كسي در جهان ترديد ندارد كه اين وزارت خارجه فرانسه بود كه در سال 1946 با حمايت جدي خود از راهاندازي مجدد جشنواره كن، سياستها و تصميمات اساسي اين جشنواره را رقم ميزند. تصميمات اين جشنواره اعم از انتخاب رئيس و حتي در برخي موارد انتخاب داوران و فيلمها بر عهده شورايي 28 نفره است كه افراد اين شورا متشكل از نمايندههايي از مركز ملي سينماي فرانسه، وزارت فرهنگ و ارتباطات، وزارت امور خارجه، يك نفر از مجلس سناي فرانسه، يك نفر از جامعه مؤلفان و تعدادي ديگر هستند.
اما اين جشنواره اخيراً در اقدامي كتايون شهابي را به عنوان داور جشنواره بينالمللي فيلم كن اعلام كرد؛ فردي كه از بازداشتشدگان و همكاران بيبيسي فارسي است و تهيهكننده مستندهايي چون «از ايران، يك جدايي»، «سپيده»، «نسا»، «پير پسر»، «شهر خاموشان»، «زمناكو»، «خون مردگي» و «آن زن شوهر من است»(!) بود. وي كارش را در سال 1982 از بنياد سينمايي فارابي آغاز كرد و از سال 2001 با كمپاني خودش، SMI پخش جهاني فيلمهاي ايراني را بر عهده گرفته و از سال 2012 هم با افتتاح كمپاني نوري پيكچرز در فرانسه اقدام به پخش و تهيه فيلمهاي ايراني در جهان كرده است.
اگر به وبسايت رسمي اين كمپاني برويد ميتوانيد نام فيلمهاي خاص اجتماعي كشورمان، چون «لاك قرمز»، «وارونگي»، «ناهيد»، «قصهها»، «شيفتگي»، «قاعده تصادف» و «مرگ كسب و كار من است» را در كارنامه او ببينيد. همچنين افرادي كه در جشنواره تورنتوي كانادا فيلم كثيف و مستهجن «رز سرخ» در حمايت از فتنهگران سال 88 را ديدهاند، تأكيد كردهاند در ابتداي اين فيلم چنين نوشته است: «وزارت خارجه فرانسه تقديم ميكند.» از طرفي ديگر به گفته غلامرضا منتظمي، كارشناس اروپا و امريكای وزارت خارجه فرانسه كه مسئوليت اصلي اعطاي نشان شواليه به هنرمندان جهان از جمله هنرمندان ايراني را دارد، 60 درصد كل بودجه خود را در عرصه بينالمللي منحصراً صرف فعاليتهاي فرهنگي در خارج از آن كشور ميكند.
منتظمي ميگويد: اهداف فرهنگي فرانسه منطبق بر اهداف سياسي و امنيتي آن است تا آنجا كه يك كادر سياسي سفارت فرانسه از يك كشور به عنوان رايزن فرهنگي به كشور ديگري اعزام ميشود و يا بالعكس، بنابراين اگرچه اين فعاليتها و برنامههاي برونمرزي فرانسه يك ظاهر فرهنگي و هنري دارد، اما اهداف دقيقتر و اصليتر آن اجرايي و عملياتيكردن مجموعهاي از طرحهاي سياسي و امنيتي در كشور هدف است. حال اين روزها كه فرانسويها با سينما، هنر و جشنواره سفارتي در حال جهت دادن به هنر و سينماي ايران هستند و چهرههاي جبهه فرهنگي مؤمن انقلابي ايران در مبارزه با اين تهاجم فرهنگي برنامهريزي شده به دنبال يارگيري از حريف به انحاي مختلف از جمله برگزاري مسابقه بينالمللي كاريكاتور هولوكاست هستند، محمد جواد ظريف وزير خارجه ايران در برابر سؤال نشريه امريكايي نيويوركر نهتنها حمايت و يا سكوت نميكند، بلكه برگزار كنندگان اين مسابقه جهاني را با نژادپرستان يكسان ميپندارد؛ مسابقهاي با اثرات بينالمللي مشهود كه در عصبانيت صهيونيستها و حاميان آن ديده ميشود.
محمدجواد ظريف، وزير خارجه ايران در گفت و گو با نشريه امريكايي نيويوركر در پاسخ به سؤال خبرنگار اين نشريه كه در مورد برگزاري نمايشگاه كاريكاتور هولوكاست توسط ايران سؤال كرد، گفت: «نه، اين ايران نيست. اين نمايشگاه توسط دولت ايران كنترل نميشود و توسط دولت هم تأييد نشده است.» ظريف در پاسخ به اين سؤال كه اساساً چرا ايران اجازه برگزاري چنين نمايشگاهي را ميدهد، گفت: «چرا ايالات متحده «كو كلاكس كلن» (گروههاي سفيدپوست نژادپرست) دارد؟ آيا مقصر اينكه سازمانهاي تنفرپراكن نژادي در ايالات متحده وجود دارد، دولت ايالات متحده است؟ تصور نكنيد كه ايران تكصدايي است. دولت ايران از هيچ نمايشگاهي با ماهيتي كه از آن صحبت ميكنيد، حمايت نكرده و چنين نمايشگاهي ترتيب نميدهد. هر وقت توانستيد سازمانهاي خود را از انجام چنين كارهايي بازداريد، آن وقت ميتوانيد از ديگران هم بخواهيد چنين كاري كنند.» وي در مورد اينكه او و رئيسجمهور سال جديد را به يهوديان تبريك گفتهاند، گفت: «خوب، ما به افتتاحيه آن فستيوال (نمايشگاه هلوكاست) نخواهيم رفت.» بنابر اين گزارش، در اين اوضاع كه يك طرف اين نبرد و تهاجم فرهنگي با هوشمندي كامل اقدام به جذب عناصر ايراني در خدمت به فرهنگ غرب ميكند، اقدام وزير خارجه چيزي جز تشخيص نادرست جبهه خودي از جبهه دشمن نيست تا جايي كه مسعود شجاعي طباطبايي به صراحت ميگويد: اكنون با برپايي اين نمايشگاه، صهيونيستها در هراس هستند، چون پاشنه آشيل اسرائيل، همين بحث هولوكاست است؛ دقيقاً آقاي ظريف حرفهاي صهيونيستها را تكرار ميكند. بهتر است آقاي ظريف همانگونه كه شجاعي طباطبايي توصيه كرده، «مشاوراني در بخش هنري داشته باشد» و او را با آخرين متدهاي ديپلماسي عمومي كه توسط همتايانش در فرانسه اجرايي ميشود، آشنا كنند؛ ديپلماسي عمومياي كه ديگر اين روزها تنها با يك توئيت و انتشار مقاله در فلان روزنامه خارجي محقق نميشود.