اين روزها و پس از برگزاري انتخابات باشکوه هفتم اسفند، که به پيروزي جريان رقيب اصولگرايي در تهران منجر شد، مسابقه‌اي براي اعلام تشکر از مردم و پذيرش آراي مردم به راه افتاده است. روز‌هاي گذشته برخي نماينده‌هاي شاخص اصولگرايي در تهران از جمله زاکاني و کوثري در بيانيه و اظهارنظر سر تعظيم در مقابل رأي ملت فرود آوردند و انتخابات هفتم اسفند را رأي به اقتدار نظام ناميدند و ديروز نيز دکتر احمد توکلي در نامه‌اي به ملت همين ادبيات را تکرار کرد، تا مجموعه جريان اصولگرايي نشان دهند که اين جريان اصيل و ريشه‌دار برخلاف فتنه‌گران (که شادي 85 درصدي ملت را در 88 به عزا تبديل کردند و در پازل دشمن نقش‌آفريني کردند) اقتدار خود را نه در جريان سياسي که در اقتدار نظام اسلامي جست‌وجو مي‌کنند.
احمد توکلي در سپاس‌نامه خود به مردم تهران نوشت: به تشخيص و خواست شما سه دوره به عنوان نماينده‌تان در مجلس شوراي اسلامي انجام وظيفه کردم. سپاسگزارم که مرا معتمد خود دانستيد و براي خدمتگزاري برگزيديد. در اين 12 سال، به فضل الهي آنچه در مسير منافع ملي و خواست شما موکلان گرانقدرم تشخيص دادم، کوتاهي نکرده‌ام. همواره کوشيده‌ام بر پايه وظيفه سترگ نمايندگي مردم، دادخواه نظام و مردم باشم و براي دفاع از حقوق ملت و مصالح کشور از هيچ کوششي فرو نگذارم. از آزادي‌هاي فردي و جمعي مصرح در قانون اساسي، حمايت و پاسداري کرده‌ام و نسبت به محدود ساختن اين آزادي‌ها نه‌تنها بي‌تفاوت نبوده‌ام، بلکه در چارچوب وظايف نمايندگي حساسيت فعال داشته‌ام. مکرر در مکرر نسبت به فساد سازمان‌يافته هشدار داده و با مصاديق خبيث و بزرگ آن برخورد کرده‌ام. ويرانگري‌هاي پيوند قدرت و ثروت را گوشزد کرده‌ام و درباره افراد و چهره‌هاي ضدملي (چه در لباس اصولگرايي و چه در لباس اصلاح‌طلبي) سکوت نکرده و موضع گرفته‌ام. براي رفع تنگناهاي اقتصادي مردم و اصلاح شيوه‌هاي پولي و مالي و هزينه‌اي کشور نامه‌ها نوشته‌ام، راه‌حل‌ها تقديم کرده‌ام و هشدارها داده‌ام و...
توکلي سپس در ادامه سپاس‌نامه خود با پذيرش موضوع عدم رأي آوري خود در انتخابات هفتم اسفند تصريح کرده است: اکنون که اکثريت شما رأي‌دهندگان و موکلان گرامي و بزرگوارم براي ايفاي وظايف نمايندگي خود به چهره‌هاي جديدي رأي داده‌ايد و اين خادم را از بار سنگين وکالت رهايي بخشيده‌ايد، با ادب و احترام و خلوص باطن، سپاسگزارتان هستم و برايتان بهترين‌ها و باز هم بهترين‌ها را آرزو مي‌کنم و از سر تکريم قانون و اعتقاد قلبي به مردم‌سالاري ديني صميمانه به منتخبان محترم شادباش مي‌گويم و خود و تمام منتخبان محترم را به اخلاق، گفت‌وگو، تفاهم و وحدت دعوت مي‌کنم. از خدا مي‌خواهم که به آنها توفيق خدمت خالصانه به شما مردم اصيل و نجيب را عنايت فرمايد. همچنين از صدهاهزار رأي‌دهنده گرانقدري که باز هم بر تداوم خدمت اين برادر کوچک تمايل داشتند و با مهر و محبت خويش به بنده رأي دادند از ژرفاي دل تشکر مي‌کنم و درود خاضعانه خويش را به قلب‌هاي مهربانشان تقديم مي‌نمايم. عهد من با خدا و مردم و کشور عزيزم براي دفاع از اسلام عزت‌بخش، حقوق اساسي حاکميت و ملت، مبارزه با فساد سياسي و سربلندي ايران و ايرانيان، ناگسستني است؛ چه در لباس خدمت نمايندگي مجلس و چه در مقام شهروندي مسئول و ناظر.
اصولگرايان و پذيرش رأي مردمياما تحليل واکنش اصولگرايان به انتخابات هفتم اسفند که در نامه احمد توکلي و پيشتر از آن در نامه علي زاکاني و محمداسماعيل کوثري از نمايندگان دور نهم مجلس قابل مشاهده است، موضوعي فراتر از يک تبريک رسانه‌اي به مردم است. بلکه پيام‌هاي این‌چنيني بيان‌کننده اين واقعيت است که اصولگرايان برخلاف جريان مقابل همواره سعي خود را بر پذيرش رأي و خواست مردم قرار داده و بر انتخاب مردم ارج مي‌نهند. جالب اينجاست که غلامعلي حدادعادل که او هم از راهیابی به مجلس دهم بازماند، در يکي از شبکه‌هاي مجازي از شوخي‌هاي همشهري‌هايش پس از عدم موفقيت در انتخابات استقبال کرده است. مجموعه اين اتفاقات نه فقط در انتخابات هفتم اسفند، بلکه در انتخابات 24 خرداد 1392 نيز قابل مشاهده است، جايي که حسن روحاني، کانديداي مورد حمايت جريان اصلاح‌طلب با کمتر از 300 هزار رأي از مجموع کل آراي ملت توانست مقام رياست جمهوري را در همان مرحله اول از آن خود کند و مستقيم به پاستور برود.
اين در حالي است که اين فضا و امکان براي کانديداهاي ديگر رقیب وجود داشت که حداقل نسبت به نتيجه انتخابات اعتراض کنند و اعلام پيروزي روحاني را به تعويق بيندازند، اما هم در انتخابات خرداد سال 92 و هم در انتخابات هفتم اسفند 94 اين اصولگرايان بودند که به‌رغم ناهمسویی با دولت‌هاي برگزارکننده انتخابات در هر دو دوره، بر عملکرد آنها در شمارش آرا مهر صحت زدند و در برابر انتخاب مردم سر تعظيم فرود آوردند. اين اخلاق و منش دموکراتيک اصولگرايان در حالي است که در فتنه سال 1388 جريان بازنده انتخابات نه‌تنها حاضر به پذيرش پيروزي رقيب نبود بلکه با ايجاد آشوب‌هاي خياباني و تحميل هزينه‌هاي گزاف به نظام اسلامي، اقدام به مخدوش کردن چهره نظام در نزد افکار عمومي جهان کرد. اقداماتي که اگر صورت نمي‌پذيرفت مي‌توانست حماسه حضور 85 درصدي مردم را به عاملي براي افزايش قدرت چانه‌زني نظام در عرصه بين‌الملل تبديل و جمهوري اسلامي را به عنوان يک دموکراسي برتر در سطح جهان معرفي کند.
حال به نظر مي‌رسد که رفتار اصولگرايان در انتخابات‌هاي گذشته بايد به عنوان بخشي از رفتار دموکراتيک در داخل جامعه ايراني سرلوحه همه گروه‌ها و جريان‌ها باشد تا از اين طريق فرهنگ پذيرش شکست و احترام به خواست عمومي در نزد همه ايرانيان نهادينه شود. اقداماتي که نشان مي‌دهد جامعه ايراني با فرهنگ اسلامي‌اش روز به روز در حال نزديک‌تر شدن به جامعه آرماني است که فيلسوفان و جامعه‌شناسانش از هزاران سال قبل اقدام به توصيف آن پرداخته‌اند.
نمایندگان محترم "اگر شما افشاگری
