در سالهاي نخستين كه دروس حوزوي را در مدرسه مروي در تهران شروع كرده بودم، دوست درسياي به نام كمالالدين نوري داشتم كه بعداً خود را كيانوري ناميد و يكي از قضات عاليرتبه در تهران شد. پدر اين دوست، در مدرسه مروي، حجره داشت و داماد شيخفضلالله نوري بود. با اين دوست كتاب «هدايه و انموذج» در نحو را مباحثه ميكردم و بيشتر مباحثه ما در پشتبام مدرسه صورت ميگرفت كه در زمستان آفتاب گرمي هم داشت. از پشتبام مدرسه مروي، دريچهاي به مدرسه سپهسالار قديم باز ميشد كه روزها صداي كسي را ميشنيديم كه براي چند تن درس صرف و نحو ميداد و ما بدون اينكه معلم و شاگردانش را بشناسيم، دريافتيم رابطه معلم و شاگردان، بسيار قوي و استوار است. روزي براي شناسايي بيشتر آنان، راهي مدرسه سپهسالار قديم شديم و ديديم معلم آقاي شيخ عبدالجواد حكيمي است كه بعداً او را به عنوان دكتر فلاطوري، استاد دانشگاه كلن و هامبورگ آلمان ميشناختيم. از ميان شاگردان دو نفر را ميشناختم كه يكي شيخ جواد مناقبي بود كه بعدها داماد علامه طباطبايي و از وعاظ مشهور تهران شد و ديگري آقاي احمد سياح بود كه علاوه بر تحصيل علوم حوزه، كتابفروشي و انتشاراتي هم به نام «اسلام» در خيابان بوذرجمهري داشت كه آن كتابفروشي و انتشارات مركز اهل علم از جمله مرحوم ميرزا ابوالحسن شعراني بود.
مرحوم حاج احمد سياح در ضمن كسب و كار به مطالعه و تحقيق نيز ميپرداخت و كتابهايی متعدد، به ويژه در باره لغت تأليف كرد كه هنوز مورد استفاده استادان و دانشجويان ادب فارسي و عربي قرار ميگيرد. نكوداشت افرادي همچون حاجاحمد سياح ـ كه علاوه بر كسب و كار، ارتباط خود را با علم و دانش قطع نكردهاند ـ بايد سرمشقي براي اهل دين و حرفه ناشران و كتابفروشان باشد كه نه تنها ارتباط استوار خود را با اهل علم و مؤلفان حفظ كرده، بلكه خود عملاً مباشرت در تأليف و تصنيف كتابي مفيد داشتهاند. از ميان اينگونه افراد بايد از حجتالاسلام شيخ حسن مصطفوي نام برد كه ايشان نيز در همين خيابان بوذرجمهري كتابفروشي دارند كه مركز تردد و رفت و آمد فضلاي تهران است و خود نيز با تأليف كتاب چند جلدي «التحقيق في كلمات القرآن» قرآنپژوهان، استادان و دانشجويان علوم قرآني را ياري دادهاند. اميد است كه ايشان نيز دعوت انجمن آثار و مفاخر فرهنگي را براي برگزاري مجلس تكريمِ خود بپذيرند و اينگونه بزرگداشتها الگويي باشد براي صنف كتابفروشان كه فقط ارتباط فيزيكي و مادي با كتاب نداشته باشند، بلكه خود نيز در رشتههايي كه مورد علاقهشان است آثار علمي و تحقيقي توليد كنند. كساني كه آشنايي نزديك با مرحوم احمد سياح داشتهاند، خاطرات و نظرهاي خود را در باره اين مرد فاضل در اين زندگينامه مرقوم و از سجاياي اخلاقي او هم به تفصيل ياد كردهاند. شخصاً در مدت بيش از 70 سال آشنايي با ايشان بهجز راستي، درستي، صداقت، تواضع، پاكي و پارسايي، چيزي از آن مرحوم نديدهام.
از خداوند بزرگ خواستاريم بارانهاي رحمت خود را بر آن فاضلِ از دست رفته فرو ريزاند و او را در بهشتهاي برين خود قرار دهد. از مرحوم حاج احمد سياح، آثار فراواني باقي مانده كه بيشتر آنها در مباحث ديني و عقيدتي است. همچنين كتابهايي براي استفاده استادان، دانشجويان و طلاب حوزههاي علميه تأليف كردهاند، از جمله فرهنگ دانشگاهي فارسي ـ عربي، عربي ـ فارسي و نيز فرهنگ بزرگ جامع نوين (ترجمه المنجد با اضافات) و همچنين فرهنگ كوچك دانشآموز.
«انجمن آثار و مفاخر فرهنگي» اين افتخار را دارد كه با انتشار بزرگداشت نامه مرحوم احمد سياح، فصل تازهاي در بزرگداشتهاي خود ميگشايد و دايره اهداف خود را بيش از پيش توسعه ميدهد. اميد است خداوند انجمن را در اهداف مقدس خود موفق و مؤيد بدارد. بمنه تعالي و كرمه.