کد خبر: 778008
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۷
مرور خاطرات من و مادرم
حسين گل‌محمدي
از هر دري كه سخن مي‌گويي راهي براي مرور خاطراتش دارد. برخلاف من كه هر وقت مي‌خواهم خاطره‌اي را مرور كنم بلافاصله دست به موبايل مي‌شوم و هميشه هم چون حافظه‌اش پر است عكس‌ها خارج از دسترسي است؛ او هميشه دست به نقد خاطراتي را دارد كه راحت مي‌تواند ببيند و در اختيار من هم بگذارد. برخلاف من كه هر وقت مي‌خواهم عكسي ببينم بايد حس و حال لحظه را براي ديگري توضيح بدهم تا او شايد اندكي با من در لذت مرور خاطره‌ام سهيم شود. او فقط پيش چشمم ورق مي‌زند و من همه ورقه‌هاي جمع شده روي هم را مي‌توانم حدس بزنم كدام نامه چه شرحي دارد.
برخلاف من كه وقتي مي‌خواهم از دوران نامزدي يا عروسي صحبت كنم بايد سراغ موبايل يا سي‌دي عكس‌ها بروم او راحت از بين همه نامه‌هايش مي‌گردد و يك ورق را بيرون مي‌كشد و تمام روزهاي دوري نامزدي را در چند جمله با احساسي پررنگ توصيف مي‌كند؛ مادرم را مي‌گويم. به قول ما جوان‌ترها مادر من هنوز در عصر و دوره خودش زندگي مي‌كند. هرچه تلاش مي‌كنيم به‌روز باشد نمي‌شود كه نمي‌شود. انگار خاطره‌اي در ميان نامه‌ها چنان نمك‌گيرش كرده كه دل به فناوري ما نمي‌سپرد.
البته تازگي‌ها متوجه شدم اين وابستگي به نامه‌هاي قديمي فقط مختص مادر من نيست، خواهرم كشف كرده كه مادرشوهر او هم درست مثل مادر به نامه‌هاي دهه 60 وابستگي شديدي دارد. همان نامه‌هايي كه چند صد كيلومتر فاصله را طي مي‌كرده، از بين دود و تركش و شلوغي راهش را يكراست مي‌كشيده و مي‌رفته در منزل معشوق را مي‌زده تا بگويد پشت خط جبهه عاشق از دوري‌اش چه مي‌كشد.
براي من دركش سخت است اما وقتي مي‌بينم مادرم با ديدن يك نامه و خواندن خط اولش لبخند مي‌زند حتي وقتي خودم دست به‌كار خواندن نامه مي‌شوم و مي‌بينم در خط اول هيچ خبر خوشي وجود ندارد تازه مي‌فهمم مادر نامه را از بر است، لبخند اول كارش به‌خاطر اين است كه مثل روز در حافظه‌اش مانده اين همان نامه‌اي است كه اگرچه در خط اول خبر از جراحت پدر مي‌دهد اما در خط آخرش نويد وصال و ديدار نزديك مي‌دهد و همين باعث خنده زودهنگام مادر است.
دركش سخت است، اما تازه فهميده‌ايم خيلي‌ها، هم نسل مادر خودم و مادر شوهر خواهرم مادراني دارند كه دلشان به نامه‌هايي خوش است كه فقط و فقط متعلق به آنها بوده؛ نامه‌هايي كه هركدام شرح متفاوتي دارد، اما قطعاً فرستنده آن عاشقي بوده كه مي‌دانسته قرار است گيرنده معشوقش باشد. اين نامه همان نامه‌اي است كه در جوابش معشوق، عاشقانه مي‌نوشته اما اميد نداشته كه همسرش هنگام رسيدن جواب نامه زنده باشد.
نامه‌هايي كه ورق‌هاي چروك خورده‌اش بهترين گواه است براي رد اشك‌هايي كه به بهانه خنده يا گريه روي آن چكيده است. چه خوب است خواندن نامه‌اي كه مي‌داني يك نفر فقط و فقط براي تو نوشته و اين متن برگرفته از دلش است نه كپي شده از يك گروه يا كانال. چه لذتبخش است كه بداني مي‌تواني با خواندن يك نامه راحت از سر شوق يا ناراحتي اشك بريزي بدون اينكه نگران سوختن موبايلت باشي. همه حس‌هاي خوب در يك چهارضلعي سفيد جا مي‌گيرد كه مهم نيست مال كدام نسل و كدام فكر است؛ مهم اين است كه مي‌ماند و با همه احساس‌هاي خوبي كه در ميان كلمات و جملاتش ذخيره كرده به ارث مي‌رسد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر