کد خبر: 780210
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۵
نگاهي تحليلي به مبحث «نفوذ و رخنه فرهنگي» و چرايي اصرار دشمنان بر استفاده از اين ابزار
واقعيت اين است كه براي ملت سرزمين ما از همان ابتداي تاريخ و روزي كه ايران و پرشيا بوده تا به امروز كه به لطف و مدد خداي وهاب و اسلام عزيز و مظلوم عزت و اقتدار از سرشانه هاي ستبر آن سرريز مي كند هميشه دشمن و دشمني وجود داشته است.
مصطفي شاه كرمي

جوان آنلاين: به قاعده سي سال از هر ماجرا و اتفاق پرسرو صدايي كه در جهان اتفاق افتاده، مي گذرد؛ سازمان جاسوسي امريكا«سيا» اسناد و مداركي منتشر مي كند كه نشان مي دهد دژخيم استكبار تا به كجا سعي كرده تا جراريّت و جمود سياست ها و مطامع دنيايي اش را در لابلا و درز اين اتفاقات مستور و ملحوظ نمايد.

در رابطه با كودتاها،  حوادث و حتي پيروزي انقلاب اسلامي ايران اما قدري موضوع فرق مي كند، كلاً همه چيز در دنيا براي ايران و ملت سترگ اش بايد فرق داشته باشد، اين را اسناد و اعترافات ابرقدرت هاي جهان كه جزو قدرتمندترين دشمنان ملت و نظام ايران هستند خودشان گفته اند نه نخبگان و رسانه هاي داخلي.


از كودتاي سياه تا انقلاب سفيد!

براي ملموس كردن اين تفاوت و مدعا فقط ذكر يك نمونه كافي است؛ كودتاي 28 مرداد سال 1332 كه به انقلاب سفيد شاه اشتهار داشته و به سرنگوني دولت مصدق و انزواي علماي اعلامي چون مرحوم آيت اله كاشاني انجاميد. تا به امروز كه بيش از نيم قرن از آن كودتاي سياه مي گذرد اما هنوز هم سازمان جاسوسي امريكا «سي آي اي»و سرويس امنيت خارجي انگلستان «ام آي 6» جرأت انتشار اسناد و پشت پرده واقعي برخي جريانات تأثير گذار در آن ايام را به دليل ترس از ازدياد و انفجار دشمني و انزجار ملت رشيد ايران كه در سايه سار عمل به قرآن و اسلام عزيز در حال اوج گيري بر بلنداي ستيغ قلل مرتفع شرف و آزادگي بوده و هستند؛ منتشر نمي كنند!

اما پروژه نفوذ؛ واقعيت اين است كه براي ملت سرزمين ما از همان ابتداي تاريخ و روزي كه ايران و پرشيا بوده تا به امروز كه به لطف و مدد خداي وهاب و اسلام عزيز و مظلوم عزت و اقتدار از سرشانه هاي ستبر آن سرريز مي كند هميشه دشمن و دشمني وجود داشته است. خاصه پس از پيروزي انقلاب اسلامي پابرهنگان و مستضعفين بر طاغوت و ستم كه نتيجه اش به از بين رفتن و به مخاطره افتادن منافذ و منافع ابرقدرتهاي مدعي جهان انجاميد؛ كينه ، دشمني و عدوات منبعث از تفكرات شيطاني دولتهاي مستكبر عمق ، ريشه و هدفمندي مدقانه تري پيدا كرد.


قطع رگ «انقلابي‌گري» جوانان با تيغ توليدات فرهنگي مسموم


دروغ هاي بزرگ

براي روشن تر شدن بحث شاهد مثال هايي كه در اين زمينه وجود دارند بسيار زياد بوده و فراواني عجيبي در رابطه با كشورمان دارد كه از آن جمله مي توان به ساخت و توليد فيلمهاي سينمايي توسط دستگاه و مجري سياست هاي فرهنگي امريكا يعني «هاليوود» اشاره كرد. از جمله متأخرترين نمونه ها در اين زمينه مي توان به فيلم سخيف،نازل و سراسر دروغ و كذب «آرگو» به بازيگري و كارگرداني بن افلك كه دو سه سال پيش توليد شد و به لطف لابي هاي صهيونيستي توانست جوايز سينمايي زيادي از جمله گلدن گلوپ و اسكار را با ميدان داري علني و بي پرده كاخ سفيد دريافن كند، اشاره كرد. در رابطه با همكاري سازمان جاسوسي امريكا در جريان ساخت و توليد اين فيلم سينمايي كه با حجم تبليغاتي رسانه اي وسيعي هم اكران شد، اين سازمان جاسوسي برخلاف روند قبلي و روتين انتشار اسناد خرابكاري ها و اقدامات ضد بشري و انقلابي اش كه به طور معمول و پس از گذشت يك بازه حدوداً 30 ساله انجام مي شود، خيلي زود پرده از همكاري و به نوعي همه كاره بودن اين سازمان جاسوسي در جريان توليد اين فيلم پرده برداشت.

نمونه ديگر و البته تازه تري كه قابل ذكر است توليد و انتشار بازي «انقلاب 1979، جمعه سياه» است كه در آن گيمر با محتوايي كه در تضاد كامل با اسناد و مدارك موجود هست مواجه مي شود. در اين بازي كه توسط يك تيم تقريباً ايراني ساخته و صدا پيشگي شده سازمان منافقين و اعضايش در نقش انقلابيون واقعي كه جايگاهي محوري در حد تئوري پردازي ، راهبري و ساماندهي دارند، جلوه داده مي شوند. تحريف تاريخ انقلاب توسط توليدات متنوع فرهنگي عمدتاً امريكايي در حالي صورت گرفته و مي گيرد كه اولاً هنوز سالهاي زيادي از آن ايام نگذشته و شاهدان عيني بسيار زيادي در ميان اقوام و نزديكان خانواده هاي ايرانيان وجود دارند كه آن دوران را به خوبي درك كرده و ديده اند. نكته ديگر اينكه به رغم وجود چنين مؤلفه مهمي كه در افشاي واقعيات و حقيقت هاي شكل گيري و پيروزي انقلاب اسلامي مي تواند در قامت يك آلترناتيو براي اين بازي و فيلم مورد اشاره ايفاي نقش كند، دست اندركاران و فرماندهان اصلي «رخنه و نفوذ فرهنگي» با چنين اقدامي سعي در ايجاد تشكيك نسبت به اسناد انقلاب و همچنين ايجاد ذهنيت، سؤال و در برخي جاها پاسخ به بعضي از اين مدعاها سعي دارند تا نوجوان و جوان امروزي را كه درك ملموسي از آن دوران ندارند را به ورطه شكاكيت و زدن عينك بدبيني بيندازد. اين اقدام در حالي است كه رسانه هاي ماهواره اي فارسي زبان در كنار برخي شبكه هاي اجتماعي موجود در فضاي مجازي به عنوان مكمل و لايه دوم اين تهاجمات كه حالت همپوشاني و پشتيباني را ايفا مي كنند، به اين فضاي تشكيك و ترديد دامن زده تا حداقل نوجوان و جوان امروزي در مقام مدافع انقلاب قرار نگيرد.

قطع رگ «انقلابي‌گري» جوانان با تيغ توليدات مسموم فرهنگي

وجود خطر استحاله از درون

حوزه، عرصه، گستره يا هر مبناي پايه اي ديگر را كه در رابطه با مسئله و موضوع «فرهنگ» منظور نظر داشته باشيم مهم اين است كه بهترين، مستعدترين و البته اثرگذارترين محور براي اجراي پروژه ها و پروسه هاي «نفوذ و رخنه فرهنگي» به حساب مي آيد. رهبر معظم انقلاب به عنوان تنها منادي و حنجره فرياد كننده اي كه به تجربه ثابت شده افق ديدشان بسيار فراتر و وراي ديگر مسئولان نظام است سالهاي متمادي است كه در زمينه فرهنگ و برنامه ريزي هاي مدون و متواتر دشمن، به منظور وجود خطر استحاله از درون و مضمحل كردن فرهنگ «اسلامي ايراني» و به تبع آن تغيير سبك تفكر و زندگي گروه هاي سني مختلف از جمله كودكان، نوجوانان و جوانان كشورمان به عنوان جامعه هدف اصلي تهاجم،تخاصم،شبيخون،رخنه و نفوذ فرهنگي دشمن؛ انذار و تذكار مي دهند.


فرهنگ، آلت دست سياست بازان

از سوي ديگر متأسفانه از آنجايي كه مسئولان و دولتمردان براي بيلان سازي و آمار دهي، بيشتر سعي دارند تا با انجام اقدامات دفعي و مقطعي، منافع حزبي و جناحي شان را براي بيشتر ماندن در كرسي و نشستن بر گرده توسن قدرت تأمين كنند خيلي به فكر انجام اقدامات بلند مدت نيستند. از سوي ديگر فضاي فرهنگ و اقدامات فرهنگي به جهت صيرورت در بستر تمدني جامعه، فضاي انجام اقدامات پروسه اي و بلند مدت است نه پروژه اي و كوتاه. چه اينكه يك حركت و اقدام فرهنگي بايستي مسير چند ساله اي را براي تبديل شدن به انگاره ، ارزش و يا هنجار مثبت طي كند. بر اساس آنچه خبرگان و اهل فن در اين حوزه گفته اند كوتاه ترين بازه زماني اثر بخشي و تأثير گذاري يك اقدام فرهنگي، حداقل 10 سال است؛ به همين جهت تعجيل در انتظار محصول و ثمره اقدامات فرهنگي به قول نحويّون، محلي از اعراب ندارد! بر عكس، براي دشمنان و كينه ورزان نظام مقدس جمهوري اسلامي به خوبي اهيمت فوق العاده و بسيار زياد عرصه فرهنگ در جهت دهي به ذهن ، فعل و تقرير آينده سازان كشورمان را درك كرده و براي آن هزينه هاي هنگفت و برنامه هاي بلند مدت متنوع و متعددي را تئوريزه و اجرا مي كنند.

نكته آخر اينكه بديهي و روشن است كه اگر قرار است ايران اسلامي به عنوان پايه گذار و خالق «تمدن جديد اسلامي» و نيز ايفا كننده نقش اصلي و جريان ساز در منطقه و جهان حرفي براي گفتن داشته باشد؛ بايستي نگاه و برنامه ريزي براي حوزه فرهنگ را از مطامع حزبي و جناحي و نيز انتفاعات محفلي و شخصي سياست زده جدا كنيم. چه اينكه حوزه فرهنگ عرصه ارائه آمارهاي مديريتي و خودنمايي هاي سياسي و گاه پوپوليستي نيست.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مجتبی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۵
1
0
رگی که با یک فیلم قطع بشود همان بهتر که بشود
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار