کد خبر: 770350
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۹:۵۲
رضا ميرکریمي در «دختر» به دنبال روزگار درخشان فيلمسازي‌اش مي‌گردد
بخش مسابقه هفتمين روز از جشنواره فيلم فجر با نمايش «دختر» ميرکریمي آغاز شد.
سپيده آماده
ميرکريمي ساخت فيلم بلند سينمايي را در سال78 و با فيلم «کودک و سرباز» آغاز کرد، «زير نور ماه»، «اينجا چراغي روشن است»، «خيلي دور، خيلي نزديک» که خيلي‌ها آن را نقطه عطف کارگرداني ميرکريمي مي‌دانند، در سال 83 توانست سيمرغ بلورين بهترين فيلم جشنواره فيلم فجر را به خود اختصاص دهد، از جمله آثار اوست. «به همين سادگي» توانست سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني جشنواره فيلم فجر 86 را براي او به همراه داشته باشد. «يه حبه قند» ساخته بعدي ميرکريمي بود که نتوانست در قد و اندازه‌هاي ساخته‌هاي قبلي‌اش ظاهر شود. ميرکريمي سال 92 با «امروز» در جشنواره حاضر شد، فيلمي که نه به ذائقه منتقدان خوش آمد و نه به سليقه مخاطبان عام و خيلي‌ها «امروز» را بدترين اثر ميرکريمي مي‌دانستند. ميرکريمي در آخرين ساخته‌اش «دختر» سعي کرده است بار ديگر به روزگار درخشان فيلمسازي‌اش بازگردد.
اساس درام فيلم «دختر» رابطه پدر و دختري است، پدر به دليل باورهاي متعصبانه‌اش، محدوديت‌هاي بيش از حدي را به دختر دانشجويش وارد مي‌کند. خانواده دختر ساکن شهر آبادان هستند و دختر مي‌خواهد براي شرکت در مهماني خداحافظي همکلاسي دانشگاهش به تهران سفر کند، اما با مخالفت پدر روبه‌رو مي‌شود. دختر به‌رغم مخالفت پدر تصميم مي‌گيرد که پنهاني بليت رفت و برگشت را تهيه کند و در فاصله صبح تا عصر به تهران برود و سپس به خانه بازگردد. غبارآلود بودن فرودگاه آبادان، اما پرواز برگشت را لغو مي‌کند، اين اولين گره‌هاي داستاني فيلم است. شخصيت‌هاي فيلم «دختر» بدون وجود پيشينه، وارد داستان مي‌شوند و مخاطب در نهايت شناخت کافي را از اين کاراکتر‌ها به دست نمي‌آورد و انگار کارگردان به عمد اطلاعات کافي را از کاراکترهايش در اختيار مخاطب قرار نمي‌دهد تا کنجکاوي مخاطب را برانگيزد. مسئله تعصب‌هاي بي‌مورد که روابط خانوادگي را از ميان مي‌برد، به خصوص از زمان ورود عمه به داستان با گستردگي بيشتري مطرح مي‌شود؛ اينکه پدر دختر سال‌ها پيش با اعمال محدوديت‌ها به خواهرش هم مسير فرار او را از خانه براي ازدواج مهيا کرده بود. مهم‌ترين نقطه ضعف آخرين ساخته ميرکريمي پايان‌بندي ناشيانه اوست، در سکانس پاياني ما دورهمي دختر و همکلاسي‌هايش را در يک کافي‌شاپ مي‌بينيم که همگي در ستايش اهميت خانواده جملات سطحي را بر لب مي‌آورند و در نهايت مسئله مهاجرت پيش مي‌آيد و اينکه آيا پس از اتمام تحصيلاتشان به کشور باز مي‌گردند يا نه؟ دختر در برابر اين پرسش سکوت مي‌کند، اما بازگشتنش به کافي‌شاپ براي برداشتن ظرف غذاي قديمي دايي‌اش نماد بازگشت دختر به سنت و خانواده است؛ مسئله‌اي که مي‌توانست در قالب‌هاي دراماتيک‌تري به نمايش در آيد. در نهايت فيلم ميرکريمي فيلم خوبي است که مخاطب را با حالي خوب از سينما خارج مي‌کند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار