقل را كه با تندروي و افراطيگري رابطه مناسبي ندارند، تخريب كرده و از ورود آنها به عرصه انتخابات جلوگيري كند. در بخشي از اين مطلب آمده بود: «در چنين فضايي اقليتي كه طي چند سال سكوت اصلاحات براي خود جايگاهي به اين عنوان تعريف كرده بودند، اكنون به دنبال تصاحب اكثريت كرسيهاي انتخاباتي هستند و مشخص نيست بر چه اساس خود را بيشتر از تشكلهاي اصيل جريان اصلاحات ذينفع ميدانند. آنها با دريافت مجوز، به فعاليت جداگانه بپردازند و به طبل كانديداتوري براي هر انتخاباتي با عنوان اصلاحات بكوبند! با روي كار آمدن دولت تدبير و اميد و حضور اصلاحطلبان اصيل، عرصه بر اصلاحطلبان بدلي تنگ شد، لذا درصدد رايزني با بزرگان اصيل جريان اصلاحطلبي برآمدند تا شايد گذشته آنها فراموش شود و بتوانند به آغوش اصلاحطلبي اصيل بازگردند.»
تقسيم اصلاحطلبان به دو طيف اصلي- بدلي ناخودآگاه بيانيه حزب منحله مشاركت در آستانه انتخابات 92 را - كه اول بار در بيبيسي منتشر شد - تداعي ميكند، اعضاي اين حزب در آن مقطع زماني به دليل حمايت محمدرضا عارف از فلسطين و لبنان وي را «اصلاحطلب بدلي» خواندند و به شدت نسبت به سخنان وي واكنش منفي نشان دادند.
مستقلها تصميم ميگيرند!حال در شرايطي جريان هواخواه ليبراليسم خود را پيروز اين آوردگان معرفي کرده و با دامن زدن به دعواي لاريجاني- عارف خود را به عنوان يک قطب فعال در عرصه تصميمات کلان کشور معرفي ميکند که سهم مستقلها در انتخاب رئيس مجلس آتي و نوع تعامل مجلس- دولت و تعيين خط مشيهاي مجلس آينده بسيار مهم و اثرگذار خواهد بود؛ مسئلهاي که در مجالس گذشته کمتر شاهد آن بودهايم و بدان معناست که احساسي برخورد کردن با ترکيب مجلس دهم و تظاهر به شادماني تصنعي از نتايج اين دوره از انتخابات و تبعيت از هيجانات ناشي از کريهاي سياسي با واقعيت مندرج در صحنه در تقابل بوده و نميتواند اهداف اين طيف را از رؤيا به واقعيت تبديل کند.
مشارکت ۵۹ درصدي در دور دوم انتخابات مجلسسخنگوي وزارت کشور از مشارکت ۵۹ درصدي مردم در دور دوم انتخابات مجلس خبر داد.
به گزارش فارس، حسينعلي اميري، سخنگوي وزارت کشور ديروز با حضور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: بنده از تمام مردمي که در 21 استان که دور دوم انتخابات در آن برگزار شد، حضور چشمگيري داشتند، تشکر ميکنم. وي افزود: خوشبختانه همکاري بسيار خوبي بين هيئتهاي اجرايي، نظارت و شوراي نگهبان وجود داشت و اين انتخابات در کمال آرامش و امنيت برگزار شد. سخنگوي وزارت کشور تأکيد کرد: تا الان نتايج 51 حوزه انتخابيه اعلام شده و نتايج چهار حوزه انتخابيه ديگر نيز هماکنون در حال طي تشريفات اداري و قانوني است و در اسرع وقت اعلام ميشود. اميري تصريح کرد: 47 درصد از رأيدهندگان را بانوان و 53 درصد از رأيدهندگان را آقايان تشکيل ميدهند و همچنين از بين 68 منتخب مورد نظر چهار نفر بانوان و 64 نفر آقايان هستند. وي گفت: مشارکت مردم نسبت به مرحله اول انتخابات 59 درصد است که البته اين مشارکت در مقايسه با مرحله دوم مجلس نهم 3 درصد رشد را نشان ميدهد.