نشستهاي تقريباً همزمان بروكسل و مونيخ در سطح كلان، از سوي امريكا براي طراحي نوعي بازدارندگي در قبال روسيه دنبال شد و مقامات امريكايي با اين نگراني كه ديپلماسي نظامي و امنيتي هجومي روسيه، محاسبات امريكا در اروپاي شرقي و خاورميانه را بههم زده است، در تلاش براي پاسخهاي مناسب هستند.
اگرچه براي نشست مونيخ، مقامات امريكايي، ناتو و غربي و سعودي، فشار سنگيني از اتهامات و مطالبات را عليه روسيه به كار گرفتند و در كنار ضرورت توقف عملياتهاي نظامي عليه تروريستها، تمايل به اعزام انبوه نظاميان سعودي و ترك را به رخ كشيدند ولي در نتيجه رايزنيهاي گروه دوستان سوريه، به سطحي از آتشبس و به تعويق انداختن روند فرسايش تروريستها رضايت دادند. اين در حالي است كه برخلاف حاميان نظاميان سوريه كه هماهنگ و منسجم در مونيخ حاضر شدند، مجموعه حاميان تروريستها در يك آشفتگي ظاهر شدند. شرايط به گونهاي است كه به دليل عدم رضايت تركيه از تعامل امريكا با نيروهاي كرد سوريه و يا عصبانيت تيم مذاكراتي رياض كه خواستههايش با بي ميلي و برخلاف انتظارشان در مونيخ رقم خورده است و واكنش سردرگم عادل جبير، ممكن است موضوع آتشبس و آغاز مذاكرات سياسي را با مشكل مواجه نمايد. موضع مدودف مبني بر اينكه مداخله نظامي و زميني در سوريه ممكن است به وقوع جنگ جهاني سوم منجر شود، شايد يك دليل حداقلي براي به تعويق انداختن برنامه امريكا براي حضور زميني در سوريه باشد و لذا در بروكسل فقط براي مداخله و همراهي ناتو در عراق تصميمگيري شده و اشغال نينوا و الانبار و احتمالاً صلاحالدين در دستور كار آنهاست كه با بهانه مبارزه با داعش انجام ميگيرد. در پرونده سوريه اعلام خط قرمز بودن نظام و ارتش سوريه از سوي لاوروف، برنامه و تدبير امريكا را منفعل كرده و بهجز يك آرامش محدود در مناطق درگيري كه تروريستها از آن استثنا شدهاند و كمكرساني به شش منطقه، ظرفيت و اهرم كافي براي كسب امتياز سياسي در بر نخواهد داشت. لذا سخنراني جبير در مونيخ و اعلام اينكه «داعش مولود نظام سوريه است و با تضمين بركناري بشار اسد و انتقال سياسي در سوريه، زمينه فعاليت و حضور داعش نيز از بين ميرود»، نشان داد كه اساساً وهابيت داعش و بقيه تروريستهاي تكفيري با كار ويژه مداخلهگري و براندازي در سوريه است و با رسيدن به اين هدف، سربازان آلسعود، صحنه سوريه را ترك ميكنند! البته همين موضع جبير تأكيد دارد كه اين بار نيز جانكري بايد تيم رياض و عادل جبير را با سرزنش جديدي به ميز مذاكره بكشاند و حتي اگر آنها با شكستهاي ميداني روزانه و فزاينده، كارت مذاكراتي ندارند، به مذاكرات تن دهند.
ديپلماسي هوشمند و هماهنگ روسيه،ايران و سوريه موجب شد تا در مونيخ، ابتكار عمل ميداني و سياسي حفظ شده و در آرايش متحدان تروريسم سرخوردگي و آشفتگي بيش از گذشته حاكم شود. هر آتشبس محدود كه قرار است در هفته جاري به سامان برسد، مقدمه تنازع و درگيري جديد بين تروريستها در مناطق مختلف است و واگرايي و بياعتمادي بين امريكا با تركيه و يا عربستان را افزايش خواهد داد. اصرار بر روشن شدن ليست گروههاي تروريستي كه بايد اردن آن را ارائه دهد و حداقل جيشالاسلام و احرارالشام را به داعش و النصره اضافه خواهد كرد، بر آشفتگيهاي فوق خواهد افزود. ارزيابي مقدماتي از مونيخ اين است كه نشست 25 فوريه مورد درخواست دميستورا نيز به دليل فقدان هرگونه اميدواري براي كسب امتياز ميداني و سياسي و استمرار يافتن سركوب تروريستها، با بهانهجوييهاي عربستان و تيم مزدبگير رياض در مذاكره، با كمترين حاصل، به پايان خواهد رسيد و امريكا بايد بر پروژه حضور محدود نظامي و بهكارگيري نيروهاي ويژه از چند كشور در بخش كوچكي از سوريه دلخوش باشد.